loading...
oliv
Akbar Balinparast بازدید : 185 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

درباره ازدواج بسیار گفته و شنیده ایم. اما مطالبی كه در زیر می آید شاید برای شما تازگی داشته باشد

 

از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همین طور سخنان شخصیت های بزرگ جهان پیرامون ازدواج شصت مورد را انتخاب كرده ایم. بسیاری از این حرف ها جنبه شوخی و مزاح دارد اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد! همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حكم كلید راهنما را داشته باشد.

 

1-هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت كن تا با چشم هایت.( ضرب المثل آلمانی)

 

2- مردی كه به خاطر " پول " زن می گیرد، به نوكری می رود. ( ضرب المثل فرانسوی )

 

3- لیاقت داماد ، به قدرت بازوی اوست . ( ضرب المثل چینی )

 

4- زنی سعادتمند است كه مطیع " شوهر" باشد. ( ضرب المثل یونانی )

 

5- زن عاقل با داماد " بی پول " خوب می سازد. ( ضرب المثل انگلیسی )

 

6- زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. ( ضرب المثل انگلیسی )

 

7- زن و شوهر اگر یكدیگر را بخواهند در كلبه ی خرابه هم زندگی می كنند. ( ضرب المثل آلمانی )

 

8- داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت . ( ضرب المثل لهستانی )

 

9- دختر عاقل ، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد. ( ضرب المثل ایتالیایی)

 

10-داماد كه نشدی از یك شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشته ای .( ضرب المثل فرانسوی )

 

 

11- دو نوع زن وجود دارد؛ با یكی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. ( ضرب المثل ایتالیایی )

 

12- در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه كن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق كن . ( ضرب المثل آذربایجانی )

 

13- برا ی یافتن زن می ارزد كه یك كفش بیشتر پاره كنی . ( ضرب المثل چینی )

 

14- تاك را از خاك خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب كن . ( ضرب المثل چینی )

 

15- اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شكمش را در دست بگیر. ( ضرب المثل اسپانیایی)

 

16- اگر زنی خواست كه تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج كن اما پولت را از او دور نگه دار . ( ضرب المثل تركی )

 

17- ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)

 

18- ازدواج مثل یك هندوانه است كه گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. ( ضرب المثل اسپانیایی )

 

19- ازدواج ، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است . ( ضرب المثل فرانسوی )

 

20- ازدواج كردن وازدواج نكردن هر دو موجب پشیمانی است . ( سقراط )

 

 

21- ازدواج مثل اجرای یك نقشه جنگی است كه اگر در آن فقط یك اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممكن خواهد بود. ( بورنز )

 

22- ازدواجی كه به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین می رود. ( رولاند )

 

23- ازدواج همیشه به عشق پایان داده است . ( ناپلئون )

 

24- اگر كسی در انتخاب همسرش دقت نكند، دو نفر را بدبخت كرده است . ( محمد حجازی)

 

25- انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست ، ولی می توانیم مادر شوهر و مادر زنمان را خودمان انتخاب كنیم . ( خانم پرل باك )

 

26- با زنی ازدواج كنید كه اگر " مرد " بود ، بهترین دوست شما می شد . ( بردون)

 

27- با همسر خود مثل یك كتاب رفتار كنید و فصل های خسته كننده او را اصلاً نخوانید . ( سونی اسمارت)

 

28- برای یك زندگی سعادتمندانه ، مرد باید " كر " باشد و زن " لال " . ( سروانتس )

 

29- ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ " شجاعت " می خواهد. ( كریستین )

 

30- تا یك سال بعد از ازدواج ، مرد و زن زشتی های یكدیگر را نمی بینند. ( اسمایلز )

 

 

31- پیش از ازدواج چشم هایتان را باز كنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. ( فرانكلین )

 

32- خانه بدون زن ، گورستان است . ( بالزاك )

 

33- تنها علاج عشق ، ازدواج است . ( آرت بوخوالد)

 

34- ازدواج پیوندی است كه از درختی به درخت دیگر بزنند ، اگر خوب گرفت هر دو " زنده " می شوند و اگر " بد " شد هر دو می میرند. ( سعید نفیسی )

 

35- ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی ، سه سال جنگ و سی سال تحمل! ( تن )

 

36- شوهر " مغز" خانه است و زن " قلب " آن . ( سیریوس)

 

37- عشق ، سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق . ( بالزاك )

 

38- قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریه داشتم ، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه ای نیستم . ( لرد لوچستر)

 

39- مردانی كه می كوشند زن ها را درك كنند ، فقط موفق می شوند با آنها ازدواج كنند. ( بن بیكر)

 

40- با ازدواج ، مرد روی گذشته اش خط می كشد و زن روی آینده اش . ( سینكالویس)

 

 

41- خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج به دست می آید . ( پاستور )

 

42- ازدواج كنید، به هر وسیله ای كه می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یك همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید. ( سقراط)

 

43- قبل از رفتن به جنگ یكی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا كن . ( یكی از دانشمندان لهستانی )

 

44- مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. ( كارول بیكر)

 

45- من تنها با مردی ازدواج می كنم كه عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم . ( آگاتا كریستی)

 

46- هر چه متأهلان بیشتر شوند ، جنایت ها كمتر خواهد شد. ( ولتر)

 

47- هیچ چیز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون همیشه آن را مربوط به خودش می داند . ( جانسون )

 

48- زن ترجیح می دهد با مردی ازدواج كند كه زندگی خوبی نداشته باشد ، اما نمی تواند مردی را كه شنونده خوبی نیست ، تحمل كند. ( كینهابارد)

 

49- اصل و نسب مرد وقتی مشخص می شود كه آنها بر سر مسائل كوچك با هم مشكل پیدا می كنند. ( شاو)

 

50- وقتی برای عروسی ات خیلی هزینه كنی ، مهمان هایت را یك شب خوشحال می كنی و خودت را عمری ناراحت ! ( روزنامه نگار ایرلندی )

 

 

51 - هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی كند. ( ضرب المثل اسكاتلندی)

 

52 - با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی كن . ( ضرب المثل آلمانی )

 

53 - تا ازدواج نكرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر كنی . ( شارل بودلر )

 

54 - دوام ازدواج یك قسمت رویِ محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا . ( ضرب المثل اسكاتلندی )

 

55 - ازدواج پدیده ای است برای تكامل مرد. ( مثل سانسكریت )

 

56 - زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می كند . (ضرب المثل آلمانی )

 

57 - ازدواج قرارداد دو نفره ای است كه در همه دنیا اعتبار دارد. ( مارك تواین )

 

58 - ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی . (ولتر )

 

60 - تا ازدواج نكرده ای نمی توانی درباره آن اظهار نظر كنی. ( شارل بودلر )

Akbar Balinparast بازدید : 249 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

مراسم خواستگاری یکی از زیباترین مراسم در زندگی هر جوانی است. این نکته در مورد والدین نیز صدق کند. بدین خاطر که با خواستگاری رفتن برای فرزندانشان، به یاد خاطرات خوب دوران جوانی خودشان می افتند. والدین گاهی از به یاد آوردن گذشته احساس لذت و شادکامی می کنند و گاهی هم با آه و اندوه از آن زمان یاد می کنند و در دل می گویند ای کاش قلم پایم می شکست و چنان روزی در زندگیم پیش نمی آمد.

 

به والدین توصیه می شود که راه را برای فرزندانشان باز بگذارند تا آنچه را که بیرون از منزل برایشان اتفاق می افتد، با خیال راحت در جمع خانواده بازگو کنند و آن را به کمک دیگر اعضای خانواده تجزیه و تحلیل کنند. در آن صورت می توانند مطمئن باشند که به نتایج ایده آل هر خانواده ایرانی می رسند.

 

طبیعی است که در مراسم خواستگاری، نوعی اضطراب و دلشوره در ذهن اعضای خانواده وجود دارد، به خصوص اگر دو خانواده نسبت به هم شناختی نداشته باشند، این اضطراب بیشتر خودنمایی خواهد کرد.

 

در هر مراسم خواستگاری، احتمالاً یکی از دو حالت زیر وجود دارد:

 

مراسم خواستگاری بدون شناخت قبلی از خانواده های طرفین .

 

مراسم خواستگاری با شناخت قبلی از خانواده طرفین.

 

درحالت اول، خانواده های دو طرف نسبت به هم هیچگونه شناختی ندارند، بنابراین لازم است در صورتی که خانواده دختر کاملاً بی خبر هستند، توسط خانواده پسر به هر وسیله ای که امکان داشته باشد، از جریان خواستگاری مطلع شوند و با تعیین وقت قبلی به خانه آنان بروند؛ به دلیل آنکه ممکن است، خانواده دختر در شرایط نامطلوبی باشند و آمادگی پذیرایی از خانواده پسر را نداشته باشد. در چنین شرایطی ارزیابی دو خانواده از همدیگر نابجا خواهد بود و خانواده دختر خیلی عصبانی خواهند بود که همین وضعیت ممکن است در زندگی بعدی آنان تأثیر ناخوشایندی داشته باشد و به عنوان یک خاطره بد در ذهن ها بماند، پس بهتر است به خاطر حفظ حرمت خود و احترام به خانواده دختر، قبلاً در مورد رفتن به خواستگاری به خانواده دختر اطلاع داد. دلیل دیگر آنکه اصلاً ممکن است خانواده دختر به خانواده پسر اجازه ورود ندهند، و شاید بتوان گفت که حق هم دارند، چون شناختی نسبت به آن خانواده در دست ندارند.

 

گاهی هم ممکن است برای مرتب کردن خانه، از خانواده پسر بخواهند که مدتی پشت در و یا در سالن پذیرایی منتظر باشند. خلاصه این که در یک کار از قبل تدارک دیده نشده ، اتفاقاتی که ممکن است بیفتد و تأثیرات خوب و یا بد آن، که در هر صورت چندان مطلوب نخواهند بود.

 

زمان خواستگاری بهتر است بعدازظهر و یا این که در ساعات اولیه شب باشد تا همه ی اعضای خانواده در منزل حضور داشته باشند ( البته در فصل های مختلف وضعیت متفاوت است.) در اولین جلسه خواستگاری، بهتر است که برای همراهی پسر، فقط از والدین او و کسی که معرف آنان است و احتمالاً با طرفین آشنایی دارد، استفاده شود و از همراه کردن اعضای دیگر فامیل ، مانند: عمو، دایی، عمه، خاله، خواهران و شوهران آنان و یا برادران و همسران آنان خودداری کرد، زیرا خانواده ها نسبت به هم شناختی ندارند و نمی دانند با چه کسی باید حرف بزنند و تصمیم گیرنده کیست. به هنگام پذیرایی نیز، ممکن است زیر نگاه های تیز لشگری از طایفه داماد، اتفاقاتی بیفتد. ضمن آنکه خانواده دختر نمی دانند پذیرایی را از کجا باید شروع کنند. گاهی هم در خانواده دختر بیش از یک دختر وجود دارد و هیچ یک از دو طرف هم نمی داند که دختر مورد نظر کدام است. البته در خانواده های چند دختری، ابتدا از دختر بزرگتر شروع می کنند که گاهی مورد پسند واقع نمی شود و بیشتر متوجه دختر بعدی می شوند که وضعیت او نیز وابسته به دختر بزرگتر خواهد بود.

 

پیشنهاد می شود که از واسطه جهت خواستگاری کمتر استفاده گردد. همچنین در صورتی که قبلاً به خانواده اطلاع داده شده و تعیین وقت گردیده است، بهتر است که از خانواده پسر در یک اطاق کوچک پذیرایی شود. اتفاقات بزرگ دنیا در اطاق های کوچک و دربسته ، طرح ریزی می گردد. بهتر است که در روز خواستگاری از چراغ های رنگین، نورافکن ها و لوسترهای بزرگ استفاده نشود و از چراغ های ساده استفاده شود.

 

اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید.

 

خواستگاری

 

بهتر است وسایل و مواد خوراکی مورد استفاده برای پذیرایی، خیلی ساده باشند. مثلاً از چای و نان شیرینی یا بیسکوئیت ساده استفاده شود که به راحتی در دهان جای بگیرد. ( از نان نخودچی یا شیرینی هایی که ممکن است در داخل گلو بپرد و ایجاد اشکال نماید استفاده نکنید.) برای پذیرایی از میوه های آبدار مثل انار و نیز شیرینی های بزرگ استفاده نشود که باعث زحمت می گردند، چون کلیه حرکات خانواده های طرفین زیر ذره بین قرار دارد و ثبت و ضبط می گردند.

 

ابتدا بهتر است که فردی از خانواده پسر که می تواند خوب حرف بزند، شروع به صحبت کند، چون معمولاً در این لحظه حواس همه حاضرین متوجه این شخص می شود. و اگر کسی باشد که نتواند خوب سخنرانی کند، ممکن است سبب لبخندهای تمسخرآمیز میزبانان گردد. بهتر است در مورد پسر ( داماد) هر آنچه واقعیت دارد بیان گردد. فقط واقعیت ها، زیرا مطالبی که برخلاف واقعیت باشد، به صورت پدیده ذهنی بدی در نظر خانواده دختر جلوه گر خواهد شد و به طور یقین در آینده ، زوج جوان با مشکل رو به رو خواهند شد و حتی ممکن است کارشان به طلاق بکشد. از طرف خانواده دختر هم باید شرح حال مختصری از وضعیت دختر از نظر سن، تحصیلات و عضی خصوصیات خاص ارائه گردد.

 

رسم ادب این است که اگر طرف مقابل مورد قبول واقع نشد ، خانواده ها به هم اخم نکنند و قیافه عبوس به خود نگیرند، بلکه با لبخند و با رعایت احترام کامل و گفتن این جملات که «فعلاً رفع مزاحمت می کنیم و ان شاء ا... به زودی همدیگر را خواهیم دید» و یا «به شما خبر خواهیم داد» و با روبوسی از یکدیگر و با این فرض که دوستی بر دوستانشان اضافه شده است، یکدیگر را ترک نمایند.

 

البته این گونه خواستگاری به هیچ عنوان را توصیه نمی شود و بیشتر شبیه به خرید کالاست. وقتی شناختی در بین نباشد، طرفین نمی دانند که طرف مقابلشان چه کسی است، چطور زندگی می کند، چه تحصیلاتی دارد، در چه محیط اقتصادی و فرهنگی رشد کرده است، چه عقایدی دارد و بسیاری از مجهولات دیگری که پاسخ به هر کدام احتیاج به زمان طولانی دارد.

 

حالت دوم، خواستگاری با شناخت قبلی طرفین از یکدیگر است و در این نوع خواستگاری که خانواده های پسر و دختر از قبل با یکدیگر آشنا شده اند و نسبت به هم اطلاعاتی دارند، بهتر است نکات زیر رعایت گردد.

 

تاریخ آن از قبل تعیین شود و بهتراست که در ساعت های عصر یا اوایل شب صورت پذیرد. افراد کمتری خانواده پسر را همراهی نمایند و بهتر است از وابستگانی برای این کار استفاده شود که بتوانند خوب و منطقی صحبت کنند و تصمیم بگیرند. از نظر پوشش بهتر است که داماد یک لباس ساده و راحت بپوشد و احیاناً لباسی تهیه نکنند که نتواند در آن آرام بگیرد و در نتیجه مورد تمسخر واقع شود.

 

پوشش دختر خانم بهتر است مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی، لباسی بلند و پوشیده باشد، به طوری که به راحتی بتواند در آن حرکت کند. خانم ها لازم است به این نکته توجه کافی داشته باشند که مردان ایرانی پوشیده ترین لباس را می پسندند. لباس نباید طوری باشد که از شدت تنگی رو به پاره شدن برود! نوع آرایش بهتر است که بسیار ساده و متناسب با چهره ای شاخص فرهنگ و مذهب ایرانی باشد. اگر آرایش تند و غلیظ باشد، قضاوت خانواده پسر( داماد) چندان مناسب نخواهد بود.

 

در مراسم خواستگاری بهتر است که پسر چند شاخه گل کوچک، زیبا و با رنگ های شاد تهیه نماید و به هنگام ورود به خانه دختر روی میز بگذارد. به همه دختران توصیه می گردد که به هنگام خواستگاری، چای یا شیرینی را به اولین سرنوشت ساز زندگی، یعنی مادر داماد تعارف کنند، در کنار او بنشینند ، با او صحبت کنند، به سؤالات او پاسخ دهند و خلاصه آن که به او توجه کنند و چندان به پدر داماد نزدیک نشوند که ممکن است از همان اوایل باعث دردسر شوند.

 

لازم است که در جلسه اول خواستگاری فقط روی مسائل ازدواج صحبت شود و از بحث هایی که باعث اتلاف وقت می گردند و مسئله اصلی را به تعویق می اندازند، خودداردی نمایند.

 

به خانواده داماد توصیه می گردد که در همان اولین جلسه ، بعد از توافق ، هدایایی به عروس بدهند. میزان مهریه بستگی به وضعیت فکری ، اقتصادی و اجتماعی طرفین دارد.بسیار دیده شده که ایراداتی در رفتار و شخصیت دختر وجود داشته است که باید به طرف مقابل، مبلغی هم دستی داده شود تا با او ازدواج کند؛ یک دختر وسواسی که شب و روز فقط مشغول تمیز کردن دستهایش است، ولی از خانه داری هیچ گونه اطلاعی ندارد و حتی طرز تهیه نیمرو را بلد نیست، آیا می توان با او زندگی کرد؟ و یا پسری که شخصیتی متکی به والدینش دارد و اصلاً رشد فکری و اجتماعی او در حد بسیار پایینی می باشد تا اخلاقش ناپسند است و فحاشی می کند، حتی اگر میلیاردها مهریه دختر کند آیا ارزش ازدواج کردن دارد؟ در مقابل دخترانی هم هستند که ارزششان اصلاً در عدد و رقم نمی گنجد با معیارهای عادی نمی توان گوشه ای از شخصیت و رفتار و صفات خوب آنان را که مطبوع طبع هر ایرانی مشکل پسندی باشد بیان کرد.

 

خلاصه آنکه در زمینه مهریه می توان گفت که این سنتی لازم است و باید اجرا گردد. پس باید آنچه را عقل حکم می کند، انجام داد و نیز ارزش مادی و معنوی طرفین در نظر گرفته شود و در نهایت تصمیم با طرفین و توافق آنان است.

 

به طور کلی اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید. همچنین مجدداً به والدین ارجمند توصیه می شود که راه را برای فرزندانشان باز بگذارند تا آنچه را که بیرون از منزل برایشان اتفاق می افتد، با خیال راحت در جمع خانواده بازگو کنند و آن را به کمک دیگر اعضای خانواده تجزیه و تحلیل کنند. در آن صورت می توانند مطمئن باشند که به نتایج ایده آل هر خانواده ایرانی می رسند.

 

در طی مراسم خواستگاری نیز به نظرات و عقاید والدین دو طرف احترام گذاشته شود. با رعایت نکات بالا زوجی با سعادت در کنار یکدیگر خواهید بود که هر لحظه از زندگی مشترک برایتان ارزشمند، شیرین و فراموش نشدنی خواهد بود.

Akbar Balinparast بازدید : 187 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

1- دیانت و تقوی:شوهری كه متدین و با تقوی باشد، حقوق همسرش را حفظ می كند و هیچ گاه در پی هوس های نامشروع نیست، به او احترام می گذارد و از هرگونه ستم احتراز ( دوری ) می كند.

امام باقر(ع) می فرمایند: " شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانت او نهفته است؛ هر كس واجد این شرایط باشد درخواست وی را بپذیرید."

 

 

2- حسن خلق:یكی از ویژگی های شوهر شایسته آن است كه از نظراخلاقی مهربان، خوشرو و نسبت به همسرش دوستی مخلص باشد.

حضرت رسول ( ص ) می فرمایند : هرگاه فردی به خواستگاری دخترتان آمد كه از نظر دین و اخلاق شما را راضی می كرد دخترتان را به ازدواج او در آورید.

 

 

3- فعّال و تلاشگر: شوهر باید برای تأمین نیازمندی های مادی و معنوی خانواده اش كوشش و فعالیت نماید. بدترین شوهر كسی است كه در خانه بنشیند و همسرش را برای تهیه مایحتاج خانه به كار وا دارد.

 

 

4- عفّت زبان :بیان ، یكی از عوامل تشكیل دهنده شخصیت است. كسی كه در گفتار با كلمات توهین آمیز و فحش و ناسزا دیگران را بیازارد، عفت زبان ندارد. چنین فردی قبل از هر كس همسرش را مورد حمله قرار می دهد و در برابر هر چیزی كه مطابق میلش نباشد به ناسزاگویی می پردازد. بنابراین ، داشتن عفت زبان یكی از خصوصیات یك شوهر شایسته است.

 

5- سخاوت :فردی كه خِسّت و بخل را بر خود و دیگران روا دارد ، شوهر خوبی نخواهد بود. بخشش و فراهم كردن رفاه و توسعه دادن به زندگی خانواده از طریق مال حلال و دست و دل باز بودن، از خصوصیات یك شوهر خوب است. تهیه هدیه و كادو برای همسر از اعمالی است كه یك شوهر شایسته به مناسبت های مختلف انجام می دهد.

 


6- مهمان نوازی :مردی كه نان خانه اش را كسی ندیده و درِ منزلش را به روی دوستان و اقوام ببندد، همسر خوبی نخواهد بود. این مرد باید بداند همسرش كه در خانه پدر و مادر بزرگ شده و با خویشاوندانش معاشرت و رفت و آمد داشته ، نمی تواند با آنان قطع رابطه كند. بنابراین مهمان نوازی و معاشرت با خویشاوندان از صفات یك شوهر خوب است.

 

شوهرشایسته

 

7- آراستگی :همانطور كه شوهر متوقع است همسرش آراسته باشد ، خودش نیز باید به وضع ظاهرش برسد و از نظر لباس و نظافت دقت كافی بنماید. خیلی از مردان به وضع ظاهر خود توجه ندارند و همیشه مورد انتقاد و اعتراض همسر خود قرار می گیرند.

 

 

8- امین بودن :مرد باید از هرگونه پنهان كاری یا عدم صداقت با همسرش بری باشد؛ زن ، امین او و او ، امین زن باشد. در این صورت است كه زندگی ، سعادت و خوشبختی را به دنبال خواهد داشت.

 

 

9- اصالت و نجابت خانوادگی :از ویژگی هایی كه در شوهر اهمیت خاص دارد ، یكیوراثت و دیگریمحیط است كه اصالت خانوادگی هر دو را در بر دارد. بنابراین دختران باید در نظر داشته باشند فردی را به شوهری برگزینند كه از یك خانواده نجیب و خوشنام بوده و در یك محیط خانوادگی سالم بزرگ شده باشد.

 

 

10- عاقل و خردمند :یكی از ویژگی های شوهر شایسته ، داشتن هوش و ذكاوت كافی و تخصص است. چنین شوهری آموزش لازم برای اشتغال به كسب حلال را دیده؛ و هر اندازه علم و كمالش بیشتر، و هوش و درایتش زیادتر باشد ، شایسته تر خواهد بود.خلاصه می توان گفت كهزن باید از ازدواج با مردی كه دارای ضد ارزش های زیر است، خودداری كند.

 

شرابخوار ؛

 

بد اخلاق ؛

 

بد چشم و بی بند و بار؛

 

بدبین ("سوء ظن" ، نه "غیرت") ؛

 

خسیس ؛

 

بدون احساس مسئولیت ؛

 

تنبل؛

 

سفیه و ناهنجار؛

منبع : کتاب مشاوره در آستانه ازدواج - تالیف سید مهدی حسینی بیرجندی

Akbar Balinparast بازدید : 174 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

نکته‌ های مهم برای دخترخانم‌ها : قبل از برقراری ارتباط عاطفی درستی، صداقت و وفاداری ، از عوامل ضروری یک رابطه‌ی سالم هستند. بدانید تا زمانی که شما به او احساس امنیت می‌دهید، با شما، خودش و دیگران صادق است.- رشد فکری و مسؤولیت‌پذیری: از نظر فکری، رشد کرده و مسؤولیت‌پذیر باشد و

 

 

مسائل مهم در دوران نامزدی


در زیر، نکته‌هایی برای دخترخانم‌هایی که قصد ازدواج دارند، ارائه شده که لازم است در دوران اولیه‌ی آشنایی با همسر آینده‌شان به آن‌ها توجه و دقت کافی داشته باشند. باعجله و بدون ‌آگاهی عمل کردن، موجب یک عمر پشیمانی خواهد شد. به توصیه‌های زیر که به شما در شناخت مرد مناسب زندگی‌تان کمک می‌کند، توجه کافی داشته باشید:

 

 

قبل از درگیری عاطفی، سؤال‌های خود را مطرح کنید

 

قبل از این‌که درگیر مسائل عاطفی با مردی شوید، اطمینان حاصل کنید که با فرد مناسب یا نامناسبی طرف هستید! در اولین ملاقات‌هاست که شما باید سؤال‌هایی از همسر آینده‌ی خود بپرسید تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا باید درگیر مسائل عاطفی بیش‌تری بشوید یا خیر؟!

 

قبل از این‌که با او ازدواج کنید و به قلب شما راه یابد، باید او را مورد ارزیابی و سنجش قراردهید. هرچه اطلاعات بیش‌تری در مورد نامزدتان داشته باشید، بهتر می‌توانید قضاوت کنید که آیا او شریک زندگی مناسبی است یا خیر!

 

 

به منظور مطمئن شدن از این‌که نامزدتان، مناسب شماست یا نه، می‌توانید در زمینه‌های زیر از او سؤال کنید:


- وضعیت خانواده و کیفیت روابط خانوادگی

- روابط عاطفی گذشته و دلیل‌های به‌هم خوردن آن‌ها

- درس‌های آموخته‌شده از تجربه‌های زندگی

- اخلاقیات، ارزش‌ها و دیدگاه‌های اخلاقی

- دیدگاه‌های عاطفی، تعهد و روابط

- فلسفه‌ی مذهبی یا روحی

- هدف‌های حرفه‌ای، شخصی و...

 

 

با احساسات خود صادق باشید


به‌طور کلی، ارتباطی موفق است که همیشه دارای صداقت و اساس و پایه باشد. وقتی‌که شما در روابط‌تان با دیگران، در ابراز احساسات خود صادق نباشید، آن روابط به‌هم ریخته، نامطبوع و پیچیده خواهد شد.

 

نکاتی برای دختر خانم ها قبل ازبرقراری ارتباط عاطفی

 

در زیر به چند ویژگی صداقت احساسی اشاره می‌شود:

 

وقتی با کسی که او را دوست دارید، صادقانه صحبت می‌کنید، هر دوی‌تان احساس می‌کنید که به یکدیگر نزدیک شده‌اید. صداقت، هم‌چون پلی میان قلب شما و قلب فرد مقابل‌تان می‌باشد. گویی صداقت، دری را به روی قلب شما باز می‌کند بنابراین او می‌تواند خود واقعی شما را احساس کند. اگر از نظر عاطفی با مردی که شما را دوست دارد صادق نباشید، روابط‌تان سطحی خواهد بود و هرگز این روابط به‌طور جدی عمیق‌تر نمی‌شود. هرچه از لحاظ عاطفی صادقانه‌تر برخورد کنید، به همان اندازه، صمیمیت بیش‌تری را تجربه خواهید کرد و احتمال بیش‌تری دارد که شما با یکدیگر، آینده‌ای بهتر را خلق کنید. صداقت احساسی، به‌وجودآورنده‌ی صمیمیت می‌باشد.

 

صداقت احساسی شما، سبب می‌شود نامزدتان به خود اجازه دهد، احساساتش را بیان کند. وقتی با مردی از نظر عاطفی صادق هستید، موجب می‌شود او هم از نظر عاطفی با شما صادق باشد، او احساس امنیت بیش‌تری ‌کند و ب‌تواند احساسات قلبی‌اش را بیان کند. اگر نامزدتان احساس کند که شما احساسات خود را بیان نمی‌کنید، او نیز در برابر خودش، سپر محافظتی قرارمی‌دهد. زمانی‌که احساسات خود را ابراز می‌کنید، همسرتان به شما اعتماد می‌کند و دیوارهای محافظ احساساتش فرومی‌ریزند. مرد صادقی که مناسب شماست، همیشه به شما به‌خاطر صداقت در ابراز احساسات‌‌تان، احترام می‌گذارد.

 

 

هویت و شخصیت نامزدتان

 

هویت، یکی از ضروری‌ترین مشخصه‌های همسر دائمی شماست. بنابراین در جست‌وجوی مردی با هویت مناسب باشید. هویت، خمیرمایه‌ی درونی شخص است. هر چیزی که درون فرد را بیان کند و ارزش‌های زندگی او، اخلاق و رفتارش را نشان‌دهد، جزو هویت او می‌باشد. رفتار نامزدتان نسبت به خود، شما و بعد از ازدواج، رفتارش با فرزندان، نشان‌دهنده‌ی هویت اوست در حالی‌که شخصیت، روشی است که شخص، خودِ بیرونی‌اش را به جهان اطراف نشان‌می‌دهد؛ روشی که او، ظاهرش را بیان می‌کند.

 

امکان دارد هویت در ظاهر، به اندازه‌ی شخصیت، قابل رؤیت نباشد اما درواقع انعکاسی حقیقی‌تر از باطن شخص می‌باشد. اگر هویت و شخصیت را یک کیک در نظر بگیریم، «شخصیت» قسمت رویه‌ی کیک و «هویت» مواد تشکیل‌دهنده‌ی کیک می‌باشد.

