loading...
oliv
Akbar Balinparast بازدید : 155 پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

رابطه می تواند هم باعث رشد شود و هم باعث آسیب

 

رابطه هم می تواند رشد و شادی متقابل ایجاد کند و هم بعد از مدتی خسته کننده، خفه کننده و آسیب رسان شود. هر رابطه ای، چه چند هفته طول بکشد و چه یک عمر دوام پیدا کند، هدف خود را دارد. مسئله مهم این است که رابطه باید از شما حمایت کرده، تشویقتان کند و برای تبدیل شدن به انسانی بهتر شما را به چالش بکشد نه اینکه همه انرژی تان را گرفته و باعث شود احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید.

اگر مجبور هستید به خاطر رابطه ای که در آن هستید، یکی از موارد زیر را قربانی کنید، زمان آن رسیده که این رابطه را دوباره ارزیابی نمایید.

۱. آزادی تان
اگر به طور مداوم باید گزارشات کارهای خودتان را به طرفتان بدهید یا از اینکه با یکی از دوستان یا اعضای خانواده تان جایی رفتید، احساس گناه کنید، نشان می دهد که آن فرد اعتماد به نفس ندارد. رفتارهای مالکیت جویانه معمولاً بخاطر احساس عدم امنیت و اعتماد درونی افراد است که بخاطر اتفاقاتی که در کودکی برایشان افتاده ایجاد شده است. حتی اگر این فرد بسیار مهربان بوده و لیاقت دوست داشتن را داشته باشد، باید ارتباطتان را با او قطع کنید تا بتواند زخم های خودش را درمان کند. رفتارهای کنترل کننده نشان میدهد که فرد با خودش احساس راحتی نمیکند و چنین فردی قبل از اینکه وارد یک رابطه جدی شود، باید مشکلات درونی اش را برطرف کند.

۲. خودتان
هیچوقت خودتان را برای کسی دیگر تغییر ندهید. فردی که واقعاً باید در زندگی کنار شما باشد، شما را همانطور که هستید دوست خواهد داشت، هیچوقت هم از شما نمیخواهد که خودتان را تغییر دهید چون از خود واقعی شما لذت میبرد. البته همه روابط به کمی مصالحه نیاز دارد، مثل اینکه در رستورانی غذا بخورید که او دوست دارد نه رستورانی که خودتان واقعاً دوست داشتید بروید اما نباید شخصیت و هویت واقعی خودتان را برای کسی دیگر عوض کنید. بدون هیچ رودربایستی و خجالت خودتان باشد و اگر طرفتان نمی تواند آن را قبول کند، مشکل از اوست نه شما.

۳. خوشبختی تان
اگر کسی نمی تواند زندگی شما را ارتقا داده و به لذت هایتان اضافه کند، واقعاً به چه دلیل باید کنار شما باشد؟ اگر طرفتان فقط باعث ناراحتی تان میشود و باعث میشود احساس بدی نسبت به خودتان و زندگی پیدا کنید، زمان آن رسیده که آن رابطه را ترک کنید. شما به کسی نیاز دارید که با ارتعاشات انرژی شما همخوانی داشته باشد و به زندگی تان شور و هیجان بدهد نه اینکه همه انرژی زندگی شما را بگیرد.

۴. تفریح و سرگرمی تان
آیا از بودن کنار آن فرد لذت میبرید؟ آیا میتوانید با هم مثل بچه ها از ته دل بخندید و چیزهای جدیدی را امتحان کنید؟ در همه روابط هرازگاهی اختلاف پیش میآید اما حتی بعد از مدتی طولانی کنار هم بودن، هنوز هم باید بتوانید فعالیتهایی را در کنار هم انجام دهید که کودک درون شما را بیرون بیاورد، هیچوقت نباید قید تفریح و لذت در رابطه را بزنید. بدون این تفریحات، زندگی بسیار خسته کننده خواهد شد و تنها چیزی که برایتان باقی خواهد گذاشت استرس است.

۵. آرزوهایتان
یک رابطه ایده آل از دو فردی تشکیل میشود که هدفی مشترک داشته و همدیگر را در هر قدم برای رسیدن به آن هدف یاری کنند. یا دو نفر با آرزوهای متفاوت که همدیگر را برای رسیدن به این آرزوها تشویق میکنند. اگر طرفتان در مسیر مشابه شما نیست، بی درنگ از آن رابطه بیرون بیایید. اینکه از زندگی چه می خواهید قسمت عمده ای از شما را تشکیل میدهد و مطمئناً در زندگی تان به کسی که مانع رسیدن شما به اهدافتان باشد نیاز ندارید.

