loading...
oliv
Akbar Balinparast بازدید : 138 دوشنبه 17 فروردین 1394 نظرات (0)

شرلوک هلمز کاراگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هلمز بیدار شد و آسمان را نگریست .بعد واتسون را بیدار کرد و گفت : نگاهی به آن بالا بینداز و به من بگو چه می بینی ؟

واتسون گفت : میلیونها ستاره میبینم .

هلمز گفت : چه نتیجه می گیری ؟

واتسون گفت از لحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم . از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیریم که زهره در برج مشتری است ، پس باید اوایل تابستان باشد . از لحاظ فیزیکی ، نتیجه می گیریم که مریخ در موازات قطب است ، پس ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد .

شرلوک هلمز قدری فکر کرد و گفت : واتسون تو احمقی بیش نیستی . نتیجه اول و مهمی که باید بگیری اینست که چادر ما را دزدیده اند !!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب سایت را چگونه ارزیابی میکنید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1983
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 26
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 241
  • آی پی دیروز : 96
  • بازدید امروز : 627
  • باردید دیروز : 357
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 2,390
  • بازدید ماه : 6,387
  • بازدید سال : 46,443
  • بازدید کلی : 677,821