 


در انتخاب مرد مناسب‌تان، به دو نکته‌ی زیر توجه کنید:


- به جای‌ این‌که روی ویژگی‌های شخصیتی او تکیه کنید، هویت او را بشناسید.

- به جای این‌که هدف‌تان، پیمان زناشویی باشد، مطمئن شوید که او هویت مناسبی دارد. (به‌دنبال پیمان زناشویی بودن، چشم شما را به‌ روی هویت او می‌بندد)

 


چند مشخصه‌ی هویتی که باید در مرد ایده‌آل خود جست‌وجو کنید، عبارتند از:

 

- تعهد نسبت به رشد و پیشرفت در انسانیت: شما نباید او را تهدید به رشد و پیشرفت کنید، بگذارید خودش این عمل را انجام دهد.

 

- صداقت عاطفی: یک ارتباط صمیمی، شریک بودن در همه‌چیز، به‌خصوص در احساسات است. او باید مردی باشد که احساساتش را نسبت به شما بیان کند.

 

-آن‌چه را که می‌گوید و می‌خواهد در زندگی انجام دهد، جامه‌ی عمل بپوشاند.

 

- اعتمادبه‌نفس بالا: نسبت به خودش، احساس خوبی داشته باشد. از خودش و محیط زندگی‌اش به‌خوبی مراقبت کند و خودش را به‌اندازه‌ی شما دوست داشته باشد.

 

- نگرش مثبت نسبت به زندگی: مردی با هویت مناسب، خوبی‌های دنیا را در شما و خودش می‌بیند و هنگامی‌که شما با او هستید، احساس خوبی در مورد زندگی خواهید داشت.

شخصیت مرد مناسب‌تان، به اندازه‌ی هویت او اهمیت ندارد. علاقه به ظاهر یک مرد، مهم است اما نه این‌که تنها ظاهر را درنظر بگیرید. شما باید او را بیش‌تر به‌خاطر باطنش دوست داشته باشید.

farspics.blogspot.com

Akbar Balinparast بازدید : 237 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

چگونه ارتباط احساسی برقرار کنیم؟ارتباط احساسی چیست؟ گوش کنید، آیا نشانه هایی می بینید که بگویند می توانید با کسی رابطه برقرار کنید یا نه؟ چرا دست یافتن به سطح بالایی از امنیت احساسی با جنس مخالف اینقدر دشوار است؟ با مسائل و مشکلات مربوط به برقرار ارتباط احساسی آشنا شویدو ببینید چرا برقراری پیوند احساسی برای ساختن یک رابطه الزامی است.

 


تعریف ارتباط احساسی

 

هر فرد تعریف شخصی خود را از یک ارتباط احساسی دارد اما یک تعریف اصلی وجود دارد که برای همه مردم صدق می کند. ارتباط احساسی مجموعه ای از احساسات فردی است که کنار هم جمع می شود تا بین دو نفر پیوند برقرار کند. کلمه احساسی به معنی برانگیختن احساسات بسیار است. این احساسات می تواند عصبانیت، غم، لذت، عشق یا یکی از هزاران حسی باشد که انسانها تجربه می کنند. ارتباط یک پیوند است با فرد یا چیزی دیگر.

 


روابط بدون ارتباط احساسی

 

برای اینکه یک رابطه ساخته شده و قوی تر گردد، باید ارتباط احساسی حاصل شود. ممکن است شما با کسی که احساس قوی نسبت به او دارید یا عاشقش هستید در یک رابطه باشید. او، از طرف دیگر، با شما احساس دوری می کند و به ندرت درمورد احساساتش با شما صحبت می کند. این نوع روابط، روابط دوستانه یا زندگی کردن کنار یکدیگر یا برآورده کردن نیازهای جنسی است. بدون ارتباط احساسی قوی، چنین روابطی خیلی زود از هم پاشیده می شوند.

 

 

پیوندهای محکم

 

زوج هایی که سعی می کنند در حد توان درمورد همدیگر بیشتر بدانند رابطه ای احساسی بینشان ایجاد می شود. از طریق مکالمه از روی فکر و محبت، به پیچیدگی های درون همدیگر پی می برید. می فهمید که چه چیز موجب شادی طرفتان می شود، چه چیز او را عصبانی می کند، و چه چیز او را به اوج لذت می رساند. او هم می فهمد که چه چیز اشک شما را در می آورد، چه چیزی باعث می شود لبخند بزنید، و چه چیز خسته تان میکند. هر کدام به ذات همدیگر پی می برید و نسبت به هم محبت و همدلی پیدا می کنید.

 

برای اینکه یک زوج بتوانند از لذت یک رابطه احساسی لذت ببرند، باید بتوانند اجازه دهند که کسی به آنها نزدیک شود. اینکه اجازه دهید کسی به رازها، دردها و لذت های درونی شما پی ببرد، کمی مخاطره آمیز است. ریسک کردن برای چنین چیزی نیازمند اطمینان و اعتماد است. وقتی به اعتماد حیانت شود، التیام یافتن از آن خیلی طول می کشد.

 

بدون داشتن یک رابطه احساسی قوی، راه به سمت عشق بسته است. وقتی آن ارتباط و وابستگی از بین می رود یا نادیده انگاشته می شود، عشق هم از میان می رود.

 

 

نشانه های ارتباط احساسی

 

بااینکه احساسات هر شخص متفاوت است، اما یک نشانه عمومی وجود دارد که نشان می دهد ارتباط احساسی بین دو نفر ایجاد شده است. نشانه حقیقی این است که هر دو نفر دیگری را به درون خود راه بدهند.

 

داستان های خنده دار از اتفاق هایی که سر کار افتاده برای هم تعریف می کنید و درمورد روزهایی که همه چیز برایتان بد بوده هم باز با طرفتان دردودل می کنید. هر دو شما دوست دارید که درمورد رویاهای کودکی و آرزوهای بزرگسالی خود با هم صحبت کنید. مکالمه بین شما خیلی راحت و سیال پیش می رود. زوجی که پیوند احساسی قوی با هم داشته باشند، حتی در سکوت هم احساس راحتی می کنند. می توانید بدون هیچ ترسی هر مسئله ای را با طرفتا در میان بگذارید.

 

اما یادتان باشد که جاذیه فیزیکی و ارتباط احساسی با هم تفاوت دارند. بااینکه ممکن است یکی به دیگری منجر شود اما جاذیه فیزیکی، احساسی سطحی است که می تواند راهی به سمت ارتباط احساسی و عشق باشد.

 

چگونه ارتباط احساسی برقرار کنیم


ازدواج و ارتباطات احساسی

 

اگر قرار است ازدواجی پایدار بماند، وجود ارتباط احساسی بین دو طرف الزامی است. وقتی دو طرف احساسات خود را با هم در میان نگذارند، ازدواج سخت و طاقت فرسا خواهد بود. آن زمان است که عصبانیت، خشم و اختلافات پدید می آید و فقدان اعتماد، زندگی زناشویی را دچار آشفتگی خواهد کرد.

 

اگر فکر می کنید ارتباط احساسی بین شما و همسرتان از بین رفته است، باید به دنبال دلیل آن باشید.

 

آیا گناه نابخشودنی هست که چنین فاصله ای را میان شما انداخته؟ شاید در عصبانیت چیزی گفته شده یا کاری انجام شده که منجر به درد جسمی و احساسی شده است. همین زمانهاست که انکار هم پیش می آید و همه چیز را برای ساختن دوباره آن پیوند احساسی سخت تر می کند.

 


چطور پیوند احساسی برقرار کنیم؟

 

اگر سالمترین رابطه ممکن را می خواهید، باید بدانید که چطور یک پیوند احساسی عمیق و قوی بین خود و طرفتان ایجاد کنید. وقتی پیوند احساسی بین شما وجود داشته باشد، همه چیز دیگر آسانتر خواهد شد. در زیر به 7 نکته اشاره می کنیم که به شما کمک میکند پیوندی ناگسستنی بسازید.

 

1. بررسی طرف مورد نظر: باید بفهمید طرفتان به چه چیز نیاز دارد و از زندگی و از شما چه می خواهد. این یعنی وقتی حرف می زند به دقت به او گوش کنید. وقتی رازهایش را با شما قسمت می کند خوب توجه کرده و بعداً به عمق حرفهایش فکر کنید.

 

2. اعتماد: باید بین خودتان حس اعتماد ایجاد کنید. این ستون اساسی پیوند احساسی یک شبه ایجاد نمی شود. زمان می برد. باید اجازه دهید این اعتماد به طور طبیعی ایجاد شود.

 

3. حضور احساسی: هر دو شما باید از نظر احساسی در دسترس همدیگر باشید. اگر عقب بکشید و حرفهایتان را با طرفتان در میان نگذارید چنین پیوندی ایجاد نخواهد شد.

 

4. ابراز محبت: نباید برای نشان دادن مهر و محبت مشکلی داشته باشید اما زوج های ازدواج کرده که رابطه شان سرد شده باید تلاش کنند با هم مهربان باشند. صبحها که از خواب بیدار می شوید و شب ها که می خواهید بخوابید همدیگر را ببوسید. دست ها هم را بگیرید؛ همدیگر را در آغوش بگیرید و شعله های عشقتان را دوباره روشن کنید.

 

5. جنگ ملایم: در وسط دعوا و مشاجره، کلمات به راحتی از دهانتان بیرون می آیند. باید یاد بگیرید که ملایم دعوا کنید. اگر نمی دانید چطور می توانید از مشاور کمک بخواهید. یادتان باشد موقع دعوا کردن هیچوقت گذشته را پیش نکشید. در لحظه زندگی کنید و برای احساساتتان دلیل محکم بیاورید.

 

6. دنیا را در چشمان او ببینید: سعی کنید دنیا را آنطور که او می بیند ببینید تا بفهمید که واقعاً کیست. برای اینکار باید گاهاً به عقب بروید تا ببینید چرا او به آن طریق خاص عمل کرده است. ببینید نسبت به موقعیت های مختلف چطور واکنش می دهد و سعی کنید خودتان را جای او بگذارید. از او هم همین انتظار را داشته باشید.

 

7. غلبه بر موانع: زوج هایی که در ازدواج خود دچار مشکل شده اند باید قبل از ایجاد دوباره پیوند احساسی، مشکلات خود را حل کنند. به همراه هم هر مشکل را بررسی کنید و سعی کنید راه حل هایی برای آن پیدا کنید. وقتی بزرگترین موانع و مشکلات را پشت سر گذاشتید، آنوقت می توانید پیوند احساسی فراموش شده تان را از نو بسازید.

 

پیوندهای احساسی پیچیده و بسیار فردی هستند اما رابطه را دگرگون می کنند. بدون ایجد ارتباط احساسی قوی، رابطه از یک دوستی ساده پیشروی نخواهد کرد. ماندن در رابطه ای که پیوند احساسی در آن وجود ندارد باعث می شود طرفین احساس کنند که چیزی گم کرده اند: زنجیر محکمی که دو نفر را به هم وصل می کند و عشقی ماندگار.

 


آیا از نظر احساسی در دسترس نیستید؟

 

آیا شما هم جزء آن دسته از زن های نادر ایرانی هستید که از نظر احساسی در دسترس نیستید و هر بار که مردی به شما نزدیک می شود و می خواهد رابطه ای آغاز کند، دچار مشکل می شوید؟ برخلاف نظر عموم، همه ما گهگاه دچار این مشکل می شویم اما باید ببینیم این مشکل تا چه حد در ما قوی است.

Akbar Balinparast بازدید : 164 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

1- رابطه ای که در آن بیش از آنچه به شما عشق می ورزند , عشق می ورزید.در این رابطه هنگامی که فقط یکی از طرفین در اکثر اوقات از لحاظ روحی تعقیب کننده و دیگری تعقیب شونده میباشد. سالم نبودن و از تعادل خارج شده و محکوم به شکست خواهد شد.

 

2- رابطه که در آن بیش از آنچه که شما عشق می ورزید, به شما عشق بورزند.در چنین رابطه ای که قلبتان را به طور کامل در طبق اخلاص نگذاشته اید, هیچ گاه احساس رضایت نخواهیدداشت.

 

3- رابظه ای که در آن شیفته توانایی های بالقوه نامزد.همسر خود می باشید.داشتن یک رابطه سالم با همسرتان به معنی عشق ورزیدن به او به خاطر کسی که هست , می باشد. نه عشق ورزیدن به او علی رغم کسی که هست و یا به امید کسی خواهد بود.

 

4- رابطه ای که در آن ماموریت نجات همسرتان را به عهده دارید.معتادین به نجات دیگران نه از آن رو که با همسرشان تفاهم دارند, بلکه به این دلیل که احساس می کنند مجبورندبه او کمک کنند, به روابط وارد می شوند. کسانی که ماموریت نجات دیگران را به عهده دارند, غالبا حس ترحم را باعشق اشتباه می گیرند.

 

5- رابطه که در آن به نامزد, همسرتان به عنوان یک الگو و آمموزگار چشم دوخته اید.وقتی عاشق کسی می شوید که الگوی شما ست, مشکل است رابطه ای طبیعی داشته باشید. ممکن است رفتار یا گفتارهایتان به گونه ای باشد که گویی برابرید, اما ذهنتان برای او مرتبه و مقام افزوده ای قائل باشید که این به نوبه خود هر گونه احساس اختیار و قدرت را از شما سلب می کند.

 

6- رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد, همسر خود شده اید.هر گاه شیفته یک ویژگی شخصیتی در ابعاد و صورت های مختلف کسی شدید از خود بپرسید اگر این فرد ویژگی را نداشت آیا همچنان برایم جذاب بود و می خواستم با او ازدواج کنم؟

 

7- رابطه می تواند بسیار فریبنده باشد, مخصوصا همگامی که همان یک زمینه ای که در آن تفاهم برخوردارهستید برای شما اهمیت زیادی داشته باشد و به راحتی آن را با پیوندی عاشقانه و قوی اشتباه بگیرید.

 

8- رابطه ای که در آن نامزد , همسر را از روی سرکشی و عصیان انتخاب می کنید.گاهی افراد کسانی را برای ازدواج انتخاب می کنند که خصوصیات شخصیتی آنها متضاد کانل با آنچه که مورد نظروالدینشان می باشد در این صورت این امکان وجود دارد که از رابطه خود به عنوان روشی به منظور سرپیچی وعصیان در مقابل والدین خود استفاده می کنید, نه از آن روکه فرد مناسب را یافته اید.....

 

9- رابطه ای که در آن نامزد, همسر را به عنوان عکس العملی در قبال نامزد. همسر قبلی خود انتخاب کرده اید.در این رابطه شما فردی را انتخاب می کنید که در او فقط به دنبال آن دسته از ویژگی هایی هستید که رابطه قبلی تان فاقد آنها بوده است.

 

10- رابطه ای که در آن نامزد , همسرتان از نظر روحی و عاطفی در دسترس شما نیست.این نوع رابطه روابطی را در بر می گیرد که نامزد , همسر از نظر عاطفی و روانی با کسی دیگر درگیر است و به طور کامل نتوانسته است درگیری عاطفی خود را با شخصی سوم حل کند

 
Akbar Balinparast بازدید : 125 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

علت برخي رفتارهاي متفاوت مردان و زنان ساختار متفاوت مغز آنهاست .حتما گاهي از خود پرسيده‌ايد كه چه چيز باعث مي‌شود تا زنان بخواهند مرتب درباره وقايع زندگي روزمره‌شان با همه صحبت كنند، در حالي كه مردان عمدتا در اين مورد درون‌گرا هستند و حال و حوصله صحبت در مورد اتفاقات زندگي روزمره‌شان را ندارند؟ چرا مردان عمدتا وقت آزاد خود را صرف كار كردن با كامپيوتر و يا خواندن مجلات ورزشي مي‌كنند در حالي كه زنان بيشتر ترجيح مي‌دهند به اخبار رسيده از اين و آن بپردازند و يا سعي كنند روابطشان با ديگران برازنده و معقول به‌نظر برسد؟ چرا مردان و زنان از روابطشان با يكديگر چيزهاي متفاوتي را طلب مي‌كنند؟ شايد علت، تفاوت‌هاي بنيادين در مغز مردان و زنان باشد.

 

در بررسي نمونه‌اي از تفاوت‌هاي رفتاري، محققان دانشگاه باث‌ متوجه شدند احساس درد در زنان و مردان متفاوت است. مردان در مواجهه با درد بيشتر به اين فكر مي‌كنند كه چگونه از شر آن در كوتاه‌ترين زمان ممكن خلاص شوند اما در مقابل، زنان بيشتر درگير پاسخ احساسي‌شان نسبت به آسيب هستند كه اين خود ممكن است باعث شود تا آنها درد را شديدتر احساس كنند.

 

مردان در مواجهه با درد بيشتر به اين فكر مي‌كنند كه چگونه از شر آن در كوتاه‌ترين زمان ممكن خلاص شوند اما در مقابل، زنان بيشتر درگير پاسخ احساسي‌شان نسبت به آسيب هستند كه اين خود ممكن است باعث شود تا آنها درد را شديدتر احساس كنند.

 

براي مقابله با ناراحتي ناشي از طلاق نيز تفاوت دو جنس به خوبي مشهود است. زنان توانايي بيشتري براي تطابق با موضوع دارند. در سير تكاملي، زنان بيشتر اهل معاشرت و رفتارهاي اجتماعي هستند، آنها داراي مهارت‌هاي برقراري ارتباط‌اجتماعي هستند كه مردان فاقد آن هستند و اين در حالي كه مردان كمتر قادر به برقراري رابطه اجتماعي مناسب حتي با دوستانشان هستند و در هنگام ناراحتي‌هاي احساسي، به‌جاي مواجهه با مورد ناراحت‌كننده، بيشتر سعي مي‌كنند آن را از هر طريق ممكن و لو اينكه در درون خود بريزند، به حداقل برسانند.

 

شايد يك دليل علمي براي اين موضوع اين باشد كه مغز مردان طوري تنظيم شده كه به‌صورت سيستماتيك و تحليلي عمل كند، در حالي كه مغز زنان بيشتر در مورد احساسات تنظيم شده است. در طي چند سال اول پس از طلاق، زنان روابط بيشتري با دوستانشان برقرار و وقت بيشتري صرف خانواده‌‌شان كردند و به‌دنبال مشاوره‌ها و درمان ناراحتي‌هايشان بودند در حالي كه مردان غالبا به‌دنبال لذت‌هاي موقتي بودند. عمدتا پس از به هم خوردن يك رابطه زناشويي، مردان براي حفظ اعتماد به نفسشان به‌دنبال رابطه جديد هستند به‌جاي آنكه فكر كنند چرا ازدواجشان با شكست مواجه شده است.

 

اول بخونید بعد ازدواج کنید


ابراز احساسات

 

علاوه بر اين، برخلاف عقيده عمومي، در يك رابطه دوطرفه، مردان بيشتر از زنان درگير عشق مي‌شوند از طرف ديگر، زنان بيشتر از طريق برنامه‌ريزي‌شده‌تري عاشق مي‌شوند كه تحت تاثير سير تكاملي‌شان است. آنها بيشتر به‌دنبال شريكي هستند كه مراقب آنها بوده و قادر باشد آنها را هم ازنظر مالي و هم ازنظر عاطفي تامين كند. زنان در رابطه‌شان با طرف مقابل علاوه بر جذابيت‌هاي فيزيكي، به‌دنبال مهرباني و سخاوت نيز هستند. البته دكتر تايس خاطر نشان مي‌كند فشارهايي نيز در اجتماع وجود دارند كه باعث مي‌شوند مردان و زنان به سوي شيوه‌هاي رفتاري برنامه‌ريزي‌شده‌شان هل داده شوند. در اجتماع، مردان بيشتر تشويق مي‌شوند تا احساسات خود را كنترل كرده و تابع آن نباشند. شايد كنترل‌ احساسات در قرون گذشته و به‌ويژه در جنگ‌ها براي مردان خوب بوده باشد، اما در كل كنترل كردن احساسات براي شكل‌دهي يك رابطه زناشويي كار جالب و مفيدي نيست.

 

در سمت مقابل، زنان در اجتماع غالبا به سوي شيوه رفتاري ترغيب مي‌شوند كه در طي آن از زنان بيشتر انتظار مي‌رود ملايم‌‌تر و مهربان‌تر باشند كه اين خود موجب مي‌شود برقراري ارتباط با ساير افراد جامعه برايشان آسان‌تر باشد. البته بايد توجه داشت هيچ زن و مردي تمام خصوصياتي كه محققان در مورد مغز زن و مرد مي‌گويند را ندارد. اغلب مردم مغزهاي متعادلي دارند كه داراي مقادير مساوي از خصوصيات مردانه و زنانه است. اما بايد گفت که برخي خصوصيات در مردان بيشتر است و برخي در زنان.حتي برخي از افراد داراي مغزهايي هستند كه رفتاري خلاف جنس آنها دارد. به‌عنوان مثال، ممكن است در اختلاف زناشويي، مرد آرام و ساكت باشد ولي اين بدان معنا نيست كه وي عصباني شده است، بلكه معناي عمده آن اين است كه مغز آن مرد بهتر مي‌تواند مسئله را درون خود و با آرامش حل و فصل كند. به‌طور مشابه، چنانچه زني براي صحبت‌كردن و مباحثه پافشاري مي‌كند، نبايد فكر كرد علت آن بهره‌برداري از نق‌زدن‌هاي مداوم است، بلكه اين غريزه وي است كه از او مي‌خواهد تا براي برقراري ارتباط و نشان دادن احساسش صحبت كند.

 

هيچ زن و مردي تمام خصوصياتي كه محققان در مورد مغز زن و مرد مي‌گويند را ندارد. اغلب مردم مغزهاي متعادلي دارند كه داراي مقادير مساوي از خصوصيات مردانه و زنانه است. اما بايد گفت که برخي خصوصيات در مردان بيشتر است و برخي در زنان.

 

اگر شما اين تفاوت‌ها را قبل از اينكه موردي پيش بيايد درنظر بگيريد، حتما رابطه راحت‌تر و درك بهتري از طرف مقابل خواهيد داشت و متوجه خواهيد شد كه كار مغزهاي متفاوت زن و مرد به كمك يكديگر كامل مي‌شود. اگر شناخت نياز ها و ويژگي هاي جنس مخالف را پيش از ازدواج تسريع بخشيده و بدانيم که طبيعت رفتاري اين جنس در عموم مواقع مشابه چگونه است مي توان از بسياري از انتظارات و توقعات بي مورد جلو گيري نمود و افراد را در جهت چرايي رفتار ها توجيه کرد . به علاوه زوجين با داشتن اين اطلاعات حتي مي توانند نياز هاي خود را تعديل کنند و در قبال برخي بي توجهي ها سطح انطباق خود را افزايش دهند.

منبع:سايت علمي دانشجويان

Akbar Balinparast بازدید : 186 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

ـ چون هميشه احساس مي کنند جوانند ، حتي وقتي پير مي شوند .

 

ـ چون هر وقت کودکي را مي بينند لبخند مي زنند .

 

ـ چون در همسرداري به گونه اي رفتار مي کنند که ذهن هيچ غريبه اي به آن راه ندارد .

 

 

ـ چون همه ي توان خود را براي داشتن خانه اي زيبا و تميز به کار مي گيرند و هرگز براي کاري که انجام مي دهند توقع تشکر ندارند .

 

ـ چون هر آنچه که در زندگي خصوصي افراد مشهور اتفاق مي افتد را جدي مي گيرند .

 

ـ چون سراغ مسائل غيراخلاقي نمي روند .

 

 

ـ چون نسبت به زجري که براي زيباتر شدن تحمل مي کنند شکايتي نمي کنند . حتي هنگام استفاده از وسايل خطرناک در سالن هاي ورزشي

 

ـ چون آنها ترجيح مي دهند سالاد بخورند .

 

ـ چون فقط عاشق پيش غذاهاي متنوع و رنگارنگ هستند .

 

 

ـ چون براي حل مشکلات ، روشهاي خاص خودشان را دارند ؛ روش هايي که ما هرگز درک نمي کنيم و همين ما را ديوانه مي کند .

 

ـ چون دقيقاً وقتي ديگر خيلي دوستمان ندارند ، با ترحم به ما مي گويند : " دوستت دارم " ؛ تا ما متوجه بي علاقگي آنها نشويم .

 

ـ چون وقتي مي خواهند در مورد ظاهرشان چيزي بپرسند ترجيح مي دهند اين سوال را از خانمي بپرسند و خلاصه با اين مدل سوالات ما را عذاب نمي دهند .

 

 

ـ چون گاهي از چيزهايي شکايت مي کنند که ما هم آن را احساس مي کنيم مثل سرما يا دردهاي رماتيسمي ، به اين ترتيب ما مي فهميم که آنها هم مثل ما آدم هستند !

 

ـ چون داستان هاي عاشقانه مي نويسند .

 

ـ چون ساعتها وقت خود را با فکر کردن در مورد اينکه چگونه مي توانند با ديگران سر صحبت را باز کنند ، تلف نمي کنند .

 

ـ چون در حالي که ارتش ما به کشورهاي ديگر حمله مي کند ، آنها هم محکم و بي منطق مي جنگند و سعي مي کنند همه ي سوسکهاي دنيا را تا آخرين دانه نابود کنند .

منبع:مجله خانواده شاد شماره 39

Akbar Balinparast بازدید : 93 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

دوستان عزیز، ما سعی داریم طی چند مقاله شما دختر و پسر های جوان را با مهارت ها و اصول پیش از ازدواج و مراسم خواستگاری آشنا کنیم. بنابراین با ما همراه باشید.

 


مهارت در خود آگاهی:


  خود آگاهی موجب شناخت نیازهای افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود . و همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر می كند. خود آگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان آسانتر ساخته ، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایتمندی را رونق می بخشد . خود آگاهی تضمین كننده استحكام وجودی فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و مرد در رویارویی با مشكلات و حل مناسب آن هاست. خود آگاهی شناخت احساسات، اهداف و برنامه های زندگی ، تفریحات و سرگرمی ها ، توانایی ها ، ضعف ها، ارزشها ، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب ، علائق، آرزوها، و استعدادها را به دنبال دارد. كشف و درك شناخت و مهارتها و توانایی های خود به این دلیل مهم است كه: فرد قبل از ازدواج بداند چه هدفی دارد و براساس هدف اصلی زندگی اش برنامه ریزی كند.

 

آگاهی از خود و خصوصیات خویش به انسان كمك می كند با توانایی ها ، ضعفها ، و سایر خصوصیات خود آشنا شود . و همچنین در صورت برخورد با مشكلات طرف مقابل و تشكیل زندگی مشترك بهتر و عمیق تر با مسائل روبرو شود.

 


شناخت تفاوتهای زن ومرد :

 

تفاوتهای میان زن ومرد تفاوتهای عمده ای است . برخی از این تفاوتها ریشه در عوامل فیزیولوژیكی و زیستی و بعضی نشأت گرفته از عوامل اجتماعی و فرهنگی دارد و باید در ازدواج و زندگی مشترك به آن توجه كرد. ازجمله:

 

برای مردان استقلال اهمیت بسیاری دارد: آنها می خواهند در مورد مسائل مالی، معاملات و سایر موارد مشابه مستقل باشند . مخالفت و عدم توجه افراد به این نكته می تواند مشكلات و موانعی را در زندگی مشترك ایجاد كند زیرا مرد تصور می كند كه به استقلالش لطمه خورده است.

 

زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند: چنانچه زنی حس كند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته به شدت آزرده شده و واكنش های شدید عاطفی نشان می دهد.

 

مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است: با مراجعه به فرهنگ های مختلف در جوامع گوناگون خواهیم دید كه مردها به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده اند . البته ، این مسئله را باید جدا از تبعیض جنسی میان زن ومرد به حساب آورد. در خانواده هایی كه زن بدون نظر خواهی و مشورت همسرش درباره ی مسائل خانوادگی تصمیمی اتخاذ می كند با این كه قدرت اول خانواده است ، مشكلات زیادی مشاهده می شود. البته این كه مردها قدرت اول خانواده باشند به این معنا نیست كه مرد همانند یك دیكتاتور عمل كند بلكه منظور نقش مدیریتی است.

 

صحبت كردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است: زنان با دور هم جمع شدن و حرف زدن بسیاری از نگرانی ها و اضطراب ها و ناراحتی های خود را تخلیه می كنند و تمایل به ارتباطات اجتماعی در زنان بیشتر از مردان است . چنانچه درك و آگاهی زن و مرد به این خصوصیات ضعیف باشد، مطمئاٌ آنها را دچار سوء تفاهم های جدی در زندگی مشترك می كند.

 

نگاه مردان به مسائل كلی تر است : مردها معمولاٌ وارد جزئیات و نكات ظریف نمی شوند در حالی كه زنها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات توجه زیادی دارند و این خصوصیت زن و مرد باعث می شود ، كه زن تصور كند كه مرد درباره بسیاری از مسائل بی دقت است و مرد نیز تصور كند كه همسرش فردی حساس و ریز بین است.

 

زن ها عاطفی تر از مردها هستند: تفاوت عمده بین زن ومرد عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است كه زنها از مردها دارند. مثلاٌ زنی كه همواره تاریخ دقیق روز ازدواج ، تاریخ تولد و مانند آن را به یاد دارد وقتی با شوهری روبرو می شود كه نسبت به این مسائل بی اعتنا است نخستین احساسش این است همسرش نسبت به او بی علاقه است و ادامه چنین تفكرات منفی در مدت زمان اندك موجب سوء تفاهم و دلسردی از زندگی مشترك می شود. لذا آگاهی از این نكات ضمن آنكه از ناراحتی های بسیار زیادی جلوگیری می كند. احساس توانایی و مهارت زندگی مشترك را در شخص رشد می دهد.

