loading...
oliv
Akbar Balinparast بازدید : 156 سه شنبه 18 فروردین 1394 نظرات (0)

 

یک خاطره از شرح حال اسکناسی که

افتاده در جیب جوان آس و پاسی که

یک روز خیلی اتفاقّی شد.خوشش آمد

از دختر سرمایه دار با کلاسی که...

#

از بس جوان دنبال کار پر درآمد بود

افتاد توی دام باند ناشناسی که...

مشغول چاپ پول جعلی شد به دستور

یک آدم گردن کلفت کلّه تاسی که

حالا به جرم پول شویی تحت تعقیب است

با اعترافات صریح اسکناسی که

زیر شکنجه خم شد از درد و چروک و گفت:

مجبور بودم سر کنم با اختلاسی که...

هی توی جیب این و آن بودم،نفهمیدم.

از این مهم تر،مشکل جرم سیاسی که:

ایشان اخیرا طی یک مجموعه برنامه

اقدام کرده ضد قانون اساسی که...

اما شبانه یک نفر او را فراری داد

از دست ماموران ما از باراباسی که...

(شهرام هر جا رفته باشد گیر می افتد)

تلویزیون این جمله را داد انعکاسی که

دود دو دو دو،دود دو دو دو،شهرام گیر افتاد

دود دو دو دو،دود دو دو دو،طی تماسی که...

حالا نزن،پس کی بزن،آقا غلط کردم

بیچاره زیر ضربه ها کرد التماسی که

من بی گناهم،من فقط سود آوری کردم

یک لحظه او را با خودم کردم قیاسی که

یادش بخیر آن روزها که سکّه ای بودم

هی قد کشیدم تا شدم این اسکناسی که

گاهی برای جشنواره شعر می گویم

حتی به ضرب شايعات بي اساسی که...

اصلا به من چه؟این غلط ها هم ارجیفیست

از شاعر آلزایمروی بی حواسی که

خیلی دلش میخواد بگه نو آوری کرده

اما تموم شعرهای اون کلاسیکه

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب سایت را چگونه ارزیابی میکنید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1983
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 180
  • آی پی دیروز : 99
  • بازدید امروز : 251
  • باردید دیروز : 134
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,337
  • بازدید ماه : 5,334
  • بازدید سال : 45,390
  • بازدید کلی : 676,768