۶. آرامش درونی تان
کسی که در زندگی کنار شماست باید حس آرامش عمیقی به شما بدهد که هرج و مرج و مشغله های زندگی را از یاد ببرید. اگر او باعث اضطراب، عصبانیت و استرس شما میشود. فقط انرژی شما را تحلیل برده و شما را دربرابر انرژی منفی آسیب پذیر میکند. او باید درون خود آرامش داشته باشد و این آرامش را به شما هم منتقل کند.

۷. میلتان به اکتشاف
زندگی یعنی تجربیات جدید، بنابراین اگر طرفتان به امتحان کردن چیزهای جدید تمایل ندارد و شما را هم از این کار منع میکند، مطمئناً مدت زمان زیادی نمیتوانید با او احساس خوشبختی کنید. طرفتان باید شما را به خطر کردن تشویق کند، چون این خطر کردن ها است که باعث رشد و پیشرفت شما خواهد شد.

۸. روابط دیگرتان
رابطه شما با دوستان و خانواده نباید بخاطر نامزد یا همسر شما قربانی شوند. کسی که چنین چیزی از شما میخواهد حس مالکیت دارد. طرف شما باید به شما این امکان را بدهد که بتوانید با دوستان و خانواده خود بدون اینکه کنترلتان کند، وقت بگذرانید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که برای شاد و راضی بودنش نیاز نداشته باشد که همیشه و در همه جا شما کنارش باشید.

۹. اعتقادات معنوی/مذهبی تان
خیلی ها بخاطر طرف مقابلشان اعتقادات خود را عوض میکنند اما اینکه واقعاً بخواهید به آن اعتقادات روی بیاورید تااینکه به خاطر فردی دیگر خودتان را مجبور به پذیرفتن آن کنید، خیلی فرق میکند. هیچ رابطه ای اینقدر ارزش ندارد که بخاطر آن اعتقادات درونی خودتان را از دست بدهید. طرفتان باید بتواند تقویت کننده زندگی معنوی شما باشد و همراه با شما رشد کند.

۱۰. معاشرتتان
هر رابطه نیاز به تعهدی عمیق به گوش دادن به حرف های طرف مقابل و درک افکار و احساسات او دارد. یک رابطه دوستانه و آزاد از دو فردی تشکیل میشود که برای نظرات همدیگر ارزش قائل بوده و همدیگر را قضاوت نمی کنند. اگر به طور مداوم احساس می کنید که طرفتان برای گفتگوی راحت و آزاد با شما تلاشی نمی کند، به او بگویید که در رابطه تان نیازهای شما برآورده نمی شود. اگر میخواهید رابطه ای موفق و شاد داشته باشید، خیلی مهم است که طرفتان از نظر احساسی همیشه برای شما آماده باشد.
منبع:مردمان

Akbar Balinparast بازدید : 96 سه شنبه 11 فروردین 1394 نظرات (0)

نگرانم، نه رویم می شود که به او بگویم ما چه رسم و رسوماتی داریم و نه می توانم جواب خانواده ام را بدهم. یادم می آید زمان عقد کردگی خواهرم این موضوعات حاشیه های زیادی برای او درست می کرد. حالا هم نگرانم که این طور حاشیه ها برای ما هم دردسر شود.

بگذارید طور دیگر برای تان تعریف کنم. من یک خانواده کاملا سنتی دارم. مراسم ازدواج برای ما پر است از باید و نباید های تعریف نشده! چیزهایی مثل قباله پیچ و خلعتی و شب چله ای و... که جای خود را دارد.

ما رسم داریم حتی اعیاد کوچک هم به عروس و داماد کادو بدهیم. حال عید نوروز که جای خود را دارد. از طرفی خانواده من رسم دارند تا وقتی دختری عقد کرد، هنگام عید، همسرش برای او خرید انجام دهد.حال من مانده ام که چگونه به همسرم بگویم که امسال شما باید برای من لباس و لوازم دیگر بخرید و از طرفی وقتی عید برای دیدنم می آیید یک هدیه مناسب مانند طلا هم همراه خودتان بیاورید.ازطرفی همه داماد ها در خانواده ما این کار را انجام می دهند.