 

مهارت در همدلی با افراد: همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با افراد كمك می كند.گاهی افراد به اشتباه تصور می كنند تفاهم به این معنی است: كه با فرد مقابل كاملاٌ هم فكر و هم عقیده باشیم در حالی كه چنین تصوری از پایه اشتباه است ، زیرا هیچ گاه نمی توان دو نفر را یافت كه شبیه هم باشند.

اختلاف در دیدگاهها، علائق ها ،آرزوها، سلیقه ها ، امری طبیعی و عادی است.

 

پیش نیاز های خواستگاری

 

اصول مهارت همدلی:

 

به صحبت های دیگران خوب گوش كنید .

با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید.

به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.

خود را به جای طرف مقابل بگذارید. 5- در همدلی با طرف مقابل از جمله های قاطع استفاده نكنید.

 


مهارت تصمیم گیری:

 

انسانها در صورت های مختلفی تصمیم می گیرند. خواه این تصمیم معامله ای یا اشتغال به كاری یا ازدواج باشد.

 

 

اصول تصمیم گیری عقلانی

 

تصمیم گیری عقلانی دارای اصول و مهارت هایی به ترتیب زیر است:

مواجه شدن با یک تصمیم: زمانی كه فرد متوجه می شود باید تصمیم بگیرد روی آن تمركز کرده و ضمن روشن كردن تصمیم اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری می كند.


ارزیابی پیامدهای پیش بینی شده انتخاب: فرد پیامد های متفاوت انتخاب ها را مورد بررسی و ارزیابی می دهد تا معقول ترین آنها را انتخاب كند.

 

تعهد به تصمیم: نسبت به تصمیمی كه گرفته می شود باید پایبند بود و به آن اعتقاد داشت.

 

برنامه ریزی برای انجام تصمیم: حتی تصمیم عقلانی نیز نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد.

 

اجرا یا انجام تصمیم: در این مرحله فرد به صورت عملی وارد مراحل اجرای برنامه خودش می شود.

 

ارزیابی پیامد های واقعی اجرا یا انجام تصمیم: فرد به بررسی و ارزیابی تصمیمی می پردازد كه یا ناموفق بوده یا موفقیت كاملی را به دست نیاورده است . در اینجا فرد مراحلی را كه پشت سر گذاشته مورد بررسی قرار می دهد.

منبع: خانواده مطهر

Akbar Balinparast بازدید : 171 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

زمین و آسمان جاده می شود و "فاصله ها " شروع می شود . انگار عالم و آدم با سرعت هرچه تمام تر حركت می كنند تا به چیزی برسند ، به كسی شاید ، به محلی امن ، به راهی هموارتر ، اما هرچه می رویم ، فاصله مان كم تر می شود ؛ عمر را می گویم كه مثل یك نخ نامرئی هر روز كوچكتر می شود و فاصله ی ما را به آخر خط ، كمتر می كند . اما دلیلی دارد این عمر، كه مثل باد می رود و امان نمی دهد :حكمت این عمر بی بازگشت ، همان است كه مولایمان فرمود : امتحان ریشه ها ، نه لرزاندن شاخه ها .

 

"فاصله ها " ، در سیر داستانی خود ابعاد مختلفی را مد نظرقرار داده بود كه می توان گفت صرف نظر از برخی كاستی ها ، توانسته بود به خوبی از عهده ی سرانجام شان برآید . مثل : فساد های فرهنگی - اجتماعی ، دوستی ها و رابطه های دختران و پسران قبل از ازدواج ، گسست نسلی ، فساد اقتصادی ، مباحث خانوادگی وازدواج های دوم و غیره .

 

ما در بخش خانواده ، قصد داریم از میان این همه بحث و نقلی كه مصداق روشن خانواده های ایرانی شده بود و سوژه ی بگومگوهای پسران و پدران و غیره ، فقط به یك مورد اساسی ؛ كه این سریال قصد ترویج آن را داشت اشاره می كنیم :



روابط دختر و پسر قبل از ازدواج و تعدیل خواستگاری های سنتی

 

"فاصله ها " برای اولین بار از آشنایی ها و رابطه های قبل از ازدواج جوانان درخانواده های مذهبی می گوید كه می تواند خالی از اشكال باشد و به بیراه سوق پیدا نكند ؛ كه تنها عامل آن را وجود محوریت خانواده و اهمیت بالای آن جلوه داده بود .

 

"علی صبوری " و"ریحانه" در دانشگاه با هم صحبت می كنند . از خواسته ها و امیال شان می گویند . از زندگی مشترك و آینده ای كه قرار است با هم بسازند . از خودشان می گویند و خانواده هایشان .این امر با توجه به عوامل زیر امری مثبت و بی اشكال در این سریال نشان داده شده است:

 

- در ابتدای این رابطه ، علی از پدر ریحانه یعنی رضا كریمی اجازه می خواهد كه در صورت تمایل با دخترش در دانشگاه صحبت كند . یعنی خانواده ها در جرقه ی ابتدائی این رابطه كاملا در جریان امور و اتفاقات قرار دارند و اوضاع را بررسی می كنند .

 

- رضا كریمی آن قدر به دختر جوان خود نزدیك است كه ریحانه بی هیچ هراس و ترس از سركوب شدن ، نامه ی علی را در جمع خانواده می خواند و با والدین آگاه و باتجربه اش در رابطه با تصمیمش مشورت می كند .

 

- قصد علی و ریحانه از این رابطه ، ازدواج است و برای شناخت بیشتر با هم صحبت میكنند .

 

- خانواده ها از سوابق و گذشته ی یكدیگر باخبر هستند و به ظاهر، چیزی برای پنهان كردن وجود ندارد .

 

این چه اشكالی دارد ؟ وقتی خانواده ها كاملا در جریان امور قرار دارند ، وقتی یك پدر، از تربیت صحیح دخترش مطمئن است و می داند در مسیر بزرگ شدن او از تعصب ، عقده ، افراط و تفریط استفاده نكرده است ، وقتی مذهب و اعتقادات دینی را برای دخترش درونی كرده و از عدم لرزش مجنون وار و بی منطقش مطمئن است ، چه اشكالی دارد كه دخترش ، پاره ی جانش ، همه ی هستی اش ، در مكانی عمومی ، با پسری كه او را می شناسد و پدرش را می شناسد و تا به حال برایش فردی موجه بوده است ، برای ازدواج ، نه هوس رانی و گذران وقت ، صحبت كند ؛ و رابطه داشته باشد ؟

 

فاصله ها وخواستگاری سنتی

 

رضا به بچه هایش قدرت "نه" گفتن در اجتماع را یاد داده است . رضا به زبان و حال و قال جوان هایش نزدیك است . رضا متعصب نیست . رضا مثل اكثر آدم های امروزی ، آدمی نیست كه توقع "خوب بودن" از بچه هایش داشته باشد ولی خود ، به هزار توجیه عقلی و نقلی و شرعی ، خطا نماید.

 

ریحانه در خانواده ای بزرگ شده است كه چیزی برای پنهان كردن وجود ندارد ؛ چون در مقابل نیاز های طبیعی اش با مخالفت های بی جای والدینش روبرو نشده است . هرچه بوده ، منطق بوده و صداقت . اهالی خانه ی "رضا كریمی" به خاطر وجود پدری كه هم مذهبی است ، وهم فكری روشن و شفاف دارد ، هیچ گاه به خطا نمی روند . رضا به بچه هایش قدرت "نه" گفتن در اجتماع را یاد داده است . رضا به زبان و حال و قال جوان هایش نزدیك است . رضا متعصب نیست . رضا مثل اكثر آدم های امروزی ، آدمی نیست كه توقع "خوب بودن" از بچه هایش داشته باشد ولی خود ، به هزار توجیه عقلی و نقلی و شرعی ، خطا نماید و سعی كند با هزار كلاه و كاسه و نمد ، خطایش را بپوشاند ؛ كه پوشیده نمی شود و رسوا می كند و آبرو به جا نمی گذارد .

 

شاید بگوئید این حالت ، خوش بینانه ترین حالت است . اینكه : خانواده ها ، آشنای قدیمی از آب در می آیند و اصالت هر دو خانواده كاملا عیان است و "علی "ظاهرا و باطنا آدم خوبی است و غیره . حالا اگر غیر از این حالات هم اتفاق می افتاد فكر می كنید چطور می شد ؟ مثلا علی صبوری ظاهری مذهبی و متدین داشت، اما باطنی هرزه و هوس آلود . در این حالت چه بلای عجیب و غریبی قرار بود سر "ریحانه " بیاید ؛ وقتی "رضا كریمی" مثل كوه پشت سر دخترش ایستاده ؟ مثلا چه اتفاق غیرقابل بازگشتی خواهد افتاد وقتی "ریحانه" تا حدی فرق "خوبی " و بدی را از پدرش یاد گرفته ومی داند نباید دم به تله ی هوس زودگذر قبل از ازدواج داد ؟

 

چرا با تعصب كور، دست و پای جوان را می بندیم و از او می خواهیم پرواز كند ؟ چرا به خودمان زحمت نمی دهیم مثل یك سایه ی نامرئی همیشه و همیشه همراه جوان خود باشیم ، تا به دام گناه و بیچارگی نیفتد ؟ چرا دوست داریم یله و بی خیال در خانه مان بنشینیم و ذهن جوان مان را مدام با : "نكن" ، "نرو " ، "این بده " و " اون خوبه" و غیره بمباران كنیم و انتظار داشته باشیم سالم بماند و خطا نكند ؟

 

چه بخواهیم چه نخواهیم ، چه خوشمان بیاید ، چه بدمان ، این امر در میان جوانان - چه مذهبی ،چه غیره - دارد اتفاق می افتد ؛ كه دلشان بخواهد شریك زندگی شان را خود انتخاب كنند . افراد زیاد و رو به گسترشی هستند ، جوانانی كه دیگر تن به خواستگاری های سنتی نمی دهند . برای برخی جوانان امروز قابل هضم نیست كسی را كه تا به حال ندیده و نمی شناخته ، حالا با چند جلسه صحبت و مراسم سنتی دید و بازدید ، به عنوان سرنوشت ساز ترین فرد در زندگی اش قبول كند . مثال های زیادی از جوانان مذهبی در تمام خانواده ها وجود دارد كه اینگونه ازدواج كرده اند و موفق هم بوده اند . البته با تاكید بسیار بسیار بر اصل مهم و خطیر "محوریت خانواده" . خانواده باید از سیر تا پیاز این رابطه ها را بداند و جوان را یاری نماید . نه همراهی متعصابه ، نه اعطای آزادی بی قید و شرط .

 

خانواده ، ازابتدای تولد فرزند ، باید آن را به گونه ای تربیت كند كه اگر روزی جوان رعنایش ، خواست مستقل شود و خودش انتخاب كند ، دست و دل والدین از ناشی بودن و حماقت او نلرزد . پدر و مادر، باید قبل از رسیدن فرزندان به سن ازدواج ، تمام آگاهی های لازم را به جوانشان - با زبانی نرم و موثر ، نه نصیحت گونه و تحكم آمیز - آموزش دهند .

 

شاید جوانی از طریق همین خواستگاری های سنتی همسر آینده ی خود را پیدا كند و بسیار هم خوشبخت گردد ، شاید هم جوانی از طریق آشنایی های قبل از ازدواج اقدام به ازدواج كند و نتیجه ی خوبی برایش حاصل نشود .

 

البته نباید این حكم را برای تمام جوانان صادر كرد . شاید جوانی از طریق همین خواستگاری های سنتی همسر آینده ی خود را پیدا كند و بسیار هم خوشبخت گردد ، شاید هم جوانی از طریق آشنایی های قبل از ازدواج اقدام به ازدواج كند و نتیجه ی خوبی برایش حاصل نشود . هیچ حكم قطعی برای هیچ جوانی وجود ندارد . هزاران مسیر و هزاران سرنوشت برای تمام جوانان عالم وجود دارد . مهم این است كه بدانیم چگونه از فرصت ها استفاده كنیم و گزینه ی مناسب را از راه درست ، در زندگی مان تیك بزنیم . مهم این است كه متعصبانه با برخی روش ها برخورد نكنیم و راه درست را از بیراهه تشخیص دهیم .

Akbar Balinparast بازدید : 133 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

● ۱۲نکته دختر خانم ها ی مجرد باید بدانند!

 

۱۲ مورد وجود دارد که دختر خانم ها را در همان شروع انتخاب و تصمیم گیری برای ازدواج به اشتباه می اندازد. به عبارت دیگر، باید برای انتخاب شوهر مناسب از این ۱۲ خطا دوری کنید:

 

۱) تهیه یک فهرست بلند بالا از خصوصیات همسر مورد نظر با تمام جزئیات و ریزه کاری ها اشتباه است. درست است که باید فردی را انتخاب کنید که خصوصیات او به نظرات شما شبیه تر باشد اما اگر زیاده از حد محافظه کارانه عمل کنید و تمام زیر و بم او را مورد قضاوت قرار دهید، بالاخره مواردی پیش می آید که با فهرست شما همخوانی ندارد و همین موضوع باعث می شود به دلیل مسائل جزئی، فرد مورد نظر را قبول نکنید.

 

۲) اگر تا یک سنی ازدواج نکرده اید و حالا فکر می کنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذره بین قرار داده اند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یک خواستگار بله می گویید، اشتباه می کنید.

 

۳) مقایسه همیشه کار را خراب می کند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی که اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته اند، مقایسه کنید، مطمئنا نمی توانید تصمیم درستی بگیرید.

 

 

۴) اگر از آن دسته آدم هایی هستید که دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیده اید، اشتباه می کنید. اگر به هر دلیل موقعیت هایی را در گذشته از دست داده اید، دیگر به آن فکر نکنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده کنید.

 

۵) بعضی ها به خودشان اجازه نمی دهند کسی را دوست داشته باشند و این مسا‡له برایشان مشکل ایجاد می کند. مثلا ممکن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث بی منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتکب شده اید.

 

۶) گاهی بعضی دختر خانم ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فکر می کنند پر از اشکال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی گیرند، در حالی که اگر به نکات مثبت خودشان توجه کنند، از خیلی ها بهتر به نظر می رسند.

 

 

۷) در مواردی، دختر خانم ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمی افتد، فورا دلسرد شده، عقب می کشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یک رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یک پرچم قرمز بزرگ نگه داشته اید. با این کار واقع بینی را کنار گذاشته اید، در حالی که دنیای ما کاملا واقعی است.

 

۸) مرد ایده آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده آل فیلم ها کاملا فرق می کند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم ها تعلق دارند.

 

۹) گاهی دخترها سراغ فردی می روند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یک دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یک خصوصیت نمی توان زندگی کرد.

 

 

۱۰) تمرکز روی نکات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما وجود داشته، آنها را کنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.

 

۱۱) بعضی دختر خانم ها که تحصیل و شغل مناسبی دارند، فکر می کنند به دلیل رفع نیاز مالی می توانند از موضع بالا صحبت کنند و به کمک یک مرد احتیاج ندارند. این دختر خانم ها با این طرز تفکر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد می کنند و نمی توانند درست انتخاب کنند، چون مدام دیگران را از خود می رنجانند.

 

۱۲) ایثار و فداکاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فکر کردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است که بعضی دخترها مرتکب می شوند. اگر به هر دلیل بار مسوولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی تان فکر کنید و موقعیت ها را از دست ندهید.

Akbar Balinparast بازدید : 210 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

شاید خیلی از جوانان یکی از دلایل تن ندادن به مسوولیت های زندگی مشترک را هزینه های سرسام آور مراسم شروع این زندگی بدانند؛ هزینه های عقد و عروسی و... که در سال های اخیر به طور غیرعادی تغییر کرده و از مراسم جشن ساده ای که برای شروع یک زندگی می گرفتند به مراسم های بسیار مجلل و پر زرق و برق و با نیت چشم و هم چشمی تبدیل شده است که در اکثر موارد عروس و داماد باید تا سالیان سال هزینه این تجملات و چشم و هم چشمی ها را به صورت وام و قسط بپردازند.

 

این در شرایطی است که بعضی از افراد حتی توانایی برگزاری یک مهمانی ساده برای شروع زندگیشان را ندارند. می توان از هزینه های غیرضروری این مراسم کم کرد و با شرایط بسیار مناسب به صورتی که به جوانان و خانواده های آنها به واسطه هزینه های آن فشاری وارد نشود زندگی مشترک را شروع کرد.

 

به همین منظور موسسه خیریه ای با هدف کمک به جوانان برای شروع زندگی در سال ۱۳۸۴ تاسیس شده است و به گفته خودشان با رویکرد مهرورزی و عدالت محوری و کمک به تحقق اصل دهم قانون اساسی که ازدواج آسان برای جوانان است، شروع به کار کرده و تاکنون بیش از ۳۵۰هزار عروسی در تهران، کرج و شهرری برگزار کرده است.

 

شاید خیلی عجیب باشد که این موسسه با هزینه ۳۰۰هزارتومان و آن هم اگر کسی مایل باشد به صورت اقساط بدون بهره مراسم عروسی را با ۱۰۰ مهمان برگزار می کند و به ازای هر مهمان اضافه بر این تعداد ۱۵۰۰ تومان دریافت می کند. این هزینه شامل خدمات عقد محضری، کارت عروسی، آرایش و لباس عروس، شیک ترین ماشین عروس به همراه گل آرایی، عکاسی و فیلمبرداری، هزینه ورودی تالار و پارکینگ، میوه و شیرینی می باشد.

 

ازدواج

 

عملکرد این موسسه به این صورت است که نقش برنامه ریز و هماهنگی امور اجرایی را بر عهده دارد و با بستن تفاهم نامه همکاری با بیش از ۱۰۰ تالار پذیرایی و آرایشگاه زنانه و شیرینی فروشی و... و البته با خیرین این اصناف که حاضرند با کمترین هزینه ممکن خدماتشان را در اختیار این موسسه بگذارند، به عروس و داماد ها این امکان را می دهند که از سلیقه خود برای برگزاری مراسمشان استفاده کنند.

 

همچنین خیرینی هستند که ماشین های مدل بالای خودشان را از طریق این موسسه چند شب در ماه به استفاده عروس و داماد ها اختصاص می دهند. جالب اینجاست که در این موسسه به روی همه باز است و هیچ محدودیتی برای هیچکس وجود ندارد.

 

حتی اگر کسی توان مالی برای برگزاری یک عروسی شیک و مجلل را هم داشته باشد، اما بخواهد با کمترین هزینه آن را برگزار کند موسسه با هدف ترویج ازدواج آسان این کار را برای او انجام می دهد و شاید حتی والدین عروس و داماد هم متوجه وجود موسسه در پس این مراسم باشکوه نشوند و این، به دلیل شعار آنها مبنی بر حفظ کرامت انسان هاست.

منبع:روزنامه جام جم

Akbar Balinparast بازدید : 111 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

اگر میخواهید به عنوان واسطه دوستانتان را برای ازدواج معرفی کنید بخوانید!برخی از افراد واسطه های خوبی برای ازدواج نیستند . تنها روشی که می شناسند معرفی دخترها و پسرها است .

 

 

چگونه دوستی های پایدار داشته باشید؟

 

برخی از افراد واسطه های خوبی برای ازدواج نیستند . تنها روشی که می شناسند " معرفی دخترها و پسرها است " . اما اینکار مثل جشن تکلیف کاری است پسندیده و خیر. این روشها را دنبال کنید تا به اجر اخروی برسید .

 

 

با نظر خودتان دیگران به هم وصل نکنید :

 

یکی از کلیدهای موفقیت در دوستی افراد این است که آنچه را می خواهند در اختیارشان قرار دهیم نه آن چیزی که ما فکر می کنیم آنها می خواهند.

 

 

اگر دوست شما پسر است با این سؤال شروع کنید :

 

اگر می خواستی با یکی از ستاره های سینما ازدواج کنی ،‌ کدامشان را انتخاب می کردی؟ این مربوط به مسائل فیزیکی او می شود اما متأسفم چون این همان چیزی است که مردها همیشه قبل از هرچیز می خواهند بدانند . اگر موهای بور و مجعد با چشمان آبی دوست دارند سعی نکنید با او در مورد یک فرد سبزه و مو مشکی صحبت کنید . چون در این صورت هر دوی آنها هر کاری بکنند فقط برای تفریح است .

دو مطلب برای من کافی است : اینکه اگر آنها هر دو در یک مسیر حرکت می کنند شما کارتان را درست انجام داده اید . این علایق مشترک است که مانند چسب روابط بین انسانها را برا ی مدتی طولانی حفظ می کند و نه جنسیت آنها .

 

ازدواج


ارتباط را ایجاد کنید :

 

اگر در نظر دارید که خانم و آقایی را به یک میهمانی به منظور آشنایی آنها دعوت کنید ، درباره ی آن بیشتر فکر کنید . اگر آن مرد تمام شب را صرف صحبت کردن با میزبانی که متأهل است بکند و دختر مجردی که برای او در نظر گرفته اید را نادیده بگیرید ،‌چه ؟ آنها نیاز به یک فضایی دارند که خودشان بتوانند با یکدیگر دوست بشوند البته اگر فرصتی برای آنها به وجود بیاید و بهترین فرصت به نظر من موقعیت شام است . نوشیدنی شروع توجه آنها به یکدیگر است که قهوه می تواند مورد خوب و کم هزینه ای برای شما باشد و ناهار می تواند موقعیت مصاحبه را برای آنها فراهم کند و شام فضایی عاشقانه . مهم نیست که او پول داشته باشد یا نه و باید او را به باغ زیتون ببرد . فقط مراقب باشید که حتماً او را بیرون ببرد .



همه را باهم جمع کنید :

 

یکی از استثنائی ترین روشهایی که من به آن معتقدم ، برگزاری یک مهمانی مختلط است . تمام کسانی که دعوت می کنید در یک جمع دوستانه باشند . هر کدام از آنها بهترین رفتار و منش را از خودشان نشان می دهند.

 


از نظر آنها دور شوید :

 

اگر دوستان شما همدیگر را برای دوستی انتخاب کردند ،‌ مزاحم آنها نشوید . شما فقط یک بار می توانید با آنها تماس بگیرید و واسطه ای برای آنها باشید اما بعد از آن کاری با آنها نداشته باشید .

 


هندی ها یک ضرب المثل معروف دارند که می گوید :

 

اجازه بدهید خودشان همدیگر را بشناسند . اطلاعات زیاد باعث می شود که آنها در ایجاد ارتباط خوب با یکدیگر بلنگند . او خودش بالاخره می فهمد که پدر و مادر آن دختر از هم جدا شده اند یا اینکه رنگ بور موهایش مال خودش نیست اما بگذارید این اطلاعات از طرف شما به آنها داده نشود . ‌

منبع:www.findfa.com

Akbar Balinparast بازدید : 137 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)


1- هماهنگی با شوهر:

 

برای حفظ هر نظامی هماهنگی ضروری است. بنابراین چنانچه زن با شوهر هماهنگی نداشته باشد و از او تبعیت ننماید ، نظام خانواده به هم خواهد خورد. بدیهی است هماهنگی زن با شوهر در اموری است كه خارج از منطق و وظیفه نباشد ، و متقابلاً شوهر نیز باید در این هماهنگی، مقابله به مثل نماید.

 


2- تمكین و تأمین نیاز جنسی :

 

یكی از انگیزه های مهم در ازدواج نیاز جنسی است كه ضرورت دارد طرفین در ارضای این نیاز اقدام كنند.3- زینت و آرایش برای شوهر :زن باید برای جلب توجه شوهر به نظافت و آرایش خود برسد و لباس آراسته بپوشد. انجام این امر به قدری مهم است كه در بعضی از موارد به از هم پاشیدگی اساس خانواده می انجامد. در اینجا لازم به یادآوری است كه هیچ شوهری از زنی كه برای دیگران خودآرایی و خودنمایی كند، خوشش نمی آید.

 


4- داشتن پوشش مناسب

 

: زنان باید بدن خود را از نامحرم بپوشانند. یكی از عللی كه در غرب بنیان خانواده را سست كرده و از هم گسیخته ، خودنمایی زنان با بدن های عریان است. مردان ایرانی ،حتی افراد بی بند و بار و به اصطلاح متجدد، زنی را كه با اندام بدون پوشش و لباس های كوتاه و تنگ در برابر نامحرم ظاهر شود، برای همسری نمی پسندند.

 

 

5- داشتن جمال و كمال :

 

زن باید از نظر فیزیكی سالم ، و از نظر زیبایی مورد پسند همسرش قرار گیرد. همسر زیبا و سالم با داشتن خصوصیات خلقی مناسب و سایر شایستگی ها، نعمتی است كه مافوق آن متصور نیست.6- اصالت خانوادگی : چونوراثت و تربیت اساس رفتار انسان را تشكیل می دهد ، بنابراین منظور از اصالت خانوادگی آن است كه دختر در خانواده ای مؤمن و با فرهنگ تربیت شده و از نظر وراثت نیز زمینه داشته باشد ؛ در این صورت متخلق به اخلاق حسنه خواهد بود.

 


7- عاقل و خردمند :

 

زنی كه یك عمر با مردی مصاحبت دارد، باید باهوش و خردمند باشد. عقل و خرد از ویژگی های زن شایسته است.امیرالمومنین علی (ع) فرمود: از ازدواج با زنی كه كم خرد است خودداری كنید. زیرا مصاحبت او گرفتاری سختی است و فرزندان او ضایع و مهمل خواهند بود.در توضیح این مطلب باید گفت چون وراثت در میزان هوش مؤثر است بنابراین احتمال كم هوشی در كودكان با والدین كودن و كم هوش زیادتر است. وانگهی زن بی سواد یا كم سواد قادر به رفع نیازهای خانوادگی و به ویژه مسائل تربیتی فرزندان نخواهد بود.

 


8- دیانت و تقوی و حسن خلق :

 

همانطور كه دیانت و تقوی و حُسن خلق از معیارهای شوهر شایسته است، برای زن نیز از جمله حسنات و ضوابط شایستگی به شمار می رود.

 

خصوصیات زن شایسته

 

یك همسر مناسب چه خصوصیاتی دارد؟

 

بنابراین از ازدواج با زنی كه واجد ضد ارزش های زیر باشد، باید خودداری كرد:

 

بی بند و بار؛

 

بی حجاب؛

 

بد اخلاق و عبوس؛

 

بی عفت؛

 

سفیه و ناهنجار؛

 

خودپسند و از خود راضی؛

 

كینه توز؛

 

لجباز و ناسازگار؛

 

بد زبان و درشت گفتار.

منبع : کتاب مشاوره در آستانه ازدواج    - تالیف سید مهدی حسینی بیرجندی

Akbar Balinparast بازدید : 170 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.


اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.


دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.


هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.


رفتار آرامتر همیشه بهتر است.


قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.


اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.


یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.


پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.


هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.


تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.


از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.


برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.


اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.


هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.


شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.


هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.


او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.


اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.


هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید.


اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.


مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.


همه مردها بد نیستند.


نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.


بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.


هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.


شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.


کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.


هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.


این مطالب را برای بقیه خانم ها هم مطرح کنید.


بااینکار لبخند به لبان بعضی ها می آورید، بعضی ها را درمورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی های دیگر را هم آماده می کنید.

 

می گویند یک دقیقه طول می کشد که یک فرد خاص را پیدا کنید، یک ساعت طول می کشد که او را تحسین کنید، یک روز تا دوستش بدارید و یک عمر تا فراموشش کنید.

بدست محمد در دسته اموزشی، زنان، نکات زندگی

 

Akbar Balinparast بازدید : 183 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

خواستگاری مقوله ای است که حکایتی دیرینه دارد. در زمان های قبل وقتی صحبت از خواستگاری می شد خاطره سرخ شدن گونه های دختر خانم و لرزان شدن پاهای آقاپسر زنده می شد و در بسیاری اوقات هم شرم و حیا مانع از برقراری یک ارتباط مفید و سودمند برای شناخت از یکدیگر بود. البته نه اینکه بگوییم امروز دیگر حیا و خجالت کاملاً از جوانان ایران زمین نقش بربسته، نه.

 

هنوز هم بسیارند خانواده هایی که حتی مجال یک جلسه صحبت دونفره را به دختر و پسر نمی دهند و این فرصت را ترجیح می دهند به بعد از عقد موکول کنند. گاهی هم وقتی از طرف دختر یا پسر بیان می شود که علاقه ای به گزینه مورد نظر ندارند مورد توبیخ قرار گرفته و وعده داده می شود که همه این مسائل پس از جاری شدن خطبه عقد حل می شود. این نوع عقاید سنتی و بی اساس در جای خود، اما عده ای نیز در میان هستند که قصد دارند روالی صحیح و علمی را پیاده کنند، اما آگاهی اندکی داشته و نیاز به کمک و راهنمایی دارند. قصد ما این است که شما را تنها نگذاریم و فوت و فن خواستگاری اصولی را مطرح کنیم.

 


مواد لازم برای تهیه یک خواستگاری اصولی

یک آقا پسر سربزیر و پاکدامن * یک عدد دختر خانم نجیب و باحیا *

یک مادر با کفش های آهنین و اراده راسخ

یک گوشی تلفن آیفون دار برای در جریان گرفتن دختر و پسر از اتفاق های موجود

 

مسلماً لازمه انتخاب این است که از قبل دو نفر یکدیگر را برای شناخت و آشنایی بیشتر کاندیدا کنند. لذا گام اول آن است که این دو شخص توسط یک معرف به یکدیگر معرفی شوند و با به دلیل اشتراکاتی در محیط کار یا دانشگاه یا ... یکدیگر را به لحاظ ظاهر امر برای این موضوع مناسب ببینند. اما وجوه اشتراک در زمینه های مختلف به این معنا نیست که تمام آشنایی ها و صحبت ها و ارزیابی ها نیز در همان مکان صورت گیرد و فقط جهت برپایی مراسم نامزدی پدر و مادرها در جریان قرار بگیرند!!!!


آنها باید و باید خود را چنان ظاهر کنند که به طور واقعی هستند. از کرایه مبل و فرش و ظروف و لباس تا پنهان کردن عینک و قرض گرفتن یک لباس شیک و موقر و چیدن میوه های اشرافی و پذیرایی های آن چنانی و بردن شخصی برای جانشینی داماد جهت ارائه نظرات خانواده و ... همه و همه می تواند حقایق را پشت پرده نگه دارد و دختر و پسر را از یک انتخاب واقع بینانه و اصولی دور نگه دارد.

 

خواستگاری

 

آشنایی خارج از منزل و یا معرفی از طرف یک معرف صرفا در این حد ضروری است که طرفین احساس کنند به جهت مجموعه ای از خصوصیات ارزش آن را دارد که شناخت بیشتری را از طرف مقابل پیدا کنند و این شناخت با کمک ابزارهایی مثل اظهارنظر والدین، معاشرت های خانوادگی، آشنایی والدین و البته در اولویت همه اینها صحبت های طرفینی صورت گیرد.

 

پس از معرفی دختر و پسر به یکدیگر و یا به خانواده های آنها نوبت به ساعتی برای ملاقات خانوادگی می رسد. در این جلسه لازم است هم خانواده ها و هم دختر و پسر، خودشان باشند. منظور از خود بودن، عدم حضور افراد و اقوام نیست بلکه آنها باید و باید خود را چنان ظاهر کنند که به طور واقعی هستند. از کرایه مبل و فرش و ظروف و لباس تا پنهان کردن عینک و قرض گرفتن یک لباس شیک و موقر و چیدن میوه های اشرافی و پذیرایی های آن چنانی و بردن شخصی برای جانشینی داماد جهت ارائه نظرات خانواده و ... همه و همه می تواند حقایق را پشت پرده نگه دارد و دختر و پسر را از یک انتخاب واقع بینانه و اصولی دور نگه دارد.

 

بهتر است هر چه که هستیم با خانواده مقابل روبرو شویم. ضمن آنکه شرایط را برای خانواده مقابل راحت و ساده نیز در نظر بگیریم تا در راحتی کامل بتوانند برانتخابی اساسی و اصولی تمرکز کنند. تجملات بی قید و بند و باید و نبایدهای مرسوم که در برخی خانواده ها وجود دارد فرصت و مجال کافی را برای دقت به مسائل اساسی از افراد می گیرد.

 

لباس رسمی خواستگاری بهتر است لباسی در خور شخصیت بوده، مرتب و مأخوذ به حیا باشد. به عنوان مثال حتی اگر دختری عادت به لباس های نه چندان پوشیده و یا حجاب ناکامل دارد در این مراسم شایسته است که محجوب بوده و از لباسی مناسب و باوقار استفاده کند. لباس باید پیام نجابت داشته باشد.

 

خانواده داماد باید سعی کنند زمان خواستگاری را در ساعتی مقرر کنند که امکان آن را دارند. تخمین ترافیک و مسیر طولانی و ... را داشته باشند تا به این بهانه تأخیر خود را توجیه نکنند.

 

خواستگاری

 

برای دختران محجب بهتر است امکان آن برقرار شود که محارم خانواده داماد بتوانند دختر را لحظاتی بدون حجاب و در پوششی معمول ببینند و ویژگی های ظاهری او را در نظر بگیرند.

 

در جلسه خواستگاری به خانواده داماد توصیه می کنیم جایی بنشینند که میزبان می گوید. و دخترخانم ها سعی کنند در مکانی بنشینند که زوایه دید بهتری را برای آقاپسر داشته باشد و جلوه بهتری را برای خودشان نمایان کنند.

 

هر دو طرف لازم است ساعتی پیش از خواستگاری خود را از مشغله ذهنی روزانه رها کنند و اگر نیاز به استراحت دارند زمینه آن را فراهم کنند.

 

هم دختر و هم پسر بهتر است در حد تعادل صحبت کنند و پاسخ سوالات دیگری را در حد نیاز ارائه کنند. اگر جزو آن دسته از خانواده هایی هستید که عادت به همراهی گل دارید از دسته گل با رنگ های خنثی استفاده کنید. عدد گل ها فرد بوده و دسته گل در حالتی متشخصانه در دستان شما قرار گیرد.


آشنایی خارج از منزل و یا معرفی از طرف یک معرف صرفا در این حد ضروری است که طرفین احساس کنند به جهت مجموعه ای از خصوصیات ارزش آن را دارد که شناخت بیشتری را از طرف مقابل پیدا کنند.

خانواده دختر گلدانی را برای دسته گل احتمالی آماده کنند تا در آن لحظه خونسردی خود را حفظ کنند. در صورت به همراه داشتن شیرینی حتماً آن را در میان پذیرایی مورد استفاده قرار دهند. اتاق خواستگاری نباید در حدی باشد که میهمان از میزبان و دختر و پسر از یکدیگر دور باشند. خواستگاری در اتاق هایی با مساحت بزرگ صورت نگیرد .

 

اگر دختر خانم قصد پذیرایی دارند حتماً تبسمی بر لب داشته باشند. داشتن تبسم انرژی مثبتی را به طرف مقابل القا می کند. خانواده دختر نیز در نظر داشته باشند که چون میزبان هستند سعی کنند سکوت موجود در جلسه را بشکنند و موضوعی را برای صحبت به پیش بکشند.

 

تا اینجا نکاتی را در مورد آداب معاشرت در خواستگاری بیان کردیم. سعی داریم در مقالات بعد در مورد کیفیت آشنایی دختر و پسر و موضوع های مورد بررسی آنها صحبت کنیم.

فهیمه کهتری- خانواده و زندگی

Akbar Balinparast بازدید : 163 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

این خطر یعنی فشار های قبل ازدواج مانعی برای یک انتخاب صحیح موضوع اصلی صحبت ماست .

شابد انگیزه اصلی برای نوشتن این پست مشاهده یکی از دوستانم است که بر اثر فشار های اطرافیان مجبور به ازدواج با فردی در تضاد با آنچه به دنبالش بود شد اما در حالت کلی این موضوع به اندازه ای قابل تعمیم و به عبارتی بصورت یک مشکل اجتماعی نمود دارد که براحتی میتوانم با دیدی فراتر درباره آن بنویسم .


شاید وقتی صحبت از یک فرد مجرد میکنیم نظر همه اختصاصا به پسران و دخترانی معطوف گردد که ازدواج نکرده اند اما روی صحبت این پست با افرادی که طلاق گرفته اند نیز است هر چند مقوله ازدواج مجدد برای این قشر ابعاد اجتماعی و روانشانسی خاصی را نیز می طلبد .

 

اگر کمی به اطراف خود بنگریم مشاهده میکنیم نزدیکان یا همکارانمان به بهانه های مختلف کنایه هایی از ازدواج نثارمان میکنند . آنچه که در این میان قابل تامل است تاثیر این روند بر قوت گرفتن یک انتخاب اشتباه است .تصمیمی که اگر در شرایط عادی بودید آنرا نمی گرفتید . همانگونه میدانید میانگین سن ازدواج در کشور افزایش یافته و این امر با توجه به اهمیتی که دین اسلام به موضوع ازدواج دارد نگرانی هر فرد متفکری را در عرصه اجتماعی بر میانگیزد . اینکه چرا این اتفاق رخ داده است موضوع صحبت پست من نیست اما این خطر یعنی " فشار های قبل ازدواج مانعی برای یک انتخاب صحیح " موضوع اصلی صحبت ماست .

 

 

ازدواج

 

یکی از فشار هایی که در افراد زیادی مشاهده نموده ام روی آوردن به ازدواج از سر پاسخ به برخی رفتار های فردی است که تامین آنها در گرو ازدواج نیست . بله نیست ! عاشق شدن ماهیتی دارد که با قرار گرفتن در موقعیت آن فکر و حواس شما را از اغلب امور روزمره باز میدارد . آیا شما فردی هستید که بدنبال فرار از دغدغه هایی هستید که شما را فرا گرفته اند و رمز آنرا در ازدواج به عنوان راه حلی که فکرتان را مشغول نموده , هستید ؟

 

آیا از دوستان و یا افرادی که رابطه خوبی با آنها داشتید دور افتاده اید و کسی باید این جای خالی را برای شما پر کند؟ آیا از کمبود سوژه برای پرداختن به آن در رنجید و فکر میکنید زندگی شما بی هدف شده است ؟ آیا بی نظمی هایی در زندگی دارید که فکر میکنید با ازدواج سر براه میشوید و این مشکل حل میشود ؟ و ... تاکید میکنم اگر هدفتان از ازدواج نوعی خودخواهی و به میان کشیدن فردی است که بتواند جای خالی برخی مشکلات درونی شما را پر کند , شما در معرض نوعی انتخاب نادرست با اولیت تامین آن نیاز مدنظر هستید ! اما خودرا گول زده و آنرا حق خود میدانید یا برای شما میدانند ! . از آن رو که در چنین مواقعی، شما عاشق آن شخص نیستید؛ بلکه شیفته "سرگرمی" و "دل‌مشغولی" خود هستید. چنین روابطی هرگز سرانجامی نخواهد داشت.

 

یکی از استرس هایی که برای شما ایجاد میکنند موضوعی است که پیش تر به آن اشار نمودم و آن فشار ناشی از بالا رفتن سن شماست . کاری به دلایل آن ندارم .مطمئنا ریشه در زمینه آن خانواده و نیز فرهنگ جامعه دارد. تلقین این نوع استرس اینست که قلمداد کنند سنتان بالا رفته و اکنون شمادر شرایط غیر طبیعی و حساس قرار گرفته اید و باید به خواستگار های اخیرتان بله بگویید و یا عاشق در دسترس ترین دختر شوید . صرف‌نظر از اینکه این فشار از جانب چه عاملی باشد، در هر حال، ممکن است از استانداردهایی که از "همسر ایده‌آل" برای خود تعریف کرده‌اید، چشم‌پوشی کنید و صرفا به خاطر چیزهایی که دیگران فکر می‌کنند و نه بر طبق خواسته واقعی خود، ازدواج کنید .

 

 

ازدواج

 

عشق ویژگی دارد که شما را درگیر یک شور و شوق و تعلق خاطری میکند که نمونه آن در کمتر جایی وجود دارد . اما ، این ویژگی مثبت را هنگامی که به منظور پر کردن خلاء‌های احساسی و روحی خود بکار میبرید، می‌تواند خطرناک باشد. خلاء هایی را که خودتان مسئول تامین و پر کردن آن هستید . آیا شما به منظور پر کردن خلاء‌های روحی خود و نه به خاطر اینکه فرد مناسبی یافته‌اید،ازدواج می کنید ؟

 

در اینصورت یک تصور از آینده شما اینست : پس از اینکه دوران اولیه نامزدی و زندگی شما سپری شد ممکن است متوجه شوید نه تنها خلاء تنهایی شما برطرف نشده است بلکه تازه با شناختی که از روحیات همسر خود بدست اورده اید رفتارهای او را نمیتوانید تخمل کنید و نیاز دارید از او فاصله بگیرید .البته اینکه شما از همسر خود انتظار داشته باشید تا به تنهایی شما نیافزاید یا شما را در التیام زخم‌هایتان حمایت کند و به شما عشق بورزد یا به شما بیاموزد که چگونه خود را دوست بدارید انتظار صحیحی است، اما در نهایت این شمایید که باید خودسازی کنید .بهتر است این خودسازی را با برنامه ریزی قبل از ازدواج به اوج خود برسانید و در زندگی بعد از ازدواج تکامل دهید .

 

از دلایل نادرست برای انتخاب اجتناب کنید . خواننده این مطلب خود را به قضا و قدر نمی سپارد و از همه مهمتر اینکه خواننده این پست اول خود را تا حد توان و با متکی به نقاط مثبت خود سرشار میکند و سپس به دنبال گرفتن بله و یا بله دادن میرود.


منبع:websaz.wordpress.com

Akbar Balinparast بازدید : 105 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

بیشتر مشاجره‌های لفظی میان زن و شوهرها از حرف‌هایی که میان آن‌ها رد و بدل می‌شود، برمی‌خیزد؛ حرف‌هایی که یا نشان‌دهنده‌ی اختلاف نظر درباره‌ی عقاید و سلایق آن‌هاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمی‌کنند؟

دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.

پس اگر دختر و پسر در دوران آشنايي پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند.

دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت‌.


محاسن خانواده‌ها؛ محور اول

هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟
نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.


معايب خانواده‌ها؛ محور دوم

هريك از طرفين، ابتدا بايد بر اساس معيارهاي عرفي جامعه، معايب خانواده‌اي را كه در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگويد كه آيا اين معايب در زندگي شخصي و مشترك با همسر آينده‌اش مشكل‌ساز خواهد بود يا نه؟ (اگر مشكل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟)
همچنين صادقانه بگويد كه افكار و رفتار خودش نيز تحت تأثير اين خلقيات غلط خانوادگي هست يا نه؟ (اگر تحت تأثير است، تا چه اندازه؟)
سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربايستي بايد بگويد كه آيا مي‌تواند با چنين روحياتي كنار بيايد يا نه؟



زمان بچه‌دار شدن؛ محور سوم

هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی زمان بچه‌دار شدن بگوید.
ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بل‌که کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ی هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را زودتر کنار می‌گذارند.
در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود.
اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.


تعداد بچه‌ها؛ محور چهارم
هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی تعداد بچه‌ها بگوید.
ممکن است شما معتقد به تک‌فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ی بیش از یک بچه را نداشته باشید.
شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ی یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند.
حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد.
پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.


تربیت بچه‌ها؛ محور پنجم
هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی نحوه‌ی تربیت بچه‌ها بگویند.
ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است.
شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید.
کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست.
در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.


دایره‌ی همدلی و پایبندی؛ محور ششم
همدلی و پایبندی برای هرکس تعریف خاص خود را دارد.
ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان‌دهنده‌ی میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید.
یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم به‌خاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیرفامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات‌ خود با آن‌ها باشید.
این هم ممکن است که شما نگران گذشته‌ی نامزدتان باشید.‌
اما درهرحال دو چیز را از یاد مبرید:
اول این‌که؛ هرگز نمی‌توانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید.
دوم این‌که؛ از ماجراهاي گذشته‌ی خود، آن‌چه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکل‌ساز شود، ناگفته نگذاريد و متقابلا به نامزدتان نیز اين را يادآور شوید، اما در گذشته‌ي يکديگر بيش از اين جست‌وجو نکنيد.


خرج کردن؛ محور هفتم

از نظر شما چه هزینه‌هایی خرج لازم و چه هزینه‌هایی خرج زائد هستند؟
ممکن است کاری که شما به حساب صرفه‌جویی خود می‌گذارید، همسر آینده‌ی شما به پای خساست شما بگذارد.
در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر می‌دانید؟ نمونه‌هایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آن‌ها را مثال بزنید.
مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصه‌ای برای بروز چشم و هم‌چشمی‌ها تلقی کنید.
شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد.
یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بی‌مورد به حساب آورید.
نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمی‌هایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالری‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟


پیشرفت مالی؛ محور هشتم
آیا شما فکر می‌کنید که طی هر یک‌ سال باید پیشرفت‌های مهمی در زندگی‌تان محقق شود یا در عرض کمتر از یک ‌سال؟
آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامه‌های کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به ‌عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامه‌های‌تان می‌دانید؟
به عنوان مثال؛ آیا شما فکر می‌کنید فعلا بیش از این نمی‌توان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب می‌دهد و همفکری با همسرتان در این مورد، می‌تواند منشاء تحول باشد؟
آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟
نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانه‌ی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدل‌بالا و یک ویلا در منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا؟ یا...؟


اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهم

به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟
امور منزل و کارهای عقب‌افتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چه‌قدر است؟ بیشتر اهل کدام‌یک از این کارها هستید؟
آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصله‌تان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟
به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع ‌و جور، رُفت ‌و روب، شست ‌و شو، آشپزي، خريد مايحتاج روزانه، امور بچه‌ها و... ـ تا چه‌‌ اندازه باید باشد؟ براي روشن شدن اين ميزان، درصد بگوييد.
چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسب‌اند؟
تماشای فیلم را در منزل ترجیح می‌دهید یا سینما؟
مطالعه را مفید می‌دانید یا ضروری؟
چه‌قدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟
دوست دارید چه‌مقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چه‌مقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟
چه‌قدر اهل سفر هستید و چه‌ گونه مسافرتی را دوست دارید؟
آیا قدم زدن در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را دوست دارید؟
آیا...؟


صمیمیت و احترام؛ محور دهم
دایره‌ی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجره‌های لفظی را چه‌گونه ترسیم می‌کنید؟
آیا درصورت بروز مشاجره‌ با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او می‌کنید، یا کل شخصیت و کل رابطه‌ای را که با او دارید، زیر سوال می‌برید؟
ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چه‌گونه باشد؟ با حرف‌های محبت‌آمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟
توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟
تا چه اندازه آمادگی پیش‌قدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع‌ هستید همسرتان در این موارد پیش‌قدم شود؟

منبع:asriran.com

Akbar Balinparast بازدید : 205 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

شاید بتوانیم از عشق به عنوان قدیمی ترین مفهوم بشری یاد کنیم و حتی ممکن است گاهی در حیوانات نیز رفتارهایی ببینیم که بشود آنها را عشق تلقی کرد.

 

عشق از آن واژه هایی است که ابهامات زیادی دارد و تعاریف بسیاری از آن کرده اند. یکی از مباحثی که با عشق مطرح می شود، بحث دوست داشتن است و برخی این دو را یکی می دانند، ولی به نظر می رسد که عشق چیزی فراتر و بیشتر از دوست داشتن باشد، چرا که ما خیلی ها را دوست داریم اما عاشق آنها نیستیم و خیلی ها هم هستند که نسبت به آنها کشش داریم ولی لزوما آنها را دوست نداریم و وقتی نیستند برای ما مهم نیست. به همین دلایل می توانیم بگوییم بین دوست داشتن و عشق تفاوت وجود دارد.

 

اصغر فروع الدین عدل، دکترای روان شناسی و خانواده درمانگر در این باره می گوید: عشق؛ احساس یا هیجان مثبتی است که اگر انسان تجربه اش کرده باشد، آن را دوست دارد. انسان ها هم از عاشق شدن و هم از معشوق بودن لذت می برند، چرا که هیجان عشق خوشایند است. برخی عشق را یک پدیده ناسالم می دانند و فکر می کنند این مقوله فرا رفتن یا خارج شدن از هنجارهاست، اما باید گفت که هم عشق سالم وجود دارد و هم عشق ناسالم. انسان ها دوست ندارند تنها باشند و این حس انسان را از تنهایی می رهاند، چرا که تنهایی احساس ناامنی به ما می دهد، ولی با کسی بودن و حتی فکر با کسی بودن به ما آرامش می دهد. نیاز به صمیمیت و ارضای نیاز های عاطفی ما را به سمت ارتباط با افراد می کشاند.عدل می افزاید:

 

بخش روانی انسان از تفکر و هیجان و رفتار تشکیل شده است و در عشق این سه با هم به شکل پیچیده ای ترکیب شده اند و کار می کنند. هم جنبه های شناختی و فکری و هم جنبه های هیجانی و هم ابعاد رفتاری عشق بشدت این سه حوزه را درگیر می کند و زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

 

ما وقتی می توانیم عاشق شویم که با احساس های خودشیفتگی و خودفریفتگی مان کنار بیاییم و بر آنها غلبه کنیم تا بتوانیم به کسی فکر کنیم و او را وارد زندگی خود کنیم. اگر می خواهیم عشق سالم داشته باشیم باید بتوانیم تنها هم زندگی کنیم. انسانی که می تواند تنها زندگی کند و با تنهایی خود کنار بیاید، بهتر می تواند در روابط خود با عشق وارد شود و اگر کسی تنهایی برایش یک فاجعه باشد، ممکن است در رابطه عاشقانه ای ناسالم وارد شود.

 

دکتر عدل، عشق را قابلیت درونی اهدای بخشی از وجود خود به افراد یا حتی به عقاید و آرمان ها به جای خودخواهی و حفظ همه چیز برای خود می داند. در این تعریف عشق فراتر از انسان ها رفته و ممکن است انسان عاشق یک آرمان یا عقیده باشد.

 

 

● جنبه های جذابیت

 

وقتی صحبت از عشق و دوست داشتن می شود یعنی دو نفر به طرف هم جذب می شوند. جذب افراد به هم دارای جنبه هایی است که هر چه در انسان ها بیشتر باشد احتمال جذب شدن آنها به هم بیشتر خواهد بود.



▪ عدل این جنبه ها را این گونه می شمرد:


۱) جذابیت جسمانی: دو فرد باید برای هم جذابیت ظاهری داشته باشند که این جذابیت لزوما زیبایی نیست، ممکن است فردی که زیبا نیست به دل فردی بنشیند و به اصطلاح دلنشین باشد. انسان ها به افرادی که برایشان جذابیت جسمانی دارند بدون این که اطلاعات دیگری از آنها داشته باشند، ویژگی های مثبت تری را نسبت می دهند و بیشتر به سمت آنها جذب می شوند.


۲) مجاورت: انسان هایی که در یک منطقه زندگی می کنند، احتمال این که به هم علاقه مند شوند بیشتر است. اشتراک در محل زندگی، محل تحصیل، محل کار با تعداد دیدارها و برخوردها و امکان علاقه مند شدن رابطه مستقیم دارند. البته امروز با وجود اینترنت و... این جنبه تحت تاثیر قرار گرفته است اما با این حال باز هم از جنبه های جذابیت محسوب می شود.

 

۳) شباهت: هرچه انسان ها از لحاظ جسمی، عاطفی، اخلاقی، عقیدتی، هوشی، فرهنگی و... شباهت های زیادی به هم داشته باشند به احتمال بیشتری جذب همدیگر خواهند شد.

جنبه های دیگری نیز نظیر باکفایتی، باهوشی، جایگاه اجتماعی و تحصیلات بالا، طی کردن اوقات خوش با هم، داشتن مهارت های شنیدن، محبوبیت و دلنشینی و گاهی متفاوت بودن هم می تواند در جذابیت تاثیر داشته باشد.

 


● چند نکته راجع به عشق

 

عشق ویژگی هایی دارد که در همه مشترک است و به قول دکتر عدل این ویژگی ها عبارتند از:

 

۱) دلبستگی و نیاز به یکدیگر (زندگی بدون او برایم سخت است).

 

۲) اهمیت داشتن (حاضرم هر کاری برایش انجام دهم).

 

۳) ایجاد تحمل برای خطاهای یکدیگر (با این که از کارش ناراحت شدم اما چون عاشقش هستم او را می بخشم).

 

۴) اعتماد و امنیت به طوری که می تواند رازهایش را برای او بگوید (من هر حرفی را به او می گویم و در کنارش احساس امنیت می کنم).

 

به گفته این روان شناس، اینها ویژگی هایی است که وقتی عاشق می شویم در ما ایجاد می شود. اما به غیر از این ویژگی ها عاشق شدن در ما احساس های مثبت و منفی نیز ایجاد می کند که می توان احساس های مثبت را مانند شادی و شور و نشاط که معمولا در اوایل عاشق شدن اتفاق می افتد، تجربه کرد و احساس های منفی نیز مثل دلتنگی و بی قراری و عدم تمرکز بر کار و درس و... گاهی نیز احساس های دوسوگرا و متناقض مثل عشق و نفرت که بیشتر در زن ها پیش می آید اتفاق می افتند.

 

عدل می گوید: معمولا افراد عشقشان را به این اشکال به هم ابراز می کنند؛ ابراز محبت، تبادل پاداش ها و کارهایی که برای هم می کنند، حمایت های عاطفی و اخلاقی و صبر و تحمل در قبال کارهای ناخوشایند طرف مقابل. با این حال با توجه به معانی و تعابیری که ما از عشق داریم، می توانیم با این خطرات نیز مواجه شویم که شامل هوس، درگیر شدن با فرد نامتناسب، ندیدن عیوب، ماجراجویی، تبدیل کردن رابطه به یک درام و ادامه دادن رابطه به رغم بدرفتاری های طرف مقابل می شود.

 

 

● عشق های ناسالم

 

دکتر عدل اظهار می کند که بیشتر عشق ها ناسالم است. به دلیل این که بیشتر آدم ها گره ها و کمبودهایی در درون خود دارند که باعث افتادن آنها در روابط ناسالم می شود.

 

در عشق های ناسالم ابراز عشق یا نیاز فرد نسبت به رابطه بسیار شدید است. عشق های زودهنگام و شدت یافته معمولا مشکل ایجاد می کنند.

 

فردی که فکر می کند اگر معشوق کسی نشود، بسیار بدبخت و بیچاره است معمولا گرفتار عشق های ناسالم می شود.

 

فردی که به طرف مقابلش حکم می کند که تو باید فقط عاشق من باشی و نمی توانی حتی به اشیا یا فعالیت های خود عشق بورزی نیز عشقی ناسالم را تجربه خواهد کرد.

 

عدل همچنین ادامه می دهد: عشق بی قید و شرط به طوری که (هر کاری کردم باید مرا دوست داشته باشی)، عکس العمل های تند در مواقعی که با عدم عشق متقابل روبه رو می شویم، سیری ناپذیری در انتخاب عاشق و معشوق به طوری که فرد به یک نفر اکتفا نکند، ناتوانی در عشق ورزیدن به طوری که فرد به رغم داشتن عشق نتواند آن را به شکل مناسب ابراز کند، ترس از پذیرفته نشدن و این تفکر که من ارزش عشق را ندارم، ترس از وابستگی، اجبار در عشق متقابل به این صورت که (چون من عاشق توام پس تو نیز باید عاشق من باشی)، جلب ترحم و دلسوزی در رابطه مثلا با مریض جلوه دادن خود، توسل به تهدید در اجبار فرد به ایجاد رابطه مثل تهدید به خودکشی و... خواسته من به خواسته های تو و دیگران ارجحیت دارد (باید همیشه مرا در اولویت قرار دهی) و من همیشه مهم ترین فرد در زندگی تو هستم همه اینها از مصادیق عشق های ناسالم است.

 

این روان شناس، ریشه عشق های ناسالم را در بچگی و روابط ما با والدینمان می داند و اضافه می کند: وقتی نیاز های ما در رابطه با والدین بخوبی ارضا نشود و محبت کافی ندیده باشیم، به طور ناخودآگاه عشق به والدین را در بیرون جستجو می کنیم و می خواهیم کمبودها و معایبی که در روابط با والدینمان داشته ایم، در روابط عاشقانه خود جبران کنیم. رابطه بین ما و والدینمان دلبستگی است. دلبستگی یک اتفاق است که بین کودک و مراقب مستقیمش که معمولا مادر است، می افتد. این دلبستگی می تواند به اشکال مختلف باشد و نسبت به شکل آن در ما مشکلاتی ایجاد کند یا باعث رشد ما شود.

 

 

● عدل انواع دلبستگی را این گونه توضیح می دهد:

 

▪ دلبستگی ایمن: وقتی ما با والدین خود دلبستگی ایمن پیدا می کنیم که محبت و مراقبت و صمیمیت و اعتماد بین ما برقرار است و والدین تمام نیاز های عاطفی کودک خود را ارضا می کنند (البته این روند در سنین مختلف متفاوت است و تقریبا تا ۲ سالگی به تمام نیاز ها باید پاسخ مثبت داد و بعد از آن شکل پاسخ به نیاز ها متفاوت می شود) در این حالت ما در بزرگسالی به طور مناسبی وارد روابط می شویم، چرا که با والدین خود مشکلی در زمینه دلبستگی نداریم.

 

▪ دلبستگی دوری جو: اما اگر والدین پر توقع، بی اعتنا و عیب جو داشته باشیم در روابط خود نیز دچار شک و تردید به محبت و احساس افراد می شویم، چرا که همواره به احساس والدین خود نیز نسبت به خودمان مشکوک بوده ایم.

 

▪ دلبستگی مقاوم: اگر والدین غیرقابل پیش بینی و غیرمنصف باشند، احساس های شدید که در پس آن حسادت و ترس و خشم است در بزرگسالی حاصل می شود.

 

هرگونه مشکلی در روابط ما با والدینمان در دوران بچگی روی روابط ما در بزرگسالی تاثیر می گذارد. اگر کسی در ارتباط عاشقانه اش دچار مشکل است، باید ارتباطش را با والدینش در کودکی و بزرگسالی بررسی کند و مشکلات را حل کند، حتی گاهی نیاز به روان درمانی و بررسی گره های روحی در خردسالی لازم می شود که باید از یک متخصص کمک گرفت.

 


● باورهای غلط و عشق های بی سرانجام

 

دکتر عدل می گوید: بسیاری از افراد درباره عشق اشتباه فکر می کنند و باورهای غلطی در مورد آن دارند که باعث بروز مشکل در روابط آنها می شود که برخی آنها عبارتند از:

 

۱) عشق حقیقی بر همه چیز فائق می آید. (عشق که باشد همه چیز مهیاست و هر اختلافی را می توان حل کرد).

 

۲) عشق در نگاه اول. (من با اولین نگاه عاشق او شدم).

 

۳) عشق فقط یک بار. (فقط یک فرد وجود دارد که نیمه گمشده من است و اگر رابطه ام با معشوقم به هم بخورد دیگر کسی نیست که بتوانم با او ارتباط برقرار کنم).