اما همسر من دانشجوست و نمی تواند این قدر هزینه کند. نمی دانم چگونه به خانواده خودم بگویم که دور برخی از آداب و رسوم را فاکتور بگیرند. نگرانم و دلشوره دارم و این موضوع بر روابط من و همسرم تاثیر گذاشته است.


شرح حالی که خواندید، یک داستان نیست. واقعیت و احساس یک دختر خانم در دوران عقد کردگی است و نگرانی هایی که این فرصت خوب برای شناخت را از او گرفته.او بجای آنکه این ایام به فکر آینده ای باشد که باید باهم بسازند، درگیر حرف ها و اداب و رسومی است که هیچ پشتوانه منطقی ندارد.


هدیه قرار است الفت و مهربانی را زیاد کند، باید خود جوش باشد و مثل مشق های اجباری دوران مدرسه، فرد را کسل نکند. حال در فرهنگ ما برخی از هدایای دوران نامزدی و عقد کردگی مانند جریمه های طولانی است که باید از یک کلمه صد بار می نوشتیم!


در چنین شرایطی هدیه می تواند درست کارکردی بر خلاف آنچه بخاطر آن ساخته شد، داشته باشد.مثل آب دریا که بر تشنگی می افزاید چون شور است و کارهایی این چنینی هم بر اختلافات اضافه می کنند چون شورش را در می آورد.


هدیه دادن گاهی با توقعات کاذب و تجملات بی‌شماری همراه می شود و بعد از مدتی کم کم جنبه‌ی وظیفه پیدا می کند. از همه این ها مهم تر، در میان دلهره های مالی دختر و پسر که در دوران عقد مرسوم است، هدیه دادن می تواند یک بار به بارهای مالی این دوران اضافه کند.


اما واقعا باید با این نوع آداب و رسوم چگونه رفتار کنیم؟ در قدم اول بهتر است جوان تر ها بجای آنکه خودشان را بسپارند به دست اینگونه حرف ها در فضایی مناسب با خانواده های شان صحبت کنند.بگویند که نمی خواهند کاری را صرفا چون همه انجام می دهند انجام دهند. با یک فرهنگ سازی درست بسیاری از این مشکلات حل می شود.


بحث اینکه آیا خرج و مخارج دختر در زمان عقد بر گردن همسرش هست یا پدرش هم بستگی به فرهنگ خانواده ها دارد و هیچ قانونی در ایران وجود ندارد که بعد از دوران عقد پسر باید پول تو جیبی و مخارج دختر را تامین کند اما آنها همسر هم هستند و اگر پسری چنین کاری انجام دهد، دور از ذهن نیست اما نباید یک تکلف دست و پا گیر شود.


فرهنگ سازی برای خانواده ها که می تواند از طریق رسانه ها انجام شود به جای خود اما مهم ترین فرهنگ سازی بر عهده ای خود جوانان است. اینطور رفتارها مثل یک موج می تواند در یک خانواده ایجاد شود. مهریه ای سبک، جهازهای در حد ضرورت و.... اما ما درست برعکس رفتار می کنیم. هر سال به موج تشریفات زیر یک سقف رفتن می افزاییم و نتیجه اش خوشبخت تر شدن دختران و پسران مان نیست!


بهتر است هدایای دوران عقد بجای طلاهای گران قیمت، هدایای زیبایی باشد که می تواند یک یادگاری ماندگار شود. مثلا زیور الات نقره که هم قیمت کمتری دارد و هم زیباست و لازم نیست برای همه توضیح داده شود که نقره است یا طلا! البته این در شرایطی است که واقعا دختر و پسر نتوانند خیلی ساده بگویند که نمی خواهند طبق عرف اشتباه عمل کنند. در این شرایط می شود با حفظ ظاهر کاری کنند که از نظر مالی هم دچار مشکل نشوند.


مهم این است که در آغاز راه شراکت برای یک عمر زندگی در عین حال که حرمت بزرگ تر ها حفظ می شود اما سنت های دست و پا گیر نتواند شادی ها را از بین ببرد. شادی هایی مثل اولین عید نوروز کنار هم بودن!
منبع:تبیان

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب سایت را چگونه ارزیابی میکنید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1983
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 20
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 116
  • آی پی دیروز : 78
  • بازدید امروز : 196
  • باردید دیروز : 102
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 196
  • بازدید ماه : 4,193
  • بازدید سال : 44,249
  • بازدید کلی : 675,627