 

۴) معشوق مسوول برآورده کردن همه نیازهاست. (معشوق من باید تمام نیازهای من را بر طرف کند و باید جای همه کس را برایم در زندگی پر کند، به طوری که من دیگر نیازی به دوست و خانواده و... نداشته باشم).

 

۵) جاذبه جنسی همان عشق است.

 

این روان شناس می گوید: برخی عشق ها بی سر انجامند مثل عشق نابرابر و یکطرفه. عاشق توانایی های بالقوه شدن (فردی که با هوش است ولی بیکار)، عشق به عنوان نجات طرف مقابل (عاشق افراد ناتوان شدن برای کمک به آنها مثل یک فرد معتاد)، عشق به عنوان معلم و شاگردی (یادگیری یک طرفه از یک فرد)، عشق به دلایل بیرونی (تحت فشارهای اجتماعی و خانوادگی)، عشق با حداقل تفاهم (بدون هیچ چیز مشترک)، انتخاب براساس کمبودهای روابط قبلی (مقایسه با رابطه های قبلی)، عشق بدون دسترسی به معشوق (عاشق کسی شدن که در کشور دیگری زندگی می کند)، این عشق ها به احتمال زیاد به سرانجام نمی رسند و افراد را دچار مشکلات متعددی در روابط و زندگی می کنند.

 

وقتی به عشق فکر می کنیم همیشه داستان های زیبا و افسانه های عاشقانه به یادمان می آید، اما باید به یاد داشته باشیم که عشق در زندگی واقعی با عشق در فیلم ها و داستان ها متفاوت است و ممکن است گاهی زندگی ما را بسیار لذت بخش یا بسیار زجرآور کند، پس کمی آهسته تر و محتاط تر در مسیر پر خطر عشق گام برداریم.

Akbar Balinparast بازدید : 210 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

همه چیز از روز بله بران شروع شد. زمانی که بر روی مقدار مهریه، خانواده ها داشتند به توافق می رسیدند که ناگهان مادر داماد یک مقدار باور نکردنی را که بسیار پایین تر از مقدار پیشنهادی ما بود مطرح کرد. ابتدا خانواده من بسیار مخالفت کردند و مجلس در حال به هم ریختن بود که با وساطت چند نفر از اقوام، جمع آرام گرفت اما وقتی بعد از مدتی که از جلسه گذشت و دیدیم که ایشان بر روی مقدار پیشنهادی خود اصرار ورزیده و از همه بدتر هیچ یک از اطرافیان وی حاضر به پادرمیانی و یا تعدیل نظر ایشان نیستند، با کوتاه آمدن خانواده من و البته وساطت بزرگترها مجلس بله بران خاتمه یافت.

 

الان پنج سال از ازدواج من و داماد آن شب می گذرد و در طی این پنج سال به جرات می توانم بگویم سالی نگذشت که من و مادر همسرم چندین بار با هم اختلاف و درگیری نداشته باشیم و کارمان به قهر و کدورت چند روزه و یا حتی چند ماهه نکشیده باشد. خوب که فکر می کنم احساس می کنم کینه شب بله بران هنوز در قلب من مانده و هر مساله و اختلاف نظر کوچک را به بهانه ای برای تلافی آن شب ، تبدیل می کنم. گاهی اوقات از این وضعیت خسته و مستاصل می شوم و تصمیم می گیرم بار دیگر این رفتارها را تکرار نکنم اما به محض مشاهده و یا برخورد با یک اختلاف نظر کوچک، دوباره تصویر آن شب در ذهن من تداعی یافته و رفتار گذشته را از سر می گیرم.....

 

اختلافات و کینه توزیها مسلما در روابط خودمان و اطرافیانمان کم اتفاق نیفتاده. به خصوص زمانی که دو خانواده تازه شروع به آشنایی با یکدیگر کرده و مسلما رفتارهای طرفین بسیار مورد دقت و نکته سنجی قرار می گیرد. البته پول، تفاوت داشتن در نگرش ها و سبک زندگی و یا برخی از برتری ها می تواند محرکی برای کینه توزیها و اختلافات خانوادگی باشد. اما اساسا مشکل اصلی ، شکست در برقراری ارتباط درست و منطقی است.

 

در ادامه توصیه هایی به افرادی داده می شود که مدتهاست درگیر یک اختلاف خانوادگی شده و یا اخیرا دچار مشکل شده اند. سعی کنید این گام ها را برای اصلاح روابط از هم گسیخته انجام دهید:

 

- اگر اخیرا با یکی از اطرافیان خود وارد بحث و مشاجره شده اید و یا کینه و کدورتی قدیمی با وی دارید بهتر است در ابتدا به خودتان فرصت دهید(یعنی اوقاتی را صرف خودتان کنید) و آرامش خود را حفظ کنید.

 

- غرورتان را زیر پا گذاشته و تصمیم جدی بگیرید که اختلال در روابط را مورد اصلاح و بازبینی قرار دهید. تصور کنید اگر این اختلافات و کینه توزی ها و لج بازی ها ادامه دار شود چه نتایج بد و منفی به دنبال خواهد داشت؟

 

- با واقع بینی، نقش خود را در این کدورت و کینه توزی مشخص کنید. خوب فکر کنید و بررسی کنید که آیا کاری کرده اید و یا صحبتی بر زبان آورده اید که این اختلافات را شروع کرده و یا به آنها دامن زده باشد؟

 

سعی کنید خودتان را به جای طرف مقابل گذاشته و او را درک کنید. ببینید چرا او در برابر شما جبهه گیری کرده و عکس العمل نشان می دهد. یادتان باشد که باید از پیش داوری درباره او خودداری نمایید و عادلانه قضاوت کنید.

 

- ببخشید و فراموش کنید. حفظ و یا ادامه دادن لج بازی ها و لجاجت ها تنها باعث ادامه دار شدن اختلافات می گردد.

ببخشید و فراموش کنید. حفظ و یا ادامه دادن لج بازی ها و لجاجت ها تنها باعث ادامه دار شدن اختلافات می گردد.



مناظره های رودر رو

 

- با کسیکه دچار چالش و درگیری شده اید یک نشست خصوصی برای گفتگو ترتیب دهید. سر سفره غذا، مهمانی های خانوادگی، گفتگوهای تلفنی و گردشهای فامیلی موقعیت های خوبی برای پیش کشیدن این نوع بحث ها و حل و فصل اختلافات خانوادگی نیست. به خاطر تمام چیزهایی که موجب صدمه دیدن و ناراحت شدن طرف مقابل شده از او عذرخواهی کنید حتی اگر مقصر اصلی و آغاز کننده این ماجرا وی باشد یعنی مسولیت رفتار خود را در این مقوله بر عهده بگیرید. و مسولیت و نقش خود را در این درگیری و اختلاف بر گردن دیگری نیندازید. برای طرف مقابلتان توضیح دهید چرا این رابطه تا این اندازه اهمیت دارد و علاقه تان را به ایشان و اصلاح این رابطه نشان دهید.

 

- به پاسخ های طرف مقابلتان توجه کرده و گوش دهید. تلاش کنید به درستی موقعیت طرف مقابل تان را در آنچه می شنوید درک کنید.

 

- اگر در هنگام گفتگو طرف مقابل به مواردی اشاره کرد که واقیعت نداشت و یا در مورد شما صدق نمی کرد عصبانی نشوید و واکنش هیجانی نشان ندهید بلکه به جای آن بگویید: " ببخشید! فکر می کنم شما اشتباه می کنید." و سپس توضیح خودتان را به طور مستدل ارایه نمایید.

اگر طرف مقابل تان فردی است که اهل زخم زبان زدن، نیش و کنایه، بدرفتاری و یا بد زبانی است رابطه تان را با وی قطع نکنید اما بسیار حساب شده، با حفظ فاصله مناسب و با احتیاط با وی در تماس باشید



پیگیری

 

- برای دور هم بودن و در صورت امکان میزبان فامیل و اقوام بودن وقت بگذارید. این یک فرصت خوب برای دستیابی به صبر و بردباری در برابر افرادی از فامیل است که با آنها مشکل و اختلاف دارید.

 

- مراقب اعمال، رفتار و گفتار بعدی خود با طرف مقابل باشید. صداقت، پرهیزگاری، آرامش و ... را در گفتگو رعایت کرده و از بکار بردن گفتار سخیف و بی ملاحظه خودداری کنید.

 

- ببخشید و فراموش کنید اما خود را به نادانی نزنید. برای مثال اگر اختلاف شما با طرف مقابل بر سر مسایل مالی است سعی کنید دیگر در این زمینه با یکدیگر هم کلام نشده و به فکر شراکت، قرض دادن و یا قرض گرفتن پول نباشید و کلا از مباحث مالی خارج شوید.

 

و یا اگر طرف مقابل تان فردی است که اهل زخم زبان زدن، نیش و کنایه، بدرفتاری و یا بد زبانی است رابطه تان را با وی قطع نکنید اما بسیار حساب شده، با حفظ فاصله مناسب و با احتیاط با وی در تماس باشید(به خصوص اگر این فرد از اقوام بسیار نزدیک شماست و سرکشی به اوضاع وی و احوال پرسی از او از وظایف شما نسبت به ایشان به شمار می آید).

 

اگر علیرغم تلاش هایی که انجام داده اید این کینه توزی ها و اختلافات ادامه دار شد و طرف مقابل همواره در پی رفتارهای تلافی جویانه خود بود و رابطه شما دو خانواده هر روز گسسته تر و با اختلال همراه بود سعی کنید از کمک های اطرافیان و بزرگتر ها استفاده کنید. مسلما در فرهنگ ما ایرانیان بزگتر ها و یا به اصطلاح ریش سفیدان نقش ویژه ای در رفع کدورت ها دارند.

Akbar Balinparast بازدید : 156 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

در این مقاله سرنخ هایی وجود دارد که توسط آنها متوجه می شوید طرف مقابل تعهدی برای ازدواج با شما دارد یا خیر. اگر سه نشانه یا نشانه های بیشتری از نشانه های زیر در او وجود دارد مراقب باشد.

 

در این مقاله سرنخ هایی وجود دارد که توسط آنها متوجه می شوید طرف مقابل تعهدی برای ازدواج با شما دارد یا خیر. اگر سه نشانه یا نشانه های بیشتری از نشانه های زیر در او وجود دارد مراقب باشد.

 

 

1- همه دوست های قبلی اش از نظر او دیوانه و احمق هستند

 

به مردی که دوست یا نامزد قبلی اش را با لقب های مختلفی می خواند حواستان باشد. زیرا با موقعیت فعلی او نیازی به صحبت درمورد نامزد یا دوست قبلی اش نیست.

 

 

2- فضایی فوق العاده رمانیک ترتیب می دهد

 

خوردن شام را زیر نور شمع ترجیح می دهد، شما را به مکان های خلوت می برد، و این یک اخطار است که نمی خواهد زن های دیگری به او نگاه کنند. دفعه بعد از شما می خواهد تا به یک رستوران شلوغ بروید. حالا ببینید چه عکس العملی دارد.

 

 

3- پشت تلفن هنگام حرف زدن گاهی گرم و پرشور و گاهی سرد و بی احساس است

 

ممکن است در یک روز 10 بار به شما زنگ بزند درکنار آن ممکن است روزها خبری از او نداشته باشید. گاهی 1 ساعت با تلفن با شما صحبت می کند و گاهی هم پیام یا اس ام اس شما رو نادیده می گیرد. دقت کنید که چه اتفاقی درحال افتادن است؟ اگر بخواهیم صادقانه صحبت کنیم شاید او سرگرم افراد دیگری است.

 

 

4- شما را به ارتکاب اشتباهی مجرم می کنند

 

برای مردها طبیعی است که بعد از ازدواج با همسرشان ساعتها وقت بگذرانند و رابطه عاطفی برقرار کنند اما اگر این مورد با رفتارهایی مانند رفتارهای زیر همراه بود خطرناک است: الف) اگر فشار و اصرار زیادی به شما وارد کرد ب) اگر سعی کرد با گفتن داستان های بد و غم انگیز شما را به داشتن رابطه غیر معمول ترغیب کند.

 

 

5- صمیمانه برخورد نمی کنند

 

اگر دونفر فوق العاده با یکدیگر صمیمی باشند ممکن است سوالهای شخصی از یکدیگر نمی پرسند. حقیقت این است که آنها نمی خواهند زمان و انرژی شان را روی شناخت شما بگذارند زیرا قرار نیست مدت ها با شما زندگی کنند تا به شناخت شما نیازی داشته باشند.

 

 

6- به شما می گوید: شما دو روح در یک بدن هستید

 

بسیار خب، گفتن جمله های عاشقانه به یکدیگر قابل ستایش است اما گفتن این جمله ها آن هم در ابتدای کار و خیلی زود ممکن است از روی عجله گفته شده باشد. اگر شخص مقابل تان در هفته های ابتدایی ازدواج تان به شما گفت که کم کم درحال عاشق شدن است خیالتان راحت باشد و به او اعتماد کنید.

Akbar Balinparast بازدید : 143 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

اوایل آشنایی دو چشم دارید، دو تای دیگر هم قرض می کنید که خوب همه چیز را وارسی کنید. مو را از ماست بیرون بکشید و با تفسیر رفتارهای طرف مقابل پی به حقیقت شخصیت او ببرید. تلاش شما قابل تحسین است اما آیا فکر می کنید نتایج تفسیرهایتان درست است و حق دارید آنها را تعمیم دهید؟

تلاش برای شناخت بهتر طرف مقابل بسیار با ارزش تر از آن است که همه چیز را به دست تقدیر بسپارید یا بر اساس هیجاناتتان او را قضاوت کنید. اما این که کارآگاه بازی هایتان همیشه درست نتیجه بدهد هم ممکن نیست.

به نظر شما آقایی که زیاد «ببخشید» می گوید، آدم مۆدبی است؟ خانمی که روی میز رستوران برای گارسون انعام می گذارد دست و دلباز است؟ اگر کسی به موقع سر قرار بیاید یعنی همیشه به تعهداتش پایبند است؟

اگر هنگام نشستن تان، طرف مقابل صندلی رستوران را برای شما با احترام عقب بکشد، یعنی حتماً به حقوق زنان احترام می گذارد؟ اگر خانمی در دیدار با شما آهسته و ملایم صحبت کند یعنی در زندگی خانوادگی هرگز صدایش بلند نمی شود و به طرف مقابل احترام می‌گذارد؟

پاسخ تان مثبت است؟ شاید در اشتباهید مثلا شاید واژه «ببخشید»، برای او یک تکیه کلام است و شاید هم ادبش ساختگی باشد و با به کار بردن این واژه فقط سعی دارد خودش را فرد با ادبی نشان بدهد.

خانمی که روی میز رستوران برای گارسون انعام می گذارد هم لزوماً سخاوتمند نیست. از کجا می‌دانید او برای فخرفروشی این کار را نکرده است یا شاید در آن شرایط بسته به موقعیتش صلاح دیده انعامی به گارسون بدهد اما در زندگی مشترک، حاضر نباشد پولی خرج کند.

مردی که صندلی را برای بانوی مورد علاقه اش عقب می‌کشد هم لزوماً یک معتقد به حقوق زنان نیست. او در حال رعایت کردن یک عرف اجتماعی است که از سال ها پیش درباره اش آموزش دیده است. خانمی که آهسته صحبت می‌کند هم شاید در حال پیروی از هنجاری اجتماعی باشد یا سبک صحبت کردنش به علت نداشتن اعتماد به نفس این گونه است و....

اگر پاسخ تان به این پرسش ها مثبت باشد، در سنجش طرف مقابل درگیر خطای هاله‌ای هستید. خطای هاله‌ای یعنی تعبیر کردن مجموعه ای از نشانه های بی ارتباط برای ساختن تصویری از شخصیت طرف مقابل .

در خطای هاله‌ای، برخی نشانه‌های بی ارتباط به هم را در طرف مقابل با هم جمع می‌کنیم و از همه آنها در کنار هم نتیجه بگیریم که او صفتی خاص دارد در حالی که این نشانه ها به شکل منطقی نمی‌توانند به معنای داشتن صفتی خاص باشند. این خطا که جزو خطاهای رایج پیش از ازدواج است باعث می‌شود شناختی نادرست و غیر واقعی از طرف مقابل به دست آورید که با ویژگی های واقعی او هیچ انطباقی نداشته باشد.

خطای هاله ای چیست؟
در روانشناسی خطای هاله ای یا اثر هاله ای به نوعی خطا در شناخت و تصمیم گیری گفته می‌شود که تحت تاثیر ذهنیت قبلی قضاوت کننده شکل می گیرد و می تواند از حقیقت به دور باشد. مثلا وقتی معلمی از دانش آموزی ذهنیتی منفی به عنوان یک فرد "تنبل" دارد، در برخوردهای بعدی هم ممکن است این پیش داوری بر قضاوت او تاثیر بگذارد. به همین دلیل همیشه به معلمان توصیه می‌شود هنگام تصحیح ورقه‌های امتحانی به اسامی دانش آموزان نگاه نکنند تا ذهنیت‌های قبلی بر نحوه قضاوت آنها تاثیر نگذارد.

تاثیر خطای هاله ای می تواند در قضاوت کننده بسته به تصویر ذهنی قبلی مثبت یا منفی باشد. یعنی شما با چند برخورد ساده طرف مقابل را با صفت هایی قضاوت کنید که برای صحبت کردن درباره آنها هنوز زود است. با یک شاخه گل گرفتن از او، او را مبادی آداب و دست و دلباز ببینید و با رد کردن یک چراغ قرمز به او برچسب شخصیت قانون شکن و ضد اجتماعی بزنید.


ازدواج با چشم بسته
«اثر هاله ای» در واقع یک خطای «ادراکی»‌ است. روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که جذابیت کلید مهمی در «اثر هاله ای»‌ است. موقعی که ما کسی را فردی دوست داشتنی یا جذاب می دانیم، احتمال بیشتری دارد که او را باهوش و خوب (و یا دارای دیگر خصلت های نیک) هم بدانیم. در واقع این صفات (لزوما) همیشه با همدیگر در یک فرد وجود ندارند، اما (ذهن)‌ ما تمایل دارد آنها را به صورتی با هم... جمع کند.

به عنوان مثال خیلی محتمل است ما حرف های کسی که آراسته لباس پوشیده است را "بهتر" از حرف های یک فرد ژولیده بدانیم - در صورتی که هیچ دلیل منطقی برای این تصور وجود ندارد.

اثر هاله ای در بسیاری از زوایای زندگی ما موجود است و متاسفانه تقریبا تمام انسان ها -کم یا زیاد- تحت تاثیر این خطای ادراکی هستند. گرچه تحقیقات نشان می دهد که حتی آگاه بودن به پدیده ای به عنوان «اثر هاله ای» نفوذ آن را در اشخاص کاهش نمی دهد.
منبع:جام جم، سپیده دانایی 

 

Akbar Balinparast بازدید : 109 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

صداقت شاید در صدر معیارهای ازدواج برای افراد قرار داشته باشد. آدم های راستگو و آنهایی که کسی را دور نمی زنند و به نفع خودشان شرایط را وارونه جلوه نمی دهند به دیگران احساس اطمینان و آرامش می دهند. داشتن همسر صادق، یکی از شرط های تجربه خوشبختی و آرامش در زندگی است.

چرا صداقت اهمیت دارد؟
در یک رابطه خانوادگی، عاطفی و نزدیک و سالم، صداقت، درستی و قابل اعتماد بودن از ضروری ترین اجزای رابطه هستند. دانستن این موضوع که می توانید روی همسر خود حساب کنید، حس امنیت به شما می دهد، چرا که او در همه حال با شما صادق است. از طرف دیگر اگر در ترس دائمی از اینکه همسرتان به دلایلی به شما دروغ بگوید، زندگی کنید، هرگز نمی توانید در رابطه تان آرامش داشته باشید و همواره در تنش، تردید و انزجار بسر خواهید برد.

بی صداقتی با شما چه می کند؟
اثرات دراز مدت عشق ورزیدن به کسی که به او اعتماد ندارید، برای اعتماد بنفس شما و نیز رابطه تان مخرب خواهد بود. یکی از مخرب ترین راه هائی که زوجین می توانند عشق، شور و حرارت رابطه ی خود را بکشند و صمیمیت را از بین ببرند، بازگو نکردن حقیقت است این امکان وجود دارد که کسانی که به کرات حقیقت را «دستکاری» می کنند، نسبت به دنیا این نگرش را داشته باشند که: «من حق دارم گاهی اوقات واقعیت را نگویم.» یا اینکه «اگر واقعیت را بگویم اوضاع خراب می شود، اما یک دروغ کوچک می تواند نجاتمان دهد.» حتی ممکن است فکر کنند «خودش نمی گذارد من واقعیت را بگویم. اگر حقیقت را بشنود عصبانی می شود و روزگار را به کامم تلخ می کند.»

این افراد، به بی صداقتی خود تنها به عنوان یک استراتژی به منظور رسیدن به منافعشان نگاه می کنند. به عبارت دیگر، اشکالی در سیستم ارزشی آن ها وجود دارد. حتی ممکن است شخصیت این افراد زیر سوال برود. افراد دروغگو که به سادگی بی قانونی می کنند، عموما در دسته افراد مبتلا به شخصیت ضد اجتماعی قرار می گیرند.وقتی شما با یک دروغگو زندگی می کنید، در نهایت می بینید که دروغ های او را می پوشانید و خودتان هم مانند او به یک دروغگو تبدیل می شوید. پس اهمیت زیادی دارد همسری انتخاب کنید که صادق و رو راست است.
 
انسانهای زیادی وجود دارند که به شما دروغ نمی گویند، اما به خودشان دروغ می گویند. صداقت از خود شخص شروع می شود. بدین معنی که می بایست از کسانی که استاد خود فریبی هستند، برحذر باشید

همسر صادق چه کسی است؟
پیدا کردن همسری که درست و صادق باشد به معنای جستجوی کسی است که با خود صادق باشد. انسانهای زیادی وجود دارند که به شما دروغ نمی گویند، اما به خودشان دروغ می گویند. صداقت از خود شخص شروع می شود. بدین معنی که می بایست از کسانی که استاد خود فریبی هستند، برحذر باشید. ممکن است به خود بقبولانید که همسرتان انسان صادقی است، اما بیاد بیاورید که او از رویارویی و پذیرفتن خیلی از مشکلات خود اجتناب می ورزد. در اینجا موضوع این نیست که او دروغگو است، می توان گفت که او چندان با خودش صادق نیست.آیا طرف مقابلتان تحت عنوان معامله و تجارت به مشتریان و یا همکاران خود دروغ می گوید؟ آیا حقیقت را راجع به زندگی خود از خانواده اش پنهان می کند؟ آیا کارهایی را که شما فکر می کنید از روی بی صداقتی است، توجیه می کند؟ چنانچه در صداقت نامزدتان مردد هستید، حس احترام خود را نسبت به او از دست خواهید داد و مشکل خواهید توانست که به رفتار او در قبال خود اعتماد کنید.
 
یک فرد صادق
1- هیچ قسمتی از شخصیت خود را از شما پنهان نخواهد کرد.
2- اینطور نیست که به خاطر دفاع از خود، فقط آنچه را که شما دوست دارید بشنوید، به شما بگوید.
3- بدون اینکه مجبور باشید با سیاست و یا با زور حقیقت را از او بیرون بکشید، خودش تمام حقیقت را با شما در میان خواهد گذاشت.
4- به دنبال همسری باشید که در رابطه با احساسات خود رک و صادق باشد و اعمال و گفتارش با یکدیگر همخوانی داشته باشد.

همسر آینده,صداقت همسر, معیارهای ازدواج

انواع صداقت
صداقت عاطفی: صداقت عاطفی به معنای بیان واکنش‌های عاطفی مثبت یا منفی نسبت به وقایع زندگی به خصوص بیان واکنش‌های عاطفی در مورد رفتارهای همسر است. بعضی افراد در ابراز واکنش‌های مثبت چندان مشکلی ندارند، ولی ابراز واکنش‌های منفی برایشان سخت است. در این مورد، باید مهارت‌های مناسب ارتباطی و نحوه بیان خواسته‌ها آموزش داده شود تا بتوانند احساسات خود را به راحتی بیان کنند.

 

صداقت در مورد گذشته: شاید سۆال شود که تا چه حد می‌توان گذشته خود را به همسر گفت. واقعیت آن است که در این مورد نمی‌توان حکم کلی داد اما هر موردی که بتواند بر زندگی مشترک سایه بیندازد، هر عاملی که ممکن است دانستن آن باعث جواب منفی طرف مقابل شود و هر موردی که اگر بعدها آشکار شود اختلافات شدید را در پی خواهد داشت، باید با صداقت بازگو شود.

 

صداقت درباره حال: صداقت درباره زمان حال به در میان گذاشتن وقایع زندگی روزمره با همسر مربوط می‌شود. این مسئله به خصوص در فعالیت‌هایی که بر همسر اثر می‌گذارند حیاتی‌تر و لازم‌تر است. در زندگی موفق، زن و شوهر به هم وابستگی متقابل پیدا می‌کنند و این ارتباط برای برنامه‌ریزی روزانه و هماهنگ ساختن فعالیت‌ها ضروری است. اما در زندگی ناموفق، هر یک درگیر کارهای خاص خود می‌شوند و برنامه‌های روزانه خود را دارند. به این حالت «زندگی دوم محرمانه» گفته می‌شود. در واقع، یکی از طرفین درگیر شکلی از زندگی کاملاً خصوصی می‌شود که طرف دیگر از آن خبر ندارد.

صداقت درباره آینده: این نوع صداقت مربوط است به توضیح طرح‌ها و برنامه‌هایی که دختر و پسر برای زندگی آینده‌شان طراحی کرده‌اند، یعنی پرداختن به اهداف و فعالیت‌های بعدی در زندگی مشترکشان. در این باره گفت‌وگو و توضیح درباره جزئیات طرح‌ها و تقاضای مساعدت، همفکری، همکاری و همراهی از همسر، یک راهکار مهم محسوب می‌شود.

سوالات سنجش صداقت
اگر طرف مقابل شما یک دروغگوی درمان ناپذیر باشد، به سۆالات زیر صادقانه پاسخ نخواهد داد. به احساسات خود اعتماد کنید و مراقب حرکات و رفتارهایش باشید تا دریابید پاسخ هایش منعکس کننده صداقت او هستند و اینکه آیا می توان به او اعتماد کرد یا خیر.

1- آیا فکر می کنید که زن و شوهر باید در رابطه با همه چیز با یکدیگر صادق باشند، یا اینکه می توانند، چیزهائی را برای خود خصوصی نگه دارند؟ به عنوان مثال…؟

2 - آیا در روابط خانوادگی کسی به شما دروغ گفته یا خیانت کرده؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه احساسی در شما بوجود آمد؟

3 - آیا هرگز در روابط خانوادگی دروغ گفته یا خیانت کرده اید؟ چه اتفاقی افتاد؟ آیا دوباره این کار را انجام خواهید داد؟

4- چنانچه بخواهید دروغ بگوئید، در مورد چه چیزهائی در رابطه تان دروغ خواهید گفت؟ وضعیت شغلی، روابط با دوستان یا… .

5- اگر از اطرافیانتان بپرسیم که آیا صادق و قابل اعتماد بودید یا خیر، چه جواب خواهد داد؟ چرا؟

6- فکر می کنید اساساً چه کارهائی «درست» و چه کارهائی «غلط» هستند و انجام دادن چه کارهائی برای شما مسئله ای نیست (تقلب در پرداخت مالیات بردرآمد، لوازم اداره یا محل کار را به خانه آوردن، ریختن زباله و آشغال در خیابان، برداشتن پولی که پیدا کرده اید و…)؟
منبع: خبرآنلاین
 

Akbar Balinparast بازدید : 191 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

خواستگارتان یک جوان رؤیایی است که تا ابد عاشق‌تان می‌ماند و زندگی‌اش را به پای‌تان می‌ریزد یا یک مرد خیالباف و ناتوان که قرار است یک عمر شما را در شکست‌هایش شریک کند؟ پاسخ دادن به این سؤال آسان نیست اما شاید بد باشد، رفتارهای پدرش را هم زیر ذره‌بین بگذارید و از گذشته او سر در بیاورید. روانشناسان می‌گویند، بسیاری از  مرد‌ها واقعا نمونه کپی‌شده پدرشان هستند و نه‌تنها خوبی‌ها و توانایی‌های او را به ارث می‌برند بلکه حتی اگر خودشان هم بی‌خبر باشند، ویژگی‌های ناخوشایندش را با خود به خانه بخت می‌برند، پس مراقب باشید و قبل از جواب مثبت دادن، برای شناخت پدر شوهر آینده‌تان تلاش کنید.

از ازدواج فراری است؟
«نامزدم در کار و تحصیلش موفق است و در اجتماع هم همه او را به عنوان مردی قابل اعتماد می‌شناسند و به او احترام می‌گذارند. انگار تنها کسی که در رابطه با این مرد احساس آرامش نمی‌کند، من هستم. نمی‌دانم چرا به حرف‌هایم اعتماد نمی‌کند و قرار ازدواج‌مان را هر روز به بهانه‌ای به تاخیر می‌اندازد!»

شاید زندگی گذشته این مرد باعث بی‌اعتماد شدنش به خانم‌ها و گریزان بودنش از تشکیل خانواده شده است. روانشناسان می‌گویند اگر در زندگی پسر پدر نقشی خوب و موثر داشته باشد اما ارتباط کودک با مادرش بد و مخرب باشد، پسر بچه تنها از نعمت داشتن یک الگوی هم‌جنس خوب بهره‌مند است؛ چنین فردی در بزرگسالی در ایفای نقش مردانه مشکلی ندارد اما از نزدیک شدن به جنس مخالف خود می‌ترسد. عجیب نیست اگر پسری که با این الگو زندگی کرده از ازدواج گریزان شود یا بعد از تشکیل خانواده به همسرش اعتماد کامل را نداشته باشد.

 

به‌خاطر عشق از همه دل می‌کند؟
«یک سال است با هم آشنا شده‌ایم. تمام تلاشش را برای راضی کردن خانواده‌اش به این ازدواج به خرج می‌دهد اما آنها هنوز هم با پیوند ما مخالفند. خودش می‌گوید با ارزش‌ترین دارایی زندگی‌اش من هستم و وقتی به اندازه تشکیل زندگی پول جمع کند، برای همیشه از آن خانه بیرون می‌زند و حتی با وجود مخالفت آنها با من ازدواج می‌کند.» شاید حرف‌های این مرد چندان هم بی‌اساس نباشد و او برای رسیدن به دختری که دوستش دارد، بتواند از همه دل بکند اما زندگی در کنار چنین مردی زیاد هم آسان نیست. بر اساس نظر روانشناسان اگر مادر کودک در زندگی او چهره‌ای مثبت داشته باشد اما پدر حمایتگر و مایه افتخار پسر نباشد، فرد در بزرگسالی نمی‌تواند نقش‌های مردانه را به خوبی برعهده بگیرد. چنین پسری به راحتی دل به یک دختر می‌بندد و حتی از اینکه برای ازدواج با او از همه ببرد نمی‌ترسد، چراکه فکر می‌کند همه دختر‌ها مثل مادرش هستند و آسان به زنی که سر راهش قرار می‌گیرد، اعتماد می‌کند. اما زندگی کردن با چنین پسری به‌خاطر ناتوانی‌اش در حمایت از شریک زندگی و ایفای نقش‌های مردانه آسان نخواهد بود.

به همه بی‌اعتماد است؟
«به مردی دل بسته‌ام که انگار هیچ ارزشی برای رابطه‌مان قائل نیست حتی در سخت‌ترین روزهای زندگی‌ام برای آرامش من قدمی برنمی‌دارد. به راحتی مرا می‌رنجاند و با بهانه‌های ساده به من توهین می‌کند. نمی‌دانم این مشکلات بعد از ازدواج کمتر می‌شود یا نه! »

شاید امید داشتن به اصلاح چنین رابطه‌ای چندان منطقی نباشد. بسیاری از آسیب‌هایی که در کودکی به روان و شخصیت فرد می‌رسد به سادگی در بزرگسالی جبران نمی‌شود. یکی از شدید‌ترین این آسیب‌ها با ایجاد فاصله‌ای میان کودک و والدینش ایجاد می‌شود و گاهی تا پایان زندگی با فرد همراه می‌ماند. روانشناسان معتقدند اگر کودک از نعمت داشتن پدر و مادر خوبی که الگوی ارزشمندی برایش باشند، بی‌بهره باشد، نه در بزرگسالی قهرمانی دارد که از او الگو بگیرد و با او همانندسازی کند و نه توانایی نزدیک شدن به جنس مخالف و اعتماد کردن به او را دارد. به عبارت دیگر چنین پسری نه از پس ایفای درست نقش‌های مردانه برمی‌آید و نه می‌تواند با غیرهمجنس خود رابطه موثری برقرار کند.

همسر و پدری ایده‌آل است؟
«کسانی که این همه در مورد بی‌وفایی مرد‌ها حرف می‌زنند، خودشان هم در ایجاد اختلافات با همسرشان بی‌تقصیر نیستند. من و همسرم ۸ سال است که زیر یک سقف زندگی می‌کنیم و پسری ۴ ساله داریم. حالا بیشتر از سال اول همدیگر را دوست داریم. همسرم نه‌تنها شریکی خوب برای زندگی‌مان است بلکه الگوی خوبی برای فرزندمان هم هست.»

درست است که در ایجاد اختلافات در زندگی مشترک، هر دو طرف مقصرند اما نمی‌توانید نقش یک انتخاب درست را در ایجاد این رابطه آرامش‌بخش بی‌اثر بدانید. احتمالا بخت با همسرتان یار بوده و در کودکی زیر سایه پدر و مادر خوبی که رابطه‌ای همدلانه و صمیمی با یکدیگر و با او داشته‌اند، پرورش یافته است. زندگی در چنین خانواده‌ای پسر را مسئولیت‌پذیر بار می‌آورد و نمی‌گذارد به سادگی به توانایی‌هایش شک کند. او در بزرگسالی می‌تواند با دید باز همسر آینده‌اش را انتخاب کند و ازدواجی موفق داشته باشد. چنین مرد مسئولیت‌پذیری می‌تواند از شریک زندگی‌اش حمایت کند و در آینده پدری خوب برای فرزندش باشد.

اشتباهات پدرش را تکرار می‌کند؟
«همسرم هیچ قدمی برای بهتر شدن وضعیت زندگی‌مان برنمی‌دارد. او حتی در خانه هم هیچ کمکی به من نمی‌کند. گرچه پدرشوهرم و همسرم رابطه خوبی با هم ندارند اما گاهی فکر می‌کنم شریک زندگی‌ام ناخواسته به‌‌ همان کسی تبدیل شده است که همیشه از رفتارهای نادرستش شکایت می‌کرده، با این تفاوت که از پدرش ناتوان‌تر و بی‌دست و پاتر است.»

فرزند پدری که همیشه در مقابل پسرش می‌ایستد و عبارات «نکن»، «نمی‌شود»، «نمی‌توانی» و... را مدام به زبان می‌آورد در همه ابعاد زندگی‌اش تردید و نگرانی را با خود به همراه می‌آورد. تصمیم گرفتن برای چنین پسری سخت است و همیشه و در انجام هر کاری با نگاهی به پدر به دنبال تایید او می‌گردد. چنین پسری حتی برای کمک کردن به همسرش هم سعی می‌کند از الگوی پدر پیروی کند و اگر پدرش میانه‌ای با این موضوع نداشته باشد در مقابلش هیچ قدمی برای کم کردن بار مسئولیت همسرش برنمی‌دارد. والد همجنس بیشترین تاثیر را بر فرزند می‌گذارد. به همین دلیل است که پسر تمام رفتارهای پدرش را درونی می‌کند و آنها را تا سال‌های سال با خود به همراه می‌آورد. شاید پسر هرگز از این الگوپذیری و شباهت غیرقابل انکاری که به پدرش پیدا می‌کند باخبر نباشد یا شاید تا مدت‌ها از رفتارهای پدرش انتقاد کند و هرگونه شباهتی به او را انکار کند اما در عالم واقعیت، پسر را تا حدودی می‌توانیم نمونه کپی شده پدر بدانیم و از رفتارهای درست و خوب گرفته تا اشتباهات پدر را در زندگی‌اش ببینیم.
منبع:مجله سیب سبز

 

Akbar Balinparast بازدید : 160 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

شاید موضوع اختلالات جنسي یکی از مهم‌ترین موضوعاتی باشد که چه به صورت آشکار و چه پنهان در زندگی زناشویی تاثیر می‌گذارد. بنابراین شایسته است که پیش از ازدواج از سلامت جسمي و جنسي خودتان و شريك آينده زندگي‌تان مطمئن شويد. و بهترین راه مراجعه به پزشك متخصص است.

غریب دوست،کارشناس و مشاوره خانواده و روانشناس در مجله ای  نوشت: یادمان باشد تشخیص هر بیماری نیاز به بررسی دقیق متخصص دارد و به راحتی نمی‌توان به کسی برچسب بیمار روانی زد. هر کدام از نشانه‌هاي گفته شده به تنهایی و بدون بررسی دقیق قابل استناد نیست. بنابراین توصیه می‌کنم با مشاهده مجموعه‌ای از علايم، در صورتی که در روند زندگی اجتماعی، شغلی و فردی زندگی شما و نامزدتان اختلال ایجاد می‌کنند، برای بررسی و تشخیص درست و دقیق‌تر به روانشناس مراجعه کنید.

شاید موضوع اختلالات جنسي یکی از مهم‌ترین موضوعاتی باشد که چه به صورت آشکار و چه پنهان در زندگی زناشویی تاثیر می‌گذارد. بنابراین شایسته است که پیش از ازدواج از سلامت جسمي و جنسي خودتان و شريك آينده زندگي‌تان مطمئن شويد. و بهترین راه مراجعه به پزشك متخصص است. دانش سکسولوژی به افراد کمک می‌کند تا نسبت به اندام‌هاي جنسی خود آگاهی و شناخت لازم و کافی پیدا کنند و در امر ازدواج و برقراری رابطه جنسی نیز اطلاعات لازم و باید ها و نباید ها را یاد بگیرند. در اینجا، تنها به برخی از اختلالاتي که بهتر است پیش از ازدواج به آن‌ها توجه کنید، اشاره می‌کنیم.

1- اعتیاد و اشتغال ذهنی مدام به روابط جنسي؛ از جمله اين موارد عبارتند از:
خودارضایی مداوم
توجه و علاقه شدید به فیلم‌های پورنوگرافی(مستهجن)
تمایل به انجام اعمال جنسی به صورت آزارگرانه و همراه با خشونت
تمایل به نگه داشتن و جمع آوری لباس‌های زیر

2- رفتارهاي نادرست جنسي با ديگران كه مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:
چشم چرانی مدام و خیره شدن به اندام دیگران
اظهارنظرهای جنسی درباره بدن دیگران
لمس کردن و تماس‌های بدنی بی‌جا و نامناسب و ناشایست

3- ناتوانی جنسی(جسمانی یا روانی)

4- سرد مزاجی، بی‌تفاوتی و عدم تمایل به عمل جنسی

5- داشتن دیدگاه بسیار منفی نسبت به عمل جنسی(از نظر نامزدتان مقاربت و عمل جنسی عملی گناه آلود و کثیف است و عقيده دارد فقط به خاطر بچه دار شدن باید این عمل را انجام داد).

6- ترس و وحشت شدید از عمل جنسی و مترادف دانستن این عمل با تجاوز و خشونت.
اگرچه شناخت مسايل و مشکلات جنسی در دیدارهای اول خصوصاً با توجه به فرهنگ و محدودیت هاي مذهبی که در کشور ما وجود دارد به سادگی قابل شناسایی نیست اما ضروری است تا حد امکان در رابطه با سوابق، عادات و سلایق جنسی نامزدتان اطلاعات کسب کنید. زيرا همین مسائل بعد از ازدواج منجر به مشکلات و بحث هاي جدي و حتی طلاق و جدايي می‌شود.

اختلال در شخصيت اجتماعي
يكي ديگر از اختلالاتي كه مي‌تواند زندگي مشترك را به شدت تحت تأثير تخريبي خود قرار دهد، عدم رسيدن به بلوغ عاطفي و بلوغ اجتماعي يكي از دو طرف و يا هر دو نفري است كه با هم ازدواج مي‌كنند و از آن جا كه اين اختلال فاقد علايم بيروني و جسمي آشكاري است كه بتوان در ديدارهاي عادي و پيش از ازدواج متوجه آن شد ممكن است از ديد طرف مقابل پنهان بماند و زماني آشكار ‌شود كه ازدواج انجام شده است. مبتلايان به عدم بلوغ شخصيت اجتماعي و عاطفي از نظر ظاهري كاملاً طبيعي هستند و هيچ تفاوتي با ساير افراد ندارند، چنين افرادي از نظر ظاهر و اندام همه ويژگي‌هاي يك فرد بالغ را دارند اما در واقع كودكي هستند كه توانايي پذيرش تعهد و مسووليت يك زندگي مشترك را ندارد و بيشتر از آن كه بتوانند وظايف و مسووليت‌هاي خود را به عنوان يك همسر بپذيرند و به آن عمل كنند، نيازمند تكيه كردن به كسي هستند كه مسووليت زندگي آن‌ها را به دوش گيرد. بنابراين لازم است جهت شناخت دقيق‌تر فرد مورد نظر براي ازدواج به گفتار، رفتار و كردار او دقيق‌تر نگاه كنيم و نشانه‌هايي را كه احتمال دارد نشانه عدم بلوغ اجتماعي و شخصيتي باشند مورد توجه قرار دهيم. و البته اين را هم به ياد داشته باشيد كه وجود يك يا چند نشانه از نشانه‌هايي كه در ذيل به آن‌ها اشاره مي‌كنيم لزوماً به معناي آن نيست كه فرد مورد نظر دچار اختلال شخصيت و نداشتن بلوغ اجتماعي است بنابراين بهتر است در صورت مشاهده نشانه‌هاي ترديد برانگيز از افراد متخصص و مشاوران روان‌شناسي كمك بگيريم و نظر آن‌ها را بخواهيم، اما به هر حال برخي نشانه‌هاي رفتاري در افرادي كه به بلوغ اجتماعي و شخصيتي نرسيده‌اند وجود دارند كه بايد به آن‌ها توجه كرد و در اين جا به برخي از بارزترين آن‌ها كه احتمالاً مي‌تواند نشانه عدم بلوغ اجتماعي و شخصيتي فرد باشد اشاره مي‌‌كنيم.

1- غیرقابل اعتماد بودن كه مي‌توان به عنوان مثال به موارد زير اشاره كرد:
پيوسته دیر به سر قرارهایش می رسد.
قول و قرارهایش با افراد را فراموش می‌کند يا زير بار آن‌ها نمي‌رود.
فراموش‌کاری مداوم
دائماً اطرافيان را ناامید می کند.

2- عدم مسوولیت پذیری مالی و اقتصادی مانند:
بیکاری و تنبلی
مقروض بودن به افراد مختلف
خرج کردن بی‌رویه پول بدون پس‌انداز
مدام تغيير شغل دادن

3- بی‌هدفی و بی‌انگیزگی
بی هدف زندگی می کند و نیاز دارد کسی او را تشویق کند و برای انجام کارهایش به او انگیزه بدهد.
تصمیم گیری در کارهایش را به تعویق می اندازد
برای آینده‌اش برنامه ریزی ندارد
از حل مشکلات جدی زندگی‌اش عاجز است
منتظر شانس و معجزه است.

این علایم می توانند نشانه نرسیدن فرد به مرحله بلوغ عاطفی و اجتماعی باشند، بنابراین گفتگو با یک مشاور حقیقت را روشن تر می کند.
منبع:سلامت نیوز

Akbar Balinparast بازدید : 107 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

چنان ارتباط عمیق وهمه جانبه ای می شود که بی هیچ شک وشبهه ای قابل مقایسه با هیچ یک از دیگر ارتباطات انسانی نمی باشد به نحوی که قرارداد ناشی از آن دارای نوعی تقدس شده است .ازدواج مساله بسیار مهمی است که بسیاری از جنبه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. امروزه شمار روز افزون موارد طلاق موجب شده است تا صاحبنظران به فکر پیدا کردن راه حلهایی باشند که یک ازدواج موفق و سالم را فراهم شاخته مانع از شیوع و افزایش آمار طلاق که یقینا عواقب بعدی آن بسیار دشوارتر و سخت تر شود. مشاوره قبل از ازدواج ابتدا در زمینه مسائل پزشکی ، مساله گروههای فوتی و ژنتیکی آغاز گردید و امروزه کم کم در زمینه مسائل شخصیتی و روانی و روابط نیز در حال شکل گیری و کاربرد است. در این مقوله کارکردهای مشاوره قبل از ازدواج بسیار مهم هستند که به آنها می‌پردازیم.

 

 

بررسی ملاکهای ازدواج سالم در مشاوره قبل از ازدواج


مشاوره قبل ازدواج در الویت اول به روشن ساختن ملاکهایی می‌پردازند که برای داشتن یک انتخاب مناسب در ازدواج ضروری هستند. عدم توجه به تعیین چنین ملاکهایی و ارزش گذاری و اولویت بندی نامناسب آنها اغلب موجب ناکامیهای بعدی می‌شوند. بر این اساس در مشاوره قبل از ازدواج تلاش می‌شود ملاکهای افرادی که قصد ازدواج دارند بررسی شده و راهنمایی لازم در مورد نظر داشتن ملاکهای مناسب ارائه گردد.

 

قبل از ازدواج

 

سن ازدواج


سن ازدواج عامل مهمی است که می‌توانند رضایت از زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار دهد هر چند این عامل به تنهایی نمی‌تواند تعیین کننده باشد، اما عامل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس لازم به نظر می‌رسد میزان آمادگی سنی ، روانی و اجتماعی طرفین مورد بررسی قرار گیرد. بطوری که عدم پختگی روانی ، عاطفی ، جسمانی و اجتماعی طرفین مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد و روشن است رسیدن به سن و سالی که از لحاظ اجتماعی مناسب برای ازدواج به نظر می‌رسد به تنهایی قابل تکیه کردن نخواهد بود چرا که افراد مختلف در سنین متفاوتی به پختگی و آمادگی لازم برای ازدواج می‌رسند. یک فرد 25 ساله ممکن است از پختگی و رشد و تکامل روانی ، اجتماعی و عاطفی برخوردار باشد در حالیکه فرد دیگری در سن 35 سالگی چنین آمادگی را نداشته باشد.

قبل از ازدواج

 

تطابق و تناسب شخصیتی طرفین در ازدواج


ویژگیهای شخصیتی بسیار متنوع و متعدد هستند، اما برخی از آنها دخالت بیشتری در رضایت از زندگی مشترک دارند. مطمئنا فردی که بسیار به نظافت و تمیزی اهمیت قائل هست، نخواهد توانست با فردی که چندان در قید و بند این امور نیست زندگی موفقی داشته باشد.از ویژگیهای مهم شخصیتی که تاثیر قابل توجه در این زمینه دارند می‌توان به درون گرایی و برون گرایی اشاره کرد. افراد درون گرا تمایل زیادی به گذراندن اوقات خود به تنهایی دارند در حالیکه برای افراد برون گرا تحمل چنین شرایطی بسیار سخت و آزار دهنده است. افراد درون گرا سرگرمیهایی چون مطالعه و ... دارند در حالیکه افراد برون گرا در شرایط جمعی و سرگرم کننده لذت می‌برند مثل بازیهای دسته جمعی.چنین ویژگیهایی به تعداد زیادی وجود دارند که البته گاه همان بودن ویژگیهای طرفین و گاه ناهمسانی آنها می‌تواند فاکتوری برای ازدواج موفق باشد. به عنوان مثال ازدواج فرد درون گرا با فرد درون گرا موفق آمیزتر خواهد بود تا ازدواج درون گرا با فردی برون گرا در حالیکه سلطه جوئی یک ویژگی است که حتما باید ناهمسانی آن در طرفین مورد توجه قرار گیرد. دو فرد سلطه جو میزان تسلط بیشتری در زندگی مشترک خواهند داشت تا ازدواج فردی سلطه جو با فردی سلطه پذیر.

منبع: irantrack.com

 

Akbar Balinparast بازدید : 157 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

هموطن حتما در دوران تجردتان مواقعـي پـيـش آمـده كـه شـنــيـده باشـيـد خــانمهامعمولا نمي توانند مرد نجيب، حساس و خـوب و مـهـربـان مـورد نـظـر خـود را پـيـدا نمايند.همچنين مطمئنا براي شما هم پيش آمده كه بخواهيد آن مرد مورد نـــظر باشيد و حتما فكر كرده ايد كه نبايد در مقابل خانمها مـقـاومــت زيادي از خود نشان دهيد.ولي در كمال ناباوري ايــن مورد جواب نخواهد داد، خانمهاي زيادي اطراف شــما وجـود خــــواهند داشت اما با هيچ كدام از آنان نمي توانيد رابطه عـاشقـانـه داشـته بـاشيـــد و زندگي مشترك شروع كـنـيد. در نـهايـت سرگردان مي شـــويد كه در چه جهنمي گرفتار آمده ايد.

 

من اين قضيه را براي شما روشن خواهم كرد، تفاوت قابل توجهي بين آنچه كه خانمها از مرد مورد نظرشان انتظار دارند و خصوصيات واقعي آن شخص وجود دارد. به عبارت ديگر، خصوصيات واقعي فرد مورد نظر و اسطوره اي كه طرف مقابل از شخص مورد نظر براي خود ساخته است. آنچه در زير آمده برخي از عمومي ترين خصوصيات ذكر شده از مرد مورد نظر مي باشد، همچنين اين مطلب كه آيا اين موارد آنقدر صحت دارند كه بتوان روي آنان حساب كرد نيز مورد بحث و بررسي قرار گرفته است.

 

 

مرد حساس


بسياري از خانمها اذعان مي كنند به مرد حساسي علاقه مندند كه از بيان مداوم احساسات خود واهمه نداشته باشد، وقتي اين مورد زياد تكرار مي شود با احساس زنانه او هماهنگ است حال هر معني داشته باشد مهم نيست. اين مردي است كه رفتار مردانه ندارد.

بنابراين چنين مردي در نهايت هر زني را از خود مي راند و انتظارات او را نيز بالا مي برد (اين مورد زماني روي مي دهد كه مرد بسيار احساساتي و نفوذ پذير باشد). البته اين بدان معنا نيست كه خانمها يك انسان بي احساس و حيوان صفت را مي پسندند كه هميشه به آنان بي احترامي نمايد و اعصاب آنان را خورد كند. بنابراين خانمها به دنبال چه نوع مردي هستند؟ مردي بين دو مورد ذكر شده. مردي كه نه زياد احساساتي باشد و نه زياد بي احساس. به عنوان مثال در صورت درگذشت يكي از بستگان نزديك عادي است كه مردها فرياد بزنند اما اين مورد براي بيستم بار به ياد آوري يك نمايش، بسيار غير عادي خواهد بود.

همچنين، زماني كه خانمها به شخصي واقعا علاقه مند باشند، رفتار آنان كمي مرموز و عجيب مي شود. پس بايد بدانيد كه چه موقع بايد كنار او باشيد و چه موقع بايد تنهايش بگذاريد. به عنوان مثال در صورتي كه به شما با حالتي گريان زنگ بزند چرا كه يكي از بدترين هفته هاي زندگي اش را گذرانده و شما به خوبي با او رفتار نكنيد، اصلا رفتار خوبي نخواهد بود پس عصبي اش نكنيد و به او زنگ بزنيد.

بر خلاف باور عمومي سن جواني سن حساس، خوب و پر از سلحشوري و فتوت ميباشد. با اين وجود خانمها مرد بسيار احساساتي را دوست ندارند، آنها يك مرد واقعي با احساسات مردانه را مي پسندند. اما باز هم سخن از تعادل مي باشد. چنانچه سعي در تحت تاثير قرار دادن ما از طريق احساساتي بودن زياد داريد، احساسات ما را خاموش خواهيد كرد، اما چنانچه با اغوش باز در را به روي همسرتان باز كنيد و برايش چاي بريزيد و به او خسته نباشيد بگوييد، راه درست را بر گزيده ايد.

 

 

پولدار پولدار


اغلب آقايان فكر مي كنند خانمها يك مرد پولدار موفق با ماشين آخر سيستم و آپارتمان مجلل مي خواهند. اما درست نيست، چرا كه اغلب خصوصيات خوب آقايان است كه خانمها را تحت تاثير قرار مي دهد نه حسابهاي بانكي آنان.

خانمها مردي را خواهند پسنديد كه قادر به ايجاد يك زندگي خوب و راحت باشد همچنين بلند پرواز باشد نه اينكه ناگهان ارث پدري به او رسيده و از طريق آن خوشبخت و پولدار شود. چرا كه به قول معروف باد آورده را باد مي برد، بنابراين خانهما مي خواهند بدانند آيا واقعا مردشان قدرت بدست آوردن پول و جرات چرخاندن يك زندگي را دارد يا نه.

 

 

هواداران تام كروز


به غير از زنان پست و فرومايه و دختران نوجوان، ديگر خانمها از شما انتظار نخواهند داشت كه مانند يك ستاره سينما عمل كنيد. آنچه كه آنان از شما انتظار دارند اينست كه از آنچه به دست مي آورند، نهايت استفاده را بكنيد و به خودتان اهميت دهيد، اعتماد بنفس و جذبه بالائي داشته و توان استفاده از آن در اداره زندگي را داشته باشيد. همچنين بدانيد كه چه مدلها و رنگهايي به شما مي آيد و از آنان استفاده نمائيد.

سعي كنيد كسي نباشيد كه در دراز مدت نتيجه معكوس براي خانمها داشته باشيد. به خاطر خدا سعي كنيد از شخصيت خودتان لذت ببريد و هوش خانمها را با بازي دادنهاي مشخص و واضح آزمايش نكنيد تا آنان را مجبور كنيد دوستتان داشته باشند.

 

 

مرد خانواده


زني كه به دنبال چيزي بيش از يك عيش و نوش زود گذر است مي خواهد با مردي باشد كه حداقل از زندگي در بين سرو صداي بچه ها براي خود جهنم نسازد و بچه ها را دوست داشته باشد. لازم نيست كژپنداري كنيد و فكر كنيد كه زنها به دنبال پدري براي فرزندان متولد نشده شان هستند. اين فقط بدين معناست كه چنانچه خانمها براي خود در آينده فرزندي تصور كنند، مايلند شريك زندگي آنان كسي باشد كه مانند آنان فكر كند، بنابراين اگر روزي زني احساس كند كه باردار است نگران اين نباشد كه اين قضيه براي همسرش شك بدي است و يا اينكه نگران اين نباشد كه همسرش از او بخواهد بچه را سقط كند؛ اين مرد مورد علاقه اوست.

همچنين اغلب خانمها مايلند با كسي زندگي كنند كه با افراد خانواده آنان رابطه خوبي داشته باشد و با آنان با احترام و مهرباني برخورد نمايد. اين قضيه نشان مي دهد كه او براي مفهوم خانواده ارزش قائل است و اهميت يك رابطه خوب و نزديك داشتن را در خانواده مي داند.

 

 

خصوصيات ديگري كه زنها در زندگي براي مرد مورد علاقه اشان به دنبال آن هستند عبارتند از:


- يك اخلاق خوب كه فقط مختص به شوخي و مزه ريختن با ديگران نمي شود وفاداري (هيچ زني وجود يك هوو را تحمل نمي كند)

- احترام

- مهرباني

- گرما

- هوشمندي

- تفاهم

موارد بالا را به خاطر بسپاريد، چرا كه شانس شما براي اينكه مرد مورد علاقه خانمي باشيد را افزايش مي دهد. نگران نباشيد لازم نيست نقش مرد رويائي را بازي كنيد كه سوار بر اسب سفيد براي خوشبخت كردن خانمي از راه مي رسد.

Akbar Balinparast بازدید : 154 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

همه افراد در حیطه شغلی اهدافی را برای خود معین کرده و به واسطه آن میزان فروش و نهایتا بازدهی کلی سیستم را افزایش می دهند. این امر در حیطه اجتماعی نیز کاملا مشهود است؛ افراد و ارگانها برای رسیدن به نتایج موفقیت آمیز اجتماعی هدفگذاری انجام می دهند. باید توجه داشت که مسئله هدفگذاری به ویژه در سطح فردی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

 

تک تک افراد می بایست به منظور بهبود کیفیت زندگی خود اهدافی را برای خود معین نمایند. همه ما از ارزش تلاش برای رسیدن به اهداف با اطلاع هستیم، بدیهی است وقتی ذهن خود را بر روی موضوع خاصی متمرکز می کنیم، طبیعتا نتیجه بهتری می گیریم. حال چرا برای ازدواج هدفگذاری نکنیم؟

 

ازدواج

 

هدف مناسب

 

سال ها پیش نیما و فرنوش در سمیناری پیرامون مسئله ی ازدواج شرکت کرده بودند. در این سمینار نحوه ی هدفگذاری در زندگی و بالاخص ازدواج به آنها آموزش داده شد. از آن پس با بکارگیری تکنیک های هدفگذاری این دو نفر به موفقیت های چشمگیری در زندگی فردی و اجتماعی خود دست یافتند. فرنوش در این رابطه می گوید: " واقعا تنها با انتخاب این گزینه که می توانیم اهدافی را تعیین نماییم و سپس آنها را دنبال کنیم، شکل ازدواج و بطور کلی زندگی ما تغییر پیدا کرد".

 

تنظیم اهداف با همکاری دو جانبه به زوجین کمک می کند که رابطه خود را استحکام بخشند و به صورت ناخوداگاه مهارت های خود را در انجام کار تیمی برای رسیدن به هدفی خاص ارتقا بخشند. این امر به طرفین ارتباط کمک می کند که هم بهتر خود را بشناسند و هم یکدیگر را و این امر نهایتابه تکامل هر چه بیشتر طفین ختم خواهد شد. باید توجه داشت که در حین اتمام این پروسه مهارت های ارتباطی طرفین نیز تا حد بسسیار زیادی بهبود پیدا می کند چراکه هر یک از طرفین این فرصت را پیدا می کنند تا در مورد آرزوهای و رویاهای شخصی شان به بحث و گفتگو بنشینند.

 

فرنوش در ادامه اضافه می کند: "وقتی ما برای ازدواج خود هدف تعیین می کردیم، هر کس آزادانه می توانست نظرهای خود را مطرح کند و دیگری با گوش دادن به حرف های او ارزش و احترام خود را آشکار می ساخت. با این کار بسیاری از سوء تفاهم ها، جر و بحث ها و دلخوری ها از میان می رفت". انجام عمل فوق زوجین را در برابر یکدیگر مسئول و پاسخگو نگه می دارد.

 

تعیین اهداف برای ازدواج می تواند شما و شریکتان را در مسیر یکسانی قرار دهد، با این تفصیل می توانید دست در دست هم به جلو پیش روید. اما از کجا باید شروع کرد؟

 

 

مسیر تعیین اهداف

 

یک جلسه ملاقات بگذارید و در آن کلیه آیتم هایی که در اینجا شرح می دهیم را بدون هیچ گونه وقفه انجام دهید.

 

ازدواج

 

1- افکارتان را روی هم بریزید - محیطی را انتخاب کنید که هر یک از شما آزادانه و به دور از استرس به بازگو کردن آمال و آرزوهای درونی اش بپردازد. از یکدیگر بپرسید: "جالب نیست که اگر .....؟" برخی از ایده ها می توانند چیزی شبیه به شرکت کردن در کنفرانس های ازدواج، بازسازی آشپزخانه و یا پس انداز کردن پول برای به تحقق رساندن آن سفر رویایی که در ذهن دارید باشند.

 

2- منظور خود را واضح بیان کنید - نیما و فرنوش هر دو دوست داشتند تا زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کرده و از وجود هم لذت ببرند. فرنوش می گوید: "در جلسه ای که با هم داشتیم قرار شد هر پنجشنبه برای صرف نهار همدیگر را ببینیم و اگر قرار بود یک شب با هم بیرون برویم تاریخ آنرا از قبل در تقویم مشخص می کردیم"

 

آنها سپس با هم قرار گذاشتند که در آشپزی به هم کمک کنند، و در کارهای خانه از قبیل نظافت، شستشوی لباس ها، تعمیر کردن وسایل و غیره با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته باشند تا هیچ کدام از آنها به تنهایی زیر بار مسئولیت های سنگین نرود. همچنین قرار گذاشتند تا اقساط خود را دو برابر پرداخت کنند تا پول خرید خانه ی آنها در عرض 10 سال تمام شود.

 

آنها در طی گفتگوهای متناوبی که با هم داشتند تصمیم گرفتند خرج های اضافی را کم کنند تا کل بدهی هایشان زودتر تمام شده و از نظر اقتصادی تحت فشار قرار نگیرند.

 

3- موارد مهم را یادداشت کنید - اگر اهداف خود را بر روی کاغذ بیاورید، خیلی راحت تر می توانید آنها را بررسی نمایید و بعدها هم گیج نخاهید شد. در لیست خود تاریخ نهایی انجام هر یک از کارها را یادداشت کنید تا بدانید برای انجام کاری خاص چقدر زمان دارید. سپس لیست مورد نظر را در جایی قرار دهید که همیشه جلوی چشمتان باشد. مثلا می توانید آنرا روی میزتان بگذارید یا به دیوار بچسبانید، داخل ماشین قرار داده و یا روی آینه اتاق خواب بچسبانید؛ اغلب زوج ها همین مورد آخر را انتخاب می کنند.

 

4- انعطاف پذیر باشید - آیا اهدافتان فاقد اصل واقع بینی هستند؟ آنها را باز بینی نموده و تجدید نظر قائل شوید. نیما بنا به تجربه های شخصی اش معتقد است: "اگر احساس می کردیم که به هیچ طریق قادر به رسیدن به هدفی خاصی نیستیم، آن را اصلاح می کردیم و هدف جدیدی را جایگزین آن می نمودیم."

 

ازدواج

 

5- به خودتان حکم ماموریت بدهید - راجر بولتون یکی از پیشگامان عرصه روانشناسی ازدواج و خانواده، اظهار می دارد: زمانیکه زوجین با هم ازدواج می کنند اصولا بدون اینکه هیچ برنامه مشخصی برای زندگی خود داشته باشند در روزمرگی ها غرق می شوند. او معتقد است که زن و شوهر باید برای خود "حکم ماموریت" خلق کنند. به عنوان مثال می توانند از خود سوال کنند که: "برای 30 سال آینده زندگی خود چه برنامه ای دارند؟" سپس با استفاده از حکم ماموریتی که صادر کرده اند، اقدام به تعیین اهداف کوتاه مدت و دراز مدت کنند.

 

6- نیم نگاهی به گذشته بیندازید - همچنان که در حال عملی کردن اهداف خود هستید و به جلو پیش می روید، هرزگاهی چند نگاهی به گذشته بیدازید و ببینید تا کنون چطور عمل کرده اید و بازدهی شما چگونه بوده است. فرنوش و نیما روز اول سال را به عنوان روزی انتخاب کرده اند که در آن کنار هم می نشینند و کلیه کارهایی که در طول یک سال گذاشته انجام داده اند را بررسی می کنند. روز اول مهر مجددا میزان پیشرفت خود را بازبینی نموده و اگر لازم دانستند تغییراتی را دربرنامه ریزی خود قائل می شوند.

 

زمانیکه با تلاش و کوشش فراوان به امیدها و آرزوهای خود جامه ی عمل می پوشانید به خودتان استراحت بدهید و از کامیابی هایتان نهایت استفاده را ببرید. می توانید با صرف شام در رستوران و یا یک مسافرت کوتاه مدت خودتان را تشویق کرده و برای تلاش های آتی آماده کنید. جشن گرفتن موفقیت ها سبب می شود که شما انرژی و دلگرمی لازم برای ادامه راه را پیدا کنید.

 

اگر هم به مانعی برخورد کردید و نتوانستید مطابق با آنجه از قبل برنامه ریزی کرده بودید پیش بروید، جای هیچ نگرانی وجود ندارد. تسلیم نشوید و مجددا همه چیز را از سر بگیرید. این بار ابتدا مطمئن شوید که اهدافتان واقع بینانه و قابل دست یابی هستند. سعی نکنید همه چیز را یکمرتبه بدست آورید. حتی اگر بتوانید به بخشی از اهدافی که برای خود لیست کرده اید دست پیدا کنید، باز هم جای امیدواری وجود دارد چراکه موفقیت های بیشتری نسبت به گذشته بدست آورده اید. به تلاشی که در این زمینه انجام داده اید افتخار کنید.

 

نتیجه ای که شما با انجام این امر به آن می رسید، قابل ستایش است: ارتباط محکمتر، انتقال آسانتر مفاهیم، صمیمت بیشتر، تکامل، و نهایتااحساس رضایت هنگام نگاه کردن به موفقیت های بدست آمده.

Akbar Balinparast بازدید : 106 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

بسیاری از جوانان تصور می کنند:که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است.و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند. در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک می باشد.

 

دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است . دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت.دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است.اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست .برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می دهد.زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می کند.

 

دوستی

 

در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می آوردی و احساس می کردی که گذشته و حالت از خودت می باشد.وآزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی.همه چیز را عاشقانه می نگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت. اما همین که وارد زندگی مشترک می شوی شرایط کاملا تغییر می کند.اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است. اینجا صحبت از یک عمر زندگی است. اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است.در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی.

 

دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است.در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی.اینجا رفع نیاز هایت در ردیف اول اولویت های زندگیت می باشد بنا براین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده می کنی.اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار می گیرند.ومردان براساس ساختار مغزی ونوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار می دهند.اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر می کرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود.اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور می کنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است.بنا براین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش می دهد.و این مسئله خود باعث می شود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند.اینجا یک رابطه ساده وعاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن می شود.که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام می پذیرد.

 

دوستی

 

بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند.یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند. یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج می کردند عشق آنها همیشه پر رنگ و ثابت بود.در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را درمهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند.او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم .من کانون عشق و عاطفه هستم .من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی. همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر می پروراندیم.محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم.

 

زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات و ظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند .بلکه این کار نیاز به پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است.چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش می کنند چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد.در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود می کنند.

 

در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان می سازند.در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است.و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم.

 

 

Akbar Balinparast بازدید : 186 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

هر پسر و دختری که پا به دوران جوانی می‏گذارد، بزرگترین آرزویش ازدواج و ایجاد کانون گرم و پر مهر خانواده است، تا یار و مونس و محرم راز پیدا کند و از نعمت زندگی مشترک زناشویی، استقلال و آزادی بیشتری بهره‏مند گردد. پسران و دختران جوان سعادت خود را در سایه زندگی مشترک جستجو می‏کنند. چنین میلی بطور طبیعی و فطری در انسانها وجود دارد و نمی‏توان از آن صرف نظر کرد.

 

اما ازدواج مراحلی دارد که اولین جلسۀ خواستگاری یکی از آنهاست.در صورتی که قصد دارید به خواستگاری بروید به این نکات توجه داشته باشید.اما پیش از آن به این سخنان پیامبر(ص) توجه کنید که فرمودند: "هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار می‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائی‏اش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع می‏کند.".

 

رابطه دختر وپسر

 

پسرها به خواستگاری بروند

 

"به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف امریکایی،حیا و خودداری ظریفانه زن‏غریزه نیست‏بلکه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این‏است که به دنبال مردان نروند،خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه‏ دارند؛ زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند و اختصاص به جنس بشر ندارد، حیوانات دیگر نیز همین طورند؛ همواره این‏ مأموریت‏ به جنس نر داده شده است که خود را دلباخته و نیازمند به جنس ماده نشان ‏بدهد. مأموریتی که به جنس ماده داده شده این است که با پرداختن به زیبایی و لطف و با خودداری و استغناء ظریفانه، دل جنس خشن را هرچه بیشتر شکار کند و او را از مجرای حساس قلب خودش و به اراده و اختیار خودش در خدمت‏ خود بگمارد.

 

خلاف احترام زن است که به دنبال مرد بدود. برای مرد قابل تحمل است‏که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت ‏خود را به همسری با او اعلام کند، اما برای‏زن که می‏خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردی را به ‏همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود."

 

رابطه دختر وپسر


ظاهر آراسته مهم است

 

زمانی که به خواستگاری میروید و یا از شما خواستگاری میشود، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی میمانند. عدهای با لباسهای نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری میروند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمیگذارد. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب ذهنیتهای بدی را رقم میزنند.



صداقت داشته باشید

 

هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانید دیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید.در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید.

 

رابطه دختر وپسر


خواستگاری، محرمانه باشد

 

مراسم خواستگاری اولیه، در حد ممکن، باید خصوصی و محرمانه باشد؛ بدین معنی که غیر از دو خانوادة پسر و دختر، افراد دیگری، نباید از موضوع خواستگاری مطلع شوند و به قول معروف، بهتر است از ابتدا قضیة خواستگاری را جار نزنند و بر سر زبانها نیندازند؛ تا اگر - به هر دلیلی - توافقی حاصل نشد، یا طرفین همدیگر را نپسندیدند و ازدواج پا نگرفت، افراد به گمانه زدنهای بیمورد و بیدلیل نپردازند؛ زیرا گاهی با مطرح شدن احتمالات بیاساس و غیرواقعی و تهمت زدنهای مختلف، زمینة کاهش اعتبار فردی و خانوادگی یکی از دو طرف به وجود میآید و باعث لطمه زدن به آبروی اجتماعی افراد و خانواده ها میشود؛ مثلاً میگویند: لابد در دختر یا پسر عیبی بوده که او را نپسندیدهاند و ازدواج سر نگرفته است و با تبدیل کردن کاه به کوه و بزرگنمایی موضوعی فرعی آینده یکی از دو طرف را خراب میکنند و چه بسا شایعهسازیهای دیگری را به دنبال داشته باشد و زمینة توافقهای موارد بعدی را نیز از بین ببرد و به طور کلی، به اعتبار و آبروی حداقل یکی از دو خانواده، لطمه وارد میشود.هنگام خواستگاری فقط پدر و مادر و پسر با هم بروند ( یا جایگزین پدر و مادر و قیم پسر اینکار را در غیاب والدین انجام می دهند.)

 


شتابزده نباشید

 

دخترباید آرام و با طمأنینه راه برود و آرام صحبت کند و مقدار کم میوه یا شیرینی بخورد و تعجیلی نداشته باشد. عجله عروس و خانواده اش علامت علاقه به راحت شدن از وضع فعلی و صورت گرفتن ازدواج است و علامت بسیار بدی است و داماد سالم در همین جا می تواند رابطه را قطع کند!

 

اولین دیدار معمولاً رسمی است. بایستی اولین دیدار را با توفیق و دقت بیشتری پشت سر گذاشت.

 

در جلسه اول خواستگاری درباره ی عقد، مهریه، مسائل اقتصادی و مادی هیچ صحبتی نمی شود و بسیار خوب است که محیط صمیمی باشد البته این بدان معنا نیست که با گذاشتن موزیک سعی در شاد جلوه دادن خودتان داشته باشید.بلکه جلسه در آرامش برگزار شود بهتر است.زمان جلسه اول بیشتر از یک ساعت نباید طول بکشد.

 

بعد از یک هفته خانوادۀ دختر میبایست تلفنی به خانواده پسر اطلاع دهند. اگر جواب مثبت باشد که قرار بعدی برای صحبتهای بیشتر گذاشته می شود .در غیر این صورت زیاد اصرار نکنید. البته کمی اصرار ارزشش را دارد ولی ازحد که بگذرد از نظر روحی تاثیر بدی به همراه خواهد داشت.

منبع: irantrack.com

 

Akbar Balinparast بازدید : 110 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

ما 2 گروه زن داریم که به دلیل ترس از انتخاب بد حاضر نیست ازدواج کنه.گروه اول زنانی هستند که منتظر یه فرصت خوب هستند.اینها خیلی خطرناک دارن حرکت میکنند.افرادی هستند که زیر نگاه شدیداطرافیان قرار دارند و مسلماً نمی خواهند که پس از ازدواجشان بشنوند : اِهه ، یارو رو! اینهمه صبر کرد آخرش با این تحفه ازدواج کرد!

 

از طرفی بی اعتمادی به در و دیوار و عدم شناخت فاکتورهای صحیح یک نفرقدرت بله گفتن را ازشون سلب میکند.آنها یه فرد کاملاً تضمین شده رو از هر نظر می خواهند. اونها هزینه زمانی گزافی رو دارن پرداخت می کنند و مسلماً می خواهند از اینهمه هزینه سودی عایدشون بشه وهمچنین مشت محکمی بر دهان یاوه گویان بزنند. دخترانی که باید یه چیزهایی رو به بعضی ها ثابت کنند و برای یک مرتبه هم که شده پوزشون رو بزنند! این گروه باید به چند نکته توجه کنند 

1-این هزینه سنگینی رو که شما در حال پرداختش هستید باعث میشه که سطح انتظاراتتون بالا بره.شما معمولاً بعد از ازدواج خیلی بیرحم میشین! چون زمانی دیگه برای از دست دادن ندارین و شوهرتون نبایددر خوشبخت کردنتون فس فس کنه! شما شانس هیچ آزمایشی رو بهش نمیدین و اون فرد نگونبخت باید تمامی هزینه هایی که شما کردید رو سریعاً بهتون پس بده!! مسلماً اگر فرد توانایی کافی برای این مهم نداشته باشه و کسی باشه که درک حسی بلد نباشه شما وی را خواهید کشت!

 

2-بدونین هر ثانیه رو که اضافه میکنین 6 برابرش شرط انتخاب یک نفر رو سخت تر میکنین.شما همواره انتظار یک فرد خاص رو دارید...یه خبر بد هم که باید بهتون بدم اینه که اکثراً پیداش نمیکنین! واقعیت اینه انتخابهای شما بعد از مدتی شروع میکنه به کم شدن.بلایی هم که از آسمون ممکنه نازل بشه! اینه که بعد از مدتی دچار وحشت تنهایی بشین و در نتیجه به اولین کور و کچلی که یک هزارم خواسته های قبلتون رو نداره شوهر کنین و مجبورین کلی هم ازش در مقابل تعجب اطرافیان دفاع کنین!

 

3-شما از یک فرد معمولی انتظار بیشتری از همسرتون دارید . شما عموماً خودتون رو سرکوب حسی و جنسی میکنید.دچار یک افسردگی پنهان میشید و نهایتاً همواره منتظرین که فرد مورد نظرتون بیاد و رل فرمان زندگی رو ازتون بگیره تا شما یه نفسی بکشین و دیگه مسؤل رانندگی نباشین!شما می خواین کولر رو بزنین و یکم چشماتون رو ببندین و استراحت کنین!

 

مشکل اینجاست که شوهرتون هم دقیقاً همین مرگش بوده که خواسته ازدواج کنه! حالا اون هم دیگه توان نداره و میخواد فرمان رو ول کنه و کنار شما استراحت کنه! خب ، حالا کدوم دره رو می پسندین که بیوفتین توش؟!زنانی هستند که از مردها متنفر شدن و اگه بتونن نسلشون رو منقرض میکنن! اینها کمبود ها و ضربات عاطفی و همچنین نگرش غلطی که به روابط مرد و زن داشتن باعث شده من برای جن هم آرزوی چنین زنانی رو نکنم!البته اینها بیشتر دارن پوست خودشون رو میکنن تا دیگران!

 

نکته جالب اینکه اینها در ازدواج موفق به حساب میان! چون تمام موارد احساسی رو بچه گانه و روابط زناشویی رو کوته فکرانه میبینند و درگیر مسائل مهمتری!! هستند غالباً با یک تیکه پاره آجر مثل خودشون ازدواج میکنن و اینقدر خشک و قفل منطق هستند که حرف هیچکس رو نمیپذیرند و در نتیجه کاملاً راحتند! من خیلی سوال از این گروه دارم ولی چون میدونم دارم آب تو هاون میکوبم حرفی نمیزنم!

 

منبع: irantrack.com

Akbar Balinparast بازدید : 169 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

ازدواج عبارت از فرايند علاقمندي، كشش جسمي، جنسي، رواني و به دنبال آن فراهم سازي شرايط اقتصادي ، اجتماعي، علمي، شغلي، خانوادگي، شخصي دو جنس مخالف ( زن ومرد يا دختر و پسر) در جهت ايجاد يك زندگي مشترك توأم با تفاهم، محبت، پويايي، زايندگي، و هدفمند كه در راس آن بيشترين تأثيرات را مذهب و اعتقاد و دين دو طرف دارد. 

بنابراين در شكل تفكيك شده، ازدواج جنسي مطلق، مخصوص بهايم است ازدواج رواني مخصوص عشاق است و ازدواج اخلاقي مخصوص عرفا مي باشد. شيعه واقعي همه اتصالات را باهم برقرار مي كند.

 

ازدواج

 

رابطه جنسي سالم د ارد، عبادت مي كند در تصوير گناهان و حضور خداوند اشك مي ريزد، با مردم در مي آميزد. تجارت مي كند و توالد و تناسل را نيز برقرار مي نمايد.

 

Akbar Balinparast بازدید : 130 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

اگر هدف از آشنایی و به دست آوردن دل پسر، ازدواج و تشکیل خانواده است، شما ویژگی‌ها، صفات، اخلاق و رفتار یک دختر متین و شخصیت‌مدار، با تقوا و مرتبط با خدا را داشته باش، خداوند زمینه ازدواج شما را با پسری همانند خودت فراهم می‌سازد، در این صورت هم متانت و وقار شما حفظ می‌شود وهم از فریب پسرهای هوسباز و چرب زبان در امان خواهی بود.

Akbar Balinparast بازدید : 216 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

این توصیه ها را یک مشاور روانشناس برایم گفته است؛ آنقدر جالب بودند که بد ندیدم به شما هم منتقلشان کنم.

 

وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.

 

دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.

 

هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.

 

رفتار آرامتر همیشه بهتر است.

 

قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

 

اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.

 

یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

 

پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.

 

هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

 

تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.

 

از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.

 

برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.

 

اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.

 

هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.

 

شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.

 

مشاور

 

هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.

 

او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.

 

اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.

 

هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید.

 

اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.

 

مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.

 

همه مردها بد نیستند.

 

نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.

 

بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.

 

هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.

 

شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.

 

کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.

 

هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.

 

این مطالب را برای بقیه خانم ها هم مطرح کنید.بااینکار لبخند به لبان بعضی ها می آورید، بعضی ها را درمورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی های دیگر را هم آماده می کنید.

 

می گویند یک دقیقه طول می کشد که یک فرد خاص را پیدا کنید، یک ساعت طول می کشد که او را تحسین کنید، یک روز تا دوستش بدارید و یک عمر تا فراموشش کنید.

 

مشاور

منبع:mardoman.net

 

 

Akbar Balinparast بازدید : 153 جمعه 28 فروردین 1394 نظرات (0)

 

ويژگي هاي اخلاقي منفي مؤثر در امرزناشويي بيان شد؛ لازم است به نمونه رفتارهايي كه از سوي هر يك از زوجين موجب اختلاف و ناسازگاري مي شود اشاره گردد:

 

- تبعيض در پذيرايي و احترام خويشاوندان زن از سوي شوهر و بالعكس. اين امر موجب اختلاف و ناراحتي طرفين مي گردد.

 

- كمك هاي مالي زن به خويشاوندان خود از درآمد خانواده، بدون رضايت شوهر و بالعكس ( اين كار بايد با رضايت و مشورت انجام گيرد).

 

- برخوردهاي سرد و خالي از عطوفت از سوي زن يا شوهر نسبت به يكديگر.

 

- انجام رفتارها و اعمالي از سوي زن يا شوهر بدون اطلاع و مشورت با ديگري بخصوص اگر اين رفتار جنبه مالي يا ناموسي داشته باشد.

 

- رفتار مستبدانه و تصميم گيري هاي يك طرفه كه بدون مشورت و هماهنگي با ديگري انجام شود.

 

 

- خريد لباس يا خودآرايي بدون در نظر گرفتن ذوق همسر و حداقل نظرخواستن از ديگري.

 

- بد زباني و لجاجت و برتري طلبي از سوي يكي از زوجين نسبت به ديگري.

 

- همكاري نكردن در انجام كارهاي خانه. چنانچه مرد در انجام كارهاي خانه شركت نكند، ممكن است اين احساس در زن پيدا شود كه او كلفت خانه است. وانگهي چون كارهاي خانه يكنواخت و خسته كننده است و به علاوه او شوهر را شريك خود مي داند؛ اين سؤال برايش پيش مي آيد كه چرا همسرش در كارهاي خانه كمك نمي كند.

 

- عدم توجه به علايق زن اختصاص دادن و اوقات فراغت به كارهاي شخصي.

 

- خسّت و حساب خواستن از همسر؛

 

- بي توجهي به ارضاي نيازهاي جنسي؛

 

- غيرتي بودن بيش ازحد مرد وحسادت بيش ازحد زن در موردمعاشرت ها؛

 

- بعضي از زنان مطالبي اظهار مي دارند كه نشانه نارضايتي آنان از شوهر است. نمونه هايي از صحبت هاي آنها عبارت است از:

 

- نمي توانم با همسرم صادق باشم.

 

- نمي توانم خودم باشم.

 

اختلاف زناشویی

 

- همسرم مرتب سر من داد مي كشد.

 

- شوهرم تنها به فكر خودش و كارش است.

 

- شوهرم به صحبت هاي من گوش نمي دهد.

 

- با هم صحبت مي كنيم ؛ اما صحبت هاي ما سرد و بي روح است.

 

- شوهرم دو شغله است و هميشه خسته به نظر مي آيد.

 

- همسرم در تصميم گيري ها به من فرصت نمي دهد.

 

- درآمد و مخارج را از من پنهان مي كند.

 

- او ولخرج است و پس اندازي ندارد.

 

- در تعيين اولويت هاي زندگي توافق نداريم.

 

- اوقات فراغت خود را با من نمي گذراند.

 

 

اين اظهارات نشانگر آن است كه مشكلاتي در زندگي زن و شوهر وجود دارد و بايد علت يابي شود.

 

مشاوران بايد در صورت مراجعه ي همسران به آنها با تشكيل جلساتي با اعضاي خانواده و در صورت ضرورت جلسات فردي، علل مشكل را مشخص و با استفاده از فنون مشاوره در جهت رفع معلول اقدام نمايند.

 


واكنش هاي دفاعي زن و شوهر

 

زن و شوهر در موارد اختلاف و مواجهه با مشكلات ، عكس العمل هايي از خود نشان مي دهند. اين عكس العمل ها به صورت هاي مختلف اعمال مي گردد:

 

گريه كردن- ظرف و اثاث خانه را شكستن - سر و صدا راه انداختن - سكوت كردن - قهركردن - خود را مضروب كردن - به همسر خود حمله كردن - مقابله به مثل كردن - تلافي كردن - عكس العمل قبل از عمل ( نظير فردي كه خلافي مرتكب شده، ايراد مي گيرد و به طرف مقابل حمله مي كند.(

 

رفتارهاي فوق موجب كاهش اضطراب و تنش فرد مي شود؛ ولي بعضي از اين عكس العمل ها مشكل را حادتر مي كند و گاه جنبه هاي غير اخلاقي به خود مي گيرد.

 

عكس العملي كه در ازدواج جنبه منفي دارد و به صورت يك وسيله ويرانگر عمل مي كند ، غالباً جنبه تلافي و حالت مقابله به مثل دارد. اين وضعيت گاه به رفتارهاي غير شرعي و خلاف اخلاق منجر مي شود. مثلاً مرد بي بند و باري كه دير به خانه مي آيد و به دنبال روابط نامشروع با زنان نامحرم است؛ ممكن است با عكس العمل تلافي جويانه و مقابله به مثل از طرف همسرش مواجه گردد.

 

دختران و پسراني كه مي خواهند ازدواج كنند ، بايد همسر آينده خود را از اين جهات آزمايش كنند و شرايطي را به وجود آورند كه عكس العمل وي را در مواجهه با اين امور مشاهده كنند. چنانچه وي در مقابل اين گونه رفتارها، رفتارهايي ويرانگر و خشونت آميز و يا خلاف اخلاق از خود نشان دهد، مطالعه بيشتر در مورد ويژگي هاي شخصيتي و ميزان تعهد وي ضرورت دارد.


Akbar Balinparast بازدید : 173 پنجشنبه 13 فروردین 1394 نظرات (0)

لحظه‌شماری می‌کنند که تعطیلات نوروز برسد و در کنار هم اوقات خوشی را بگذرانند اما همین که سال تمام می‌شود و حتی گاهی یکی دو هفته مانده به تمام شدنش، آسمان زندگی مشترک شان ابری می‌شود. گاهی شک می‌کنند شاید جادو شده‌اند و طلسمی در کار است که به محض رسیدن به تعطیلات، اوقات شان تلخ می‌شود، گاهی هم به خیال شان می‌رسد که شاید اصلاً با هم تفاهم ندارند و از آنجا که در ایام تعطیل بیشتر در مجاورت یکدیگر هستند، این مشکل آشکارتر می‌شود.

دکتر شیخ الاسلامی، روانشناس تأکید می‌کند که حتی با جیب خالی هم می‌شود یک فراغت گذرانی لذت بخش را در نوروز تجربه کرد. باور نمی‌کنید؟ این گزارش را بخوانید.

شما هم زوج‌هایی را دیده‌اید که بیشتر وقت شان در طول تعطیلات نوروز به مشاجره با هم می‌گذرد؟ به نظرتان علت چیست؟
بله. من هم مشاهده کرده‌ام که برخی زوج‌ها به جای استفاده از تعطیلات نوروز به عنوان فرصتی برای کنار هم بودن و افزایش پیوندهای عاطفی، با هم درگیر می‌شوند و روزهای شان در مجاورت هم به تلخی می‌گذرد. علت این است که ما برنامه‌ریزی ضعیفی برای استفاده از اوقات فراغت مان در خانواده داریم. جامعه ما، جامعه‌ای در حال‌گذار است پس نه کاملاً سنتی است و نه مدرن.


در جامعه سنتی، زن و مرد نقش‌هایی جداگانه و تفکیک شده داشتند. در آن جامعه، زن معمولاً تابع شوهرش بود و مرد تصمیم گیری‌های اصلی را انجام می‌داد اما در جامعه ما زن و مرد نقش‌هایی شبیه به هم پیدا کرده‌اند و بسیاری از وظایف شان با یکدیگر همپوشانی دارند به همین علت تعارض‌ها بیشتر به چشم می‌آیند و اگر زن و مرد نظرهای مختلفی داشته باشند و نخواهند این اختلاف را با گذشت و به شکل منطقی حل کنند، درگیر چالش و تنش می‌شوند.


به‌طور کلی علت چنین درگیری‌هایی نداشتن مشارکت برابر در زندگی است. هرکس به دنبال به کرسی نشاندن حرف خودش است و همفکری وجود ندارد. در تعطیلات این مشکل بیشتر می‌شود چون خانواده باید برای چگونگی گذراندن فراغت تصمیم‌گیری کنند پس اگر ما بلد باشیم برای تعطیلات مان در نوروز، خوب برنامه‌ریزی کنیم مانع درگیری و چالش می‌شویم و از فرصت دو هفته‌ای مان برای رسیدن به شادکامی و ساختن خاطره‌های خوش در کنار اعضای خانواده استفاده می‌کنیم.


در صحبت‌های تان اشاره کردید که برای فراغت گذرانی خانوادگی، نیاز به برنامه‌ریزی قوی داریم. ویژگی‌های یک برنامه خانوادگی موفق چیست؟
در یک برنامه‌ریزی موفق خانوادگی، باید شرایط مالی اقتصادی و اجتماعی خانواده در نظر گرفته شود و علاوه بر این اعضا، باید این مراحل را بگذرانند:


اول، باید اهداف مختلف شان را روی کاغذ بیاورند مثلاً خانم خانه می‌نویسد که دلش می‌خواهد در تعطیلات به سفر شمال بروند و آرامش فکری داشته باشند. همسرش می‌نویسد که دید و بازدیدهای عید برایش اهمیت دارند اما دلش یک مسافرت به جنوب هم می‌خواهد.


دوم، زوج تصمیم می‌گیرند که برای رسیدن به اهدافشان چه راه حل‌هایی وجود دارد. خانم خانه معتقد است که بهترین راه این است که از همین حالا ملزومات سفر شمال را فراهم کنند. همسرش فکر می‌کند هم باید برای دید و بازدید حاضر شوند و هم برای سفر به جنوب.
در این مرحله زوج باید هزینه و فایده رسیدن به اهداف شان را در هر مرحله بسنجند. به عنوان مثال خانم حساب و کتاب می‌کند که چقدر هزینه برای سفر شمال لازم است و شوهرش هم هزینه‌های دید و بازدید و سفر جنوب را محاسبه می‌کند.


سوم، آنها نتایج فکری شان را با هم در میان می‌گذارند. بر سر ایده‌های مشترک توافق می‌کنند. نقطه مشترک ایده‌های این خانم و آقا، سفر رفتن است اما بخش‌هایی از خواسته‌های آنها با هم متفاوت است مثل مسأله دید و بازدید و مقصد سفرشان.


وقتی آقا درباره علل رعایت رسم دید و بازدید در فامیل از دیدگاه خودش توضیح می‌دهد خانم این دیدگاه را به شکل منطقی می‌پذیرد و قرار می‌گذارند که بعد از دید و بازدید‌ها به سفر بروند اما آنها هنوز درباره مقصد سفر توافق نکرده‌اند.


اگر آنها بخواهند رسم دید و بازدید را به جا بیاورند پس باید هزینه‌ای را صرف خرید ملزومات میهمانی‌های نوروزی کنند. در این قسمت خانم شرح می‌دهد که چون مسلماً در دید و بازدیدها بخشی از پس اندازشان را خرج می‌کنند پس بهتر است به سفری ارزان بروند. هزینه سفر به شمال کمتر از سفر به جنوب است پس بهتر است شمال را به عنوان مقصد نهایی انتخاب کنند.


توضیح خانم برای همسرش قانع کننده است و آنها تصمیم می‌گیرند که مسافرت جنوب را به پاییز سال بعد موکول کنند و امسال به شمال بروند.
در این برنامه‌ریزی کسی خودخواهی و تک روی نمی‌کند چون این رفتارها به گارد گرفتن طرف مقابل یا دفاع یا حمله‌اش منجر می‌شود پس همه به نظر هم احترام می‌گذارند و عاقلانه تصمیم می‌گیرند و برای رسیدن به اهداف شان با یکدیگر همفکری و همکاری می‌کنند.


وقتی به خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنیم برای فراغت شان برنامه‌ریزی کنند آنها می‌گویند لازمه فراغت گذرانی، داشتن پول فراوان است و آنها نمی‌توانند در نوروز چنین هزینه‌ای را صرف تفریح کنند.


این ایده درست نیست. به نظرم تعریف ما از فراغت اشکال دارد. وقتی می‌گوییم قرار است در اوقات فراغت تفریح کنیم منظورمان دقیقاً چیست؟ با چه هدفی تفریح می‌کنیم؟ چگونه از وقت مان برای تفریح استفاده می‌کنیم؟
متأسفانه، خیلی وقت‌ها ما پاسخ به این پرسش‌ها را فراموش می‌کنیم. بیشتر مردم خیال می‌کنند برای آنکه تمام و کمال تفریح کنند باید هزینه زیادی بپردازند مثلاً برای سفر باید حتماً با بهترین هواپیما به مقصد برسند، در هتلی 5 ستاره اقامت کنند، بهترین غذاها رو بخورند و خلاصه حسابی بریز و بپاش کنند. آنها خیال می‌کنند نمی‌توانند از یک مسافرت کوتاه، نقل و انتقال با وسیله نقلیه‌ای ارزان مثل اتوبوس، اقامت در چادر مسافرتی و خوردن غذاهای عادی هم لذت ببرند. همین پیش شرط‌های کلیشه‌ای است که کار را خراب می‌کند و فشار روانی زیادی را به خانواده تحمیل می‌کند و تنش زا می‌شود.


اما برخلاف عقیده آنها، فراغت را می‌شود ارزان و زیبا هم گذراند. آنچه می‌گویم شعار نیست. جالب است بدانید که من و همسرم هم از روش‌هایی مشابه برای فراغت گذرانی آسان و ارزان استفاده کرده‌ایم و از اوقات با هم بودن مان لذت برده‌ایم. چند سال پیش ما برای نوروز به سفری سه روزه رفتیم. روز اول و روز آخر سفر، همه وقت‌مان در جاده گذشت و آنطور که انتظار داشتیم از سفر لذت نبردیم. این شد که سال بعد برنامه دیگری ریختیم. هدف ما کنار هم بودن و لذت بردن از طبیعت و زیبایی‌های بهار بود پس تصمیم گرفتیم در نوروز به تهرانگردی‌های یک روزه برویم و از جاذبه‌های گردشگری داخل شهر دیدن کردیم.


یک روش برای فراغت گذرانی ارزان قیمت هم، حضور در جمع است. زمانی که کوچک بودیم منزل مان نزدیک منزل پدربزرگ و مادربزرگم بود. خیلی از شب‌ها به خانه آنها می‌رفتیم و ما، نوه‌ها با هم بازی می‌کردیم و بزرگترها با یکدیگر گپ می‌زدند.


راه دیگر فراغت گذرانی این است که خانواده وعده‌های غذایی‌شان را در پارک بخورند. حضور در طبیعت، به اعضا آرامش می‌دهد و احساسات منفی شان را می‌کاهد ضمن این‌که با این روش تحرک دارند، پیاده روی کرده‌اند و اوقات شان را در کنار هم گذرانده‌اند.


چندی پیش پیامکی دریافت کردم که به نظرم بسیار زیبا بود و جان کلام من هم هست. ارزشمندترین چیزها در زندگی ما مجانی‌اند مثل در آغوش گرفتن عزیزان مان، عشق و محبت شان که نثارمان می‌کنند، شادی و خنده، خواب، دوستان خوب، ورزش و تحرک، گوش کردن به موسیقی و.... این‌ها، همان ارزش‌هایی هستند که هزینه‌ای صرف شان نمی‌کنیم. اما از آنها لذت می‌بریم و با این حال خیلی وقت‌ها از یاد می‌بریم شان.


به نظرتان چرا ما همیشه فکر می‌کنیم برای یک فراغت گذرانی حسابی باید پول کلان خرج کنیم؟
چون جزئی از جامعه‌ای هستیم که به سمت مصرف‌گرایی در حرکت است. مردم تحت تأثیر تبلیغات به این نتیجه رسیده‌اند که اگر خرج نکنند نمی‌توانند شاد باشند. در حالی که این تصور غلط است اما سرمایه دارها برای فروش بیشتر، خرج کردن را به عنوان پیش شرط خوشبختی به مردم معرفی می‌کنند. حال آنکه در حقیقت، ممکن است کسانی سر سفره‌ای با ماست و نان حس کنند خوشبخت هستند و دیگرانی سر سفره‌ای با بوقلمون احساس بدبختی کنند.


شما گفتید در جمع بودن بخصوص اگر آن جمع فامیل باشند باعث ایجاد صمیمیت و گذراندن فراغت به شیوه‌ای لذت بخش می‌شود اما قبول دارید که بخشی از دعواهای خانوادگی در نوروز هم در جریان همین رفت و آمد‌ها، چشم و هم‌چشمی‌های فامیلی است؟
این را قبول دارم. خیلی از ما مسیرمان را گم کرده‌ایم. تقریباً یک دهه پیش، مردم وقتی به خانه هم می‌رفتند بی‌هیچ خجالتی یکدیگر را در خوشی‌های کوچک شان شریک می‌کردند، آنها اگرچه فقیر بودند، با ساده‌ترین امکانات از میهمان‌های شان پذیرایی می‌کردند.


حالا اما روابط به معامله‌های پایاپای تبدیل شده است. برخی مردم می‌خواهند از دیگران اشرافی و خاص پذیرایی کنند و انتظار دارند آنها هم به همین شیوه پاسخ میهمان‌نوازی‌شان را بدهند و اگر غیر از این باشد گمان می‌کنند به آنها توهین شده است.


در واقع به نظر می‌آید شماری از مردم صفای کنار هم بودن را فدای رقابت بر سر تجمل‌گرایی حتی در پذیرایی از میهمان‌ها کرده‌اند و شک نکنید که به مرور زمان آنقدر فشار روانی این رفتار بر آنها زیاد می‌شود که لذت دید و بازدید در نظرشان محو می‌شود و این کار به یک رفع تکلیف اجباری در زندگی شان تبدیل می‌شود.


برخی زوج‌ها بهانه می‌گیرند که علت دلخوری‌های نوروزی شان از یکدیگر، خستگی ناشی از خانه تکانی و میهمان‌داری است به نظرتان این دلیل قانع کننده است؟
وقتی زوجی با هم در خانه‌تکانی و پذیرایی از میهمان‌ها و برنامه‌ریزی برای گذران اوقات فراغت شریک باشند هرچقدر هم که کارهای شان زیاد و مسئولیت‌های شان سنگین باشد، احساس خستگی و فرسودگی نمی‌کنند و تنشی بین شان پیش نمی‌آید بلکه از انجام فعالیت‌های مشترک، لذت می‌برند و راضی اند. در واقع آنچه برای هر یک از زوجین خستگی ایجاد می‌کند احساس نبود همراهی و مشارکت طرف دیگر در کارها و برنامه‌ریزی‌های خانوادگی است.
منبع:سلامت نیوز

 

Akbar Balinparast بازدید : 222 پنجشنبه 13 فروردین 1394 نظرات (0)

پرستاران بخش زایمان پس از تولد نوزاد بلافاصله دست به کار می شوند و حرف هایی در مورد نمره آپگار، سوراخ کردن پاشنه پای کودک و اندازه گیری می زنند. بهتر است از این معاینات مطلع باشید که در آن لحظه با شنیدن این حرف ها نگران نشوید.

اندازه گیری سنجش قد، وزن، دور سر و قفسه سینه که تماما در همان اتاق زایمان انجام و ثبت می شود. اندازه های ثبت شده برای یک نوزاد سالم و نرمال به این قرار است: قد بین 45.7 تا 55.8 سانتی متر، وزن کمی کمتر از 3 کیلو تا حدود 4.5 کیلو، دور سر حدود 13 سانتی متر.

 ویتامین K : به نوزاد آمپول ویتامین K تزریق خواهد شد که در بالا بردن توانایی لخته شدن خون نقش دارد.

قطره چشمی : در چشم نوزاد قطره اریترومایسین می چکانند تا از عفونت های گونوکوکال و کلامیدیایی که می تواند ایجاد تراخم کند جلوگیری شود.

تست پی کی یو (PKU) : سوراخ کوچکی در پاشنه پای نوزاد ایجاد می کنند و چند قطره از خون او را آزمایش می کنند. مبادا نوزاد فنیل کتونوری (یک ناهنجاری متابولیکی مادرزادی)، بیماری تیروئید یا نارسایی ها و ناهنجاری های دیگر داشته باشد. این کار 48 ساعت پس از تولد انجام می شود.

تعیین گروه خونی : اگر گروه خونی مادر منفی یا از خانواده O باشد، خون نوزاد را آزمایش می کنند چون ممکن است گروه خونی مادر و کودک به هم نخواند و شاید نوزاد زردی یا کم خونی و یا هر دوی آن ها را بگیرد.

منبع:farzand.net

Akbar Balinparast بازدید : 235 سه شنبه 11 فروردین 1394 نظرات (0)

بهبود کیفیت ارگاسم در زنان
یکی از موانع اصلی رسیدن به اوج لذّت در زنان، کنترل مستقیم رابطه جنسی توسط مرد است، در بیشتر مواقع، نحوه اجرای مراحل رابطه جنسی و دخول بر اساس آن چیزی است که مرد لذّت می برد و تحت اختیار اوست. البته زن نیز در این بین از رابطه جنسی لذّت می برد ولی این نشانه رسیدن به درجه ارضای کامل نیست.

 

عدم ارگاسم یا دیر به ارگاسم رسیدن زن در حین رابطه جنسی، یکی از مشکلات رایجی است که مردان با آن روبرو هستند. برخی از زنان در حین رابطه جنسی با دخول به ارگاسم نمی رسند و مرد مجبور است در زمان نزدیکی با تحریک کلیتوریس ، همسر خود را به ارگاسم برساند که البته این یکی از راه های به ارگاسم رساندن زن است و مشکل محسوب نمی شود.
در واقع به عقیده بسیاری از روانشناسان و درمانگران جنسی، ارگاسم زنان از دو طریق تحریک کلیتوریس و یا ارگاسم از طریق دخول صورت می گیرد. لزومی ندارد زن حتما از طریق دخول به ارگاسم برسد در واقع تحریک کلیتوریس برای به ارگاسم رساندن زن، مشکل محسوب نمی شود اما بسیاری از مردان دوست دارند همسرشان از طریق دخول ارضاء شود در غیراین صورت احساس می کنند یا خودشان مهارت کافی برای این کار ندارند یا همسرشان دچار مشکل جنسی است اما مردان باید این تفاوت را بپذیرند و برای این روش ارضاء با همسر خود به توافق برسند.


از طرفی یکی از موانع اصلی رسیدن به اوج لذّت در زنان، کنترل مستقیم رابطه جنسی توسط مرد است، در بیشتر مواقع، نحوه اجرای مراحل رابطه جنسی و دخول بر اساس آن چیزی است که مرد لذّت می برد و تحت اختیار اوست. البته زن نیز در این بین از رابطه جنسی لذّت می برد ولی این نشانه رسیدن به درجه ارضای کامل نیست. مرد به محض انزال می تواند دست از ادامه رابطه جنسی بردارد و این زن است که به زمان بیشتری نیاز دارد.


البته در صورتی که عدم ارگاسم به دلیل بی میلی جنسی زن باشد باید این مسئله پیگیری شود تا مشخص شود چه عواملی در شکل گیری آن دخالت داشته است چرا که عوامل مختلفی می تواند موجب بروز این مشکل شود. وضعیت سلامت عمومی فرد، وجود بیماری‌های روانی نظیر افسردگی، وضعیت هورمون‌های جنسی، عوامل تنش زای زندگی، نارسایی در غدد درون‌ریز، بیماری‌های عروقی پیرامونی و حتی مصرف دارو و تاثیرات جانبی آنها از جمله عوامل بسیار موثر در شکل دادن به این اختلال هستند.


عوامل مختلف شکل‌دهنده می‌توانند باعث شوند زنانی که این وضعیت را تجربه می‌کنند، تفاوت‌های زیادی با هم داشته باشند برای مثال با توجه به اینکه سطح میل جنسی از زنی به زن دیگر بسیار متفاوت و متغیر است؛ ممکن است زنانی که میل فعالی به برقراری روابط زناشویی ندارند، در یک شرایط عاشقانه بتوانند رابطه قابل‌قبولی داشته باشند.

 

علل این اختلال واقعا پیچیده هستند. آسیب‌های فیزیولوژیکی در درجه اول اهمیت قرار دارند. روان‌درمانی شایع‌ترین درمان برای مولفه‌های روان‌شناختی است که با تمرکز بر مشکل در جریان روابط بین فردی، شناسایی دقیق مشکل، تفکیک علل از یکدیگر، بهبود روابط و عواطف، برنامه‌های آموزشی مهارت‌های جنسی و ارتباطی و راهکارهای حل مساله برای رفع مشکلات، اقدام می‌شود. این مساله مستلزم مراجعه به متخصص سلامت روان است. چنانچه مشکلات نتیجه تعارضات زناشویی باشد، از «زوج‌درمانی» یا «خانواده‌درمانی» نیز استفاده می‌‌شود؛ به‌ویژه اینکه بیشتر زوجین مشکلات جنسی را همزمان با تعارضات ارتباطی و پیرو آن افزایش انتظارت جنسی تجربه می‌کنند.

 

زنان برای بهتر به ارگاسم رسیدن به توصیه های زیر عمل کنند:
اولین راه حل اصلی برای اینکه خانم ها به اوج لذّت و ارضاء برسند، این است که از مرد بخواهد، آهسته تر مراحل رابطه جنسی را پیش ببرد. در این بین خود زن نیز می تواند با دخالت خود، روال را به نفع خود آرام تر کند. می توانید خود، کنترل اوضاع را بدست بگیرید.جالب است بدانید که اکثر مردها این حالت را بیشتر دوست دارند و جذابیت بیشتری برای آنها خواهد داشت.


البته خود زن می تواند آن روش و حالتی که دوست دارد و بیشتر از آن لذّت می برد را از همسر خود درخواست کند. دقیقاً این موضوع را بگویید که اگر وی سریع و خیلی زود زمان ارتباط جنسی را تمام کند و خود، تنها به درجه ی انزال برسد، شما لذّتی نخواهید برد. البته لازم به ذکر است که علی رغم آگاهی کم بیشتر مردها درباره چگونگی و زمان ارضاء خانم ها، خود آنها حقیقتاً مایلند که زن نیز ارضاء شود و همچون خود، نهایت لذّت را از این رابطه ببرد.


اگر روش رابطه جنسی همسرتان با سرعت، خشن و دردآور است، از او با کلماتی محبت آمیز و عاشقانه بخواهید که آرامتر پیش رود تا شما هم ارضاء شوید. شما نیز می توانید همسرتان را در این راه همراهی کنید، با تحریک اندام تناسلی در حین عمل دخول، زمان رسیدن به ارضاء را کمتر کنید، از همسرتان انتظار نداشته باشید که در حین دخول این کار را برای شما انجام دهد، چرا که او تمرکزش را در ارضای خود گذاشته است.


طبق آمار در ۲۰ تا ۳۰ درصد مردها، به دلیل عدم کنترل و درنتیجه انزال زودرس، ناخواسته مجبورند که شما را در همان حالت و در حین رسیدن به اوج ارضاء، رها کنند، که خود عاملی است ویران کننده در روابط زناشویی و البته که خود مردها نیز از این حالت ناراضی و ناراحت هستند. بهتر است با همسرتان در این باره صحبت کنید و برای اینکه با انواع ارضا جنسی آشنا شوید به سکس تراپ مراجعه نمایید.
منبع : salamatnews.com

Akbar Balinparast بازدید : 96 سه شنبه 11 فروردین 1394 نظرات (0)

نگرانم، نه رویم می شود که به او بگویم ما چه رسم و رسوماتی داریم و نه می توانم جواب خانواده ام را بدهم. یادم می آید زمان عقد کردگی خواهرم این موضوعات حاشیه های زیادی برای او درست می کرد. حالا هم نگرانم که این طور حاشیه ها برای ما هم دردسر شود.

بگذارید طور دیگر برای تان تعریف کنم. من یک خانواده کاملا سنتی دارم. مراسم ازدواج برای ما پر است از باید و نباید های تعریف نشده! چیزهایی مثل قباله پیچ و خلعتی و شب چله ای و... که جای خود را دارد.

ما رسم داریم حتی اعیاد کوچک هم به عروس و داماد کادو بدهیم. حال عید نوروز که جای خود را دارد. از طرفی خانواده من رسم دارند تا وقتی دختری عقد کرد، هنگام عید، همسرش برای او خرید انجام دهد.حال من مانده ام که چگونه به همسرم بگویم که امسال شما باید برای من لباس و لوازم دیگر بخرید و از طرفی وقتی عید برای دیدنم می آیید یک هدیه مناسب مانند طلا هم همراه خودتان بیاورید.ازطرفی همه داماد ها در خانواده ما این کار را انجام می دهند.


اما همسر من دانشجوست و نمی تواند این قدر هزینه کند. نمی دانم چگونه به خانواده خودم بگویم که دور برخی از آداب و رسوم را فاکتور بگیرند. نگرانم و دلشوره دارم و این موضوع بر روابط من و همسرم تاثیر گذاشته است.


شرح حالی که خواندید، یک داستان نیست. واقعیت و احساس یک دختر خانم در دوران عقد کردگی است و نگرانی هایی که این فرصت خوب برای شناخت را از او گرفته.او بجای آنکه این ایام به فکر آینده ای باشد که باید باهم بسازند، درگیر حرف ها و اداب و رسومی است که هیچ پشتوانه منطقی ندارد.


هدیه قرار است الفت و مهربانی را زیاد کند، باید خود جوش باشد و مثل مشق های اجباری دوران مدرسه، فرد را کسل نکند. حال در فرهنگ ما برخی از هدایای دوران نامزدی و عقد کردگی مانند جریمه های طولانی است که باید از یک کلمه صد بار می نوشتیم!


در چنین شرایطی هدیه می تواند درست کارکردی بر خلاف آنچه بخاطر آن ساخته شد، داشته باشد.مثل آب دریا که بر تشنگی می افزاید چون شور است و کارهایی این چنینی هم بر اختلافات اضافه می کنند چون شورش را در می آورد.


هدیه دادن گاهی با توقعات کاذب و تجملات بی‌شماری همراه می شود و بعد از مدتی کم کم جنبه‌ی وظیفه پیدا می کند. از همه این ها مهم تر، در میان دلهره های مالی دختر و پسر که در دوران عقد مرسوم است، هدیه دادن می تواند یک بار به بارهای مالی این دوران اضافه کند.


اما واقعا باید با این نوع آداب و رسوم چگونه رفتار کنیم؟ در قدم اول بهتر است جوان تر ها بجای آنکه خودشان را بسپارند به دست اینگونه حرف ها در فضایی مناسب با خانواده های شان صحبت کنند.بگویند که نمی خواهند کاری را صرفا چون همه انجام می دهند انجام دهند. با یک فرهنگ سازی درست بسیاری از این مشکلات حل می شود.


بحث اینکه آیا خرج و مخارج دختر در زمان عقد بر گردن همسرش هست یا پدرش هم بستگی به فرهنگ خانواده ها دارد و هیچ قانونی در ایران وجود ندارد که بعد از دوران عقد پسر باید پول تو جیبی و مخارج دختر را تامین کند اما آنها همسر هم هستند و اگر پسری چنین کاری انجام دهد، دور از ذهن نیست اما نباید یک تکلف دست و پا گیر شود.


فرهنگ سازی برای خانواده ها که می تواند از طریق رسانه ها انجام شود به جای خود اما مهم ترین فرهنگ سازی بر عهده ای خود جوانان است. اینطور رفتارها مثل یک موج می تواند در یک خانواده ایجاد شود. مهریه ای سبک، جهازهای در حد ضرورت و.... اما ما درست برعکس رفتار می کنیم. هر سال به موج تشریفات زیر یک سقف رفتن می افزاییم و نتیجه اش خوشبخت تر شدن دختران و پسران مان نیست!


بهتر است هدایای دوران عقد بجای طلاهای گران قیمت، هدایای زیبایی باشد که می تواند یک یادگاری ماندگار شود. مثلا زیور الات نقره که هم قیمت کمتری دارد و هم زیباست و لازم نیست برای همه توضیح داده شود که نقره است یا طلا! البته این در شرایطی است که واقعا دختر و پسر نتوانند خیلی ساده بگویند که نمی خواهند طبق عرف اشتباه عمل کنند. در این شرایط می شود با حفظ ظاهر کاری کنند که از نظر مالی هم دچار مشکل نشوند.


مهم این است که در آغاز راه شراکت برای یک عمر زندگی در عین حال که حرمت بزرگ تر ها حفظ می شود اما سنت های دست و پا گیر نتواند شادی ها را از بین ببرد. شادی هایی مثل اولین عید نوروز کنار هم بودن!
منبع:تبیان

 

Akbar Balinparast بازدید : 207 دوشنبه 10 فروردین 1394 نظرات (0)

 

آزمایش‌های پیش از ازدواج از جمله آزمایش‌های عفونی و ژنتیکی و اعتیاد می‌توانند، نقش مهمی در پیشگیری از بیماری‌ها و سلامت خانواده داشته باشد. در این مقاله به انواع این آزمایش‌ها و چگونگی انجام آنها می‌پردازیم.

پیش از ازدواج، از زوجین آزمایش‌های مربوط به بیماری‌های تالاسمی، عفونی -كه امكان انتقال آن از طریق تماس جنسی است-، كم‌خونی و آزمایش ادرار برای رد اعتیاد گرفته می‌شود. در صورتی كه فردی واكسن‌هایی مانند كزاز، دیفتری، سرخجه و... را نزده باشد نیز آنها را دریافت می‌‌كند. تمامی این موارد، جزو آزمایش‌های استاندارد و اجباری است. برخی پزشكان نیز توصیه می‌كنند در كنار این آزمایش‌ها، توانایی باروری مردان و زنان بررسی شود. بنابراین توصیه می‌شود حتما پیش از ازدواج، زوجینی كه رابطه خانوادگی نزدیك یا سابقه بیماری‌ در آنها وجود دارد، مشاوره ژنتیك داشته باشند. در مشاوره‌های ژنتیك، درخت ژنتیكی از بیماری‌های كه در خانواده وجود دارد، كشیده می‌شود. در صورتی كه امكان انتقال بیماری به نسل بعدی وجود داشته باشد، توصیه‌ها و آزمایش‌های لازم - از جمله تالاسمی كه متاسفانه در كشور ما خیلی شایع است- داده می‌شود تا كودكی با بیماری تالاسمی به دنیا نیاید. همچنین شما می‌توانید طی معاینات متخصص زنان سوالات موردنظرتان را در حضور یكدیگر از وی بپرسید تا مشكلاتی حین ازدواج یا پس از آن برایتان به وجود نیاید.

اطلاعات كافی داشته باشید
لزوم انجام آزمایش‌های پیش از ازدواج در كشورهای دیگر مانند ایران اجباری نیست زیرا اكثر افراد اطلاعات كافی و مورد نیاز را در خصوص این مسائل دارند و حتما قبل از ازدواج به مراكز مخصوص مراجعه می‌كنند تا از لحاظ بیماری‌های هپاتیت C ،B، ایدز و... بررسی شوند تا مشكلی برایشان پیش نیاید. بنابراین به زوجین توصیه می‌شود حتما 3، 4 ماه پیش از ازدواج به مراكز مربوطه مراجعه كنند و توضیحات و اطلاعات كافی را در خصوص روش نزدیكی، جلوگیری، انتقال بیماری‌ها از طریق تماس جنسی و روش پیشگیری از آنها را فرا بگیرند و همچنین زمان مناسب برای باروری و آمادگی‌های قبل از آن را بدانند.

اگر در سن بالایی ازدواج می‌كنید، سریع‌تر اقدام به بارداری كنید. لازم است روش‌های جلوگیری به زوجین آموزش داده شود تا بارداری‌های ناخواسته و زودتر از موعد برایشان اتفاق نیفتد. اگر زوجین در سن پایینی ازدواج می‌كنند باید برای بارداری مدتی صبر كنند زیرا بارداری در سنین بسیار بالا یا پایین توصیه نمی‌شود. به علاوه برخی از خانم‌ها ممكن است مشكلات پرده بكارت داشته باشند یا اینكه پرده بكارت‌شان باز نشده باشد. گاهی اوقات نیز نوارهای ضخیمی روی آن قرار دارد كه باید برداشته شود چراكه در شب اول ممكن است با خونریزی زیادی همراه باشد. بنابراین توصیه می‌شود قبل از ازدواج به پزشك متخصص زنان مراجعه كنید. ‌پستان‌ خانم‌ها نیز باید بررسی و معاینه شود. در ضمن لازم است كه آقایان مورد بررسی و معاینه قرار بگیرند تا اگر احیانا مشكلی وجود داشته باشد قبل از ازدواج برطرف شود.

برای شروع زندگی، مشاوره روان‌شناسی بگیرید
هنگامی كه خانمی به متخصص زنان و زایمان مراجعه می‌كند، تمامی آزمایش‌ها و معاینات صورت می‌گیرد و توصیه‌های لازم به وی داده می‌شود حتی اگر فرد در دوران پریود یا ناحیه‏ ای از دستگاه تناسلی زنانه و پستانش مشكلی داشته باشد این مسائل بررسی می‌شود تا بدون استرس و مشكل وارد مرحله جدیدی از زندگی‌اش شود. حتی توصیه می‌شود زوجین حتما به یك روان‌شناس مراجعه كنند تا مشاوره‌های قبل از ازدواج در خصوص افكار، عقاید، هم‌سطحی خانواده‌ها، طرز تفكر، توصیه‌هایی برای شروع زندگی جدید و... به آنها داده شود.

لزوم انجام آزمایش‌های هورمونی در سنین بالا
اگر زوجین به‌خصوص خانم‌ها در سن بالا اقدام به ازدواج ‌كنند باید آزمایش‌های روز دوم - آزمایش‌های هورمونی كه شامل بررسی كار تخمدان است - انجام شود تا سطح توانایی باروری‌‌شان مشخص شود. اگر توانایی باروری پایین باشد به زوجین توصیه می‌شود زودتر باردار شوند اما اگر توانایی در حد معمول باشد، می‌توانند پس از گذشت یك سال و در شرایط روحی بهتر اقدام به بارداری كنند.

در پایان
دنیای امروز، دنیای پیشگیری است و پیشگیری هزینه‌ای كمتر از درمان دارد. پس بهتر است در مرحله‌به‌مرحله زندگی، قبل از ازدواج، بارداری و حتی دوران یائسگی با پزشك متخصص مشاوره داشته باشید تا با اطمینان بیشتر و مشكلات كمتری وارد مرحله جدیدی از زندگی‌تان شوید.
منبع :هفته نامه سلامت

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب سایت را چگونه ارزیابی میکنید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1983
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 19
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 175
  • آی پی دیروز : 99
  • بازدید امروز : 242
  • باردید دیروز : 134
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,328
  • بازدید ماه : 5,325
  • بازدید سال : 45,381
  • بازدید کلی : 